< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

91/03/13

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: عدم امکان انشاء اصل احرام
 «مسألة 6 لو كان له عذر من إنشاء أصل الإحرام في الميقات لمرض أو إغماء و نحو ذلك فتجاوز عنه‌
 ثم زال وجب عليه العود إلى الميقات مع التمكن منه، و إلا أحرم من مكانه، و الأحوط العود إلى نحو الميقات بمقدار الإمكان و إن كان الأقوى عدم وجوبه...»
 در این مساله چند مطلب بیان شده است:
 مطلب اول: حکم کسی است که در میقات تمکن از نیت و تلبیه ندارد مثلا در میقات بی هوش شده است یا مرض در حدی است که نمی تواند قصد احرام کند و تلبیه بگوید (علس مساله پنجم)
 این فرع از پنج جهت برسی می شود:
 جهت اول:
 این فرد وظیفه اش چیست آیا عبور از میقات برای او جایز است یا نه؟ وظیفه اطرافیان او چیست؟
 در این رابطه مساله ذات قولین است:
 قول اول: جماعتی از محققین مانند علامه در قواعد می فرمایند اطرافیان این فرد می توانند از طرف این فرد محرم شوند یا می توانند فرد را احرام ببندند نیابتا و الی ذلک اشار العلامه بقوله:
 قواعد الأحكام في معرفة الحلال و الحرام، ج‌1، ص: 417 « و لو لم يتمكن من الإحرام لمرض و غيره، أحرم عنه وليه و جنبه ما يجتنبه المحرم»
 مراد از ولی، ولی شرعی نیست بلکه مراد همسفران او می باشند.
 واضح است که این کار بر همراهان این فرد واجب نیست بلکه بحث در جواز می باشد.
 قول دوم: جماعتی مانند ابن ادریس می فرمایند حج از او ساقط می شود و محرم کردن او یا احرام از طرف او صحیح نیست.
 المعتبر في شرح المختصر، ج‌2، ص: 809 « من منعه مانع عند الميقات، فان كان عقله ثابتا عقد الإحرام بقلبه‌، و لو زال عقله بإغماء و شبهه سقط عنه الحج‌»
 دلیل: محرم کردن این شخص و یا احرام از طرف او دلیل ندارد و ادله نیابت و ادله احرام صبی این فرد را شامل نمی شود.
 اما دلیل قول اول: مرسله جمیل
 وسائل الشيعة، ج‌11، ص: 339 ح 4 «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ عَنْ بَعْضٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحَدِهِمَا ع فِي مَرِيضٍ أُغْمِيَ عَلَيْهِ فَلَمْ يَعْقِلْ حَتَّى أَتَى الْوَقْتَ فَقَالَ يُحْرِمُ عَنْهُ رَجُل‌
 این حدیث در همین باب ذیل ح 1 نیز آمده است کما اینکه این حدیث در ج‌12، ص: 413 باب 55 ح 2 نیز آمده است.
  بر این روایت سه اشکال شده است:
  1. و هو العمدة این روایت مرسله می باشد و مشهور هم به آن عمل نکرده اند تا موجب جبران سند حدیث شود بلکه اکثر به این روایت عمل نکرده اند.
  2. این حدیث متنا اضطراب دارد در بعضی از مصادر مانند کافی جمله حتی اتی الوقت آمده است و در بعضی دیگر مثل تهذیب حتی اتی الموقف آمده است و فرق است بین وقت و موقف مراد از وقت میقات است و مراد از موقف مثلا عرفات می باشد در نتیجه این روایت مجمل است وقابل استدلال نمی باشد.
 و فیه: این روایت هم از کافی نقل شده است و هم از تهذیب و در هر دو کتاب جمله حتی اتی الوقت آمده است(البته با مراجعه به تهذیب مشخص شد روایتی که در باب 55 وسائل نقل شده است در تهذیب هم کلمه اتی الموقف آمده است.
 3- مفاد این حدیث مشخص نیست که احرام به است یا احرام عنه است یعنی آیا خود شخص را محرم کنند یا از طرف او نائب شوند.
 نتیجه اینکه نظریه ابن ادریس به نظر ما بهتر می باشد.
 نکتة: در بعضی از مناسک ها در مساله 181 مغمی علیه عطف به صبی شده است لکن نظر ما این است که احرام عنه و به جا ندارد.
 جهت دوم: اگر این فرد بدون احرام از میقات عبور کرد و بعد از گذشت از میقات مرض او برطرف شد وظیفه این فرد چیست؟
 سیدنا الاستاذ می فرمایند باید به میقات بر گردد.
 دلیل: ما هو الواجب احرام از میقات می باشد و احرام از میقات برایش ممکن است لذا باید به میقات برگردد.
 نکتة: اگر قائل به قول اول شویم در جهت دوم بین احرام به و عنه در وجوب رجوع فرق است ولی چون ما قائل به نظریه دوم هستیم لذا در وجوب رجوع تفصیلی وجود نخواهد داشت.
 جهت سوم: این فرد بعد از خوب شدن نمی تواند به میقات برگردد اما مقداری را می تواند برگردد آیا برگشت به مقدار تمکن واجب است یا نه؟ سیاتی انشاء الله

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo