< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

91/08/22

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: قطع تلبیه رخصت است یا عزیمت
 فرع هشتم:
 این قطع تلبیه هر کجا باشد آیا علی سبیل الوجوب است که بعد از حرم تلبیه حرام است یا اینکه این قطع، مستحب است به عبارت دیگر این روایات تاکد استحباب را بر می دارد و اصل استحباب باقی می ماند یا این روایات اصل استحباب را نفی می کند و بعبارة ثالثة قطع تلبیه رخصت است یا عزیمت؟
 اقوال در مساله:
  قول اول:
 یظهر من جماعه منهم الخلاف و الوسیله و العروه و سیدنا الاستاذ رحمة الله علیه، گفتن لبیک در این مواضع حرام است کما اشار الیه ایضا فی الریاض.
 رياض المسائل (ط-الحديثة)، ج‌6، ص: 238 «و ظاهر الأمر فيها الوجوب، كما حكي التصريح به عن والد الصدوق و الخلاف و الوسيلة»
 الخلاف، ج‌2، ص: 293«دليلنا: إجماع الفرقة على انه يجب على المتمتع أن يقطع التلبية عند مشاهدة بيوت مكة»
 العروة الوثقى (المحشى)، ج‌4، ص: 670«و ظاهرهم أنّ القطع في الموارد المذكورة على سبيل الوجوب و هو الأحوط و قد يقال بكونه مستحبا»
 قول دوم : برخی قائل به استحباب شده اند کما حکاه فی العروه بقوله:«بل یقال باستحبابه» و اشار الیه مرحوم عراقی و مرحوم خوانساری در جامع المدارک.
 العروة الوثقى (المحشى)، ج‌4، ص: 670« و الأوجه أن يدّعي حمل الأمر بالترك في هذه المقامات لدفع توّهم تأكّد الاستحباب و على أيّ حال احتمال الحرمة الذاتيّة بعيد في الغاية. (آقا ضياء)»
 جامع المدارك في شرح مختصر النافع، ج‌2، ص: 389« و أمّا القطع و إن كان يظهر من أخبار الباب وجوبه لكنّه لا يبعد حملها على نفي تأكّد الاستحباب نظير النّهي الواقع عقيب الوجوب أو الواقع في مقام توهّم الوجوب كما قد يحمل النّهي عن الأذان و الإقامة في موارد سقوطهما على التّرخيص لا العزيمة و لا أقلّ من الاحتمال فيبقى عموم ما دلّ على استحباب التّلبية على حاله بل يكفي احتمال الرّجحان المجوّز لها رجاء»
 دلیل نظریه اول:
 در همه روایات طوائف اربعه امر به قطع تلبیه شده است و ظهور امر هم در وجوب می باشد و قرینه ای بر استحباب در این روایات وجود ندارد نه داخلیه و نه خارجیه و امر عبادی نیاز به امر دارد و بعد حصول غایت تکرار تلبیه، امری وجود ندارد و انجام عبادت بدون امر حرام می باشد.
 مرحوم خوانساری فرموده است بعد از حصول غایت به اطلاقات امر به تلبیه مراجعه می کنیم.
 و فیه: امر جوبی تلبیه که اصلا شامل نحن فیه نمی شود زیرا کسی قائل نشده است که تکرار تلبیه تا این امکنه واجب است و اوامر استحبابی نیز بعد از حصول غایتشان این موارد را شامل نمی شوند.
 موید این ادعا، حدیث ابان بن تغلب می باشد.
 وسائل الشيعة، ج‌12، ص: 389 باب 43 ح 3«وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ كُنْتُ مَعَ أَبِي جَعْفَرٍ ع فِي نَاحِيَةٍ مِنَ الْمَسْجِدِ- وَ قَوْمٌ يُلَبُّونَ حَوْلَ الْكَعْبَةِ- فَقَالَ أَ تَرَى هَؤُلَاءِ الَّذِينَ يُلَبُّونَ وَ اللَّهِ لَأَصْوَاتُهُمْ أَبْغَضُ إِلَى اللَّهِ مِنْ أَصْوَاتِ الْحَمِير»
 مبغوضیت تلبیه از این جهت است که این تلبیه امر ندارد.
 اینکه چون اینها از اهل سنت بوده اند حضرت فرموده باشند عمل آنها مبغوض است جا ندارد زیرا به عملی مبغوض گفته می شود که حرمت داشته باشد عبادات اهل سنت افعالی بی فایده است نه اینکه مبغوض باشد.
 اینکه گفتیم این روایت موید است بخاطر این است که احتمال دارد که این تلبیه بعد از احرام حج واقع شده باشد در این صورت تکرار تلبیه تا قبل از زوال عرفه مستحب می باشد لذا مبغوضیت باید معنای دیگری داشته باشد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo