< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

92/07/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 موضوع: محرمات احرام/حرمت طیب/استشمام فواکه
 مطلب دوم در مساله دوم در اشتشمام بوی فواکه بود که مرکز نزاع و اقوال و ادله آنها بیان شد.
 ظاهرا و الله العالم استشمام بوی فواکه جایز می باشد.
 دلیل:
 اگر ما قائل به حرمت مطلق طیب و رائحه طیب نباشیم بلکه فقط در امور اربعه یا خمسه قائل به حرمت باشیم کما هو مسلکنا، دلیل بر جواز واضح است زیرا وقتی که ما رائحه طیب غیر امور اربعه را جایز می دانیم حتی احتمال حرمت استشمام بوی فواکه را نمی دهیم.
 اما سیدنا الاستاذ که قائل به حرمت مطلق طیب و رائحه طیبه می باشند دلیل بر جواز بر این مبنی این است که بعد از اسقاط روایات منصوصه(ح1 و 3 باب 26)، مفاد بقیه روایات ششگانه حرمت استشمام رائحه طیبه می باشد و باطلاقها شامل بوی فواکه هم می شوند از طرف دیگر معتبره عمار بن موسی می فرماید استشمام بوی ماکولات جایز است و نسبت این روایت با روایات ششگانه، نسبت مطلق به مقید است و مقید مقدم بر مطلق می شود.
 و یوید ذلک به اینکه در فواکه احدی از فقهاء تصریح به حرمت نکرده است بلکه افرادی مانند جناب شیخ که قائل به حرمت شم فواکه می باشد فقط تصریح به حرمت مطلق طیب کرده اند.
 و یوید ذلک ح1 باب 25 که مفاد این روایت حلیت مطلق ریاحین می باشد و بعید است که مطلق ریاحین جایز باشند اما فواکه اشکال داشته باشد.
 محمد بن الحسن بإسناده عن الحسين بن سعيد ، عن فضالة ، عن معاوية بن عمار قال : قال أبو عبدالله ( عليه السلام ) : لا بأس أن تشم الأذخر والقيصوم والخزامى والشيح وأشباهه وأنت محرم. [1]
 و یوید ذلک سه روایت از روایات سته که در جلسه قبل ذکر شد(ح 5 و 8 و 9 ) که در این روایات حرمت مطلق طیب کلمه لاینبغی آمده است که اشعار به کراهت دارد نه حرمت.
 از ما ذکرنا چند فائده مشخص می شود.
 
  1. از حدیث ابن ابی عمیر وبإسناده عن يعقوب بن يزيد ، عن ابن أبي عمير ، عن بعض أصحابه ، عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) قال : سألته عن التفاح و الأترج و النبق و ما طاب ريحه ؟ فقال : يمسك على شمه ويأكله . و بإسناده عن سعد بن عبدالله ، عن يعقوب بن يزيد مثلهوسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج12، ص456، باب26، حدیث3، ط آل البیت (و بلکه از حدیث علی بن مهزیار محمد بن يعقوب ، عن محمد بن يحيى ، عن أحمد بن محمد ، عن العباس بن معروف ، عن علي بن مهزيار قال : سألت ابن أبي عمير عن التفاح والأترج والنبق وما طاب ريحه ؟ قال : تمسك عن شمه و تأكله . ورواه الصدوق بإسناده عن علي بن مهزيار ، إلا أنه قال : تمسك عن شمه و لم يرو فيه شيئا. وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج12، ص455، باب26، حدیث1، ط آل البیت)صاحب حدائق و مرحوم خونساری در جامع المدارک و محقق اردبیلی در مجمع تعبیر به صحیحه کرده اند مقصودشان از صحیحه، صحیحه اصطلاحی نیست (بالخصوص که مشهور هم به این روایت عمل نکرده اند) بلکه مرادشان صحیحه تا ابن ابی عمیر می باشد یعنی تا ابن ابی عمیر رجال حدیث مشکلی ندارند.
  2. مرحوم آقای فاضل در تفصیل الشریعه تفصیل الشریعة، فاضل لنکرانی، ج4، ص52 بر سیدنا الاستاذ اشکال کرده اند به اینکه شما که قائل به حرمت مطلق طیب هستند چگونه قائل به عدم حرمت شم طیب فواکه شده اید!
 اما این اشکال جا ندارد زیرا خود ایشان هم قائل به دلالت التزامیه(اکل فواکه ملازم با شم فواکه می باشد) شده اند در نتیجه روایت جواز اکل با روایات حرمت مطلق طیب تعارض می کند و خاص بر عام مقدم می شود.
  • بعضی از فقهاء برای حرمت مطلق رائحه طیبه به صحیحه بابن بزیع استدلال کرده اند اما ما این حدیث را در بین احادیث شش گانه در جلسه قبل برای حرمت مطلق طیب ذکر نکردیم چون این روایت در خصوص طیب است نه رائحه طیبه.
 محمد بن يعقوب ، عن محمد بن يحيى ، عن أحمد بن محمد ، عن محمد بن إسماعيل ـ يعني ابن بزيع ـ قال : رأيت أبا الحسن ( عليه السلام ) كشف بين يديه طيب لينظر إليه وهو محرم فأمسك بيده على أنفه بثوبه من ريحه. [2]
  • از ما ذکرنا نسبت به طوائف ثلاثه از روایات مشخص شد. نسبت طائفه اولی -روایات طیب- با طائفه ثانیه روایات ریحان- نسبت عموم و خصوص مطلق است کما اینکه طائفه سوم اعم از طائفه اولی و ثانیه می باشد زیرا طائفه سوم مطلق رائحه طیبه را می گوید چه از طیب باشد و چه از غیر طیب باشد از اشیاء متخذ للشم باشد یا متخذ للاکل باشد.
 مسألة 12 - يستثنى ما يستشم من العطر في سوق العطارين بين الصفا والمروة، فيجوز ذلك. [3]
 
 در مساله دوازده این فرع عنوان شده است که شم بوی عطر از مغازه های عطاری بین صفا و مروه جایز است یا نه؟
 در این رابطه سیدنا الاستاذ فرموده است مانعی ندارد.
 دلیل:
 اولا: صحیحه هشام بن حکم
 محمد بن الحسن بإسناده عن يعقوب بن يزيد ، عن ابن أبي عمير ، عن هشام بن الحكم ، عن أبي عبدالله ( عليه السلام ) قال : سمعته يقول : لا بأس بالريح الطيبة فيما بين الصفا والمروة من ريح العطارين ، ولا يمسك على أنفه. [4]
 
 ثانیا:
 اتفاق بر جواز
 ثالثا:
 مقتضای اصل عملی جواز می باشد.
 تعیین محل نزاع
 آیا این حکم اختصاص به حالت سعی دارد یا اعم از حالت سعی و غیرش می باشد؟
 اگر در وسط سعی استراحت می کند چه حکمی دارد؟
 اگر اصلا به قصد استشمام بوی خوش آمده است چه حکمی دارد؟
 البته کل این فروض در زماننا هذا موضوع ندارد زیرا هیچ مغازه ای فی الحال وجود ندارد.
 بله این فرع را می توان مطرح کرد که آیا این حکم اختصاص به مغازهای سابق دارد یا اعم است و هر بازار عطر فروشی را شامل می شود بعد از اینکه این اعمیت ثابت شد می توان فروعی را که ذکر کردیم مطرح کرد.


[1] وسائل الشیعة، شیخ حر عاملی،ج12، ص453، باب25، حدیث1، ط آل البیت
[2] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج، ص442، باب 18، ح 1، ط آل البیت.
[3] تحریر الوسیلة، امام خمینی، ج1، ص241.
[4] وسائل الشيعة، شیخ حر عاملی، ج، ص448، باب 20، ح 1، ط آل البیت.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo