< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

92/10/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/ جدال/ معنای جدال در حج
تقدم الکلام باینکه در جدال محرم اموری ملاحظه می شود:
امر اول:
حرمت جدال در حال احرام
دلیل: للاتفاق و الکتاب (197 بقره) و السنة(باب 32)
امر دوم:
مراد از جدال در خصوص آیه 197 سوره بقره
در این زمینه سه احتمال بلکه سه نظریه وجود دارد.
نظریه اولی:
مراد خداوند متعال از «ولا جدال» مخاصمه و مشاجره و مراء می باشد کما عن العامة[1][2].
نظریه دوم:
مراد یمین مسبوق به مخاصمه می باشد کما عن بعض المحققین منهم المحقق خوانساری فی الجامع المدارک و بعض کلمات صاحب الجواهر
کلام مرحوم محقق خوانساری
ثم إنه يقع الكلام في أنه هل يكفي في تحقق الجدال مطلق اليمين؟ أو هو الخصومة المتأكدة باليمين؟ لا يبعد الثاني من جهة عدم صدق الجدال بدون الخصومة فلا يبعد أن يقال إطلاق الاخبار مثل صحيح معاوية بن عمار المذكورة وغيرها ناظر إلى عدم تحقق الجدال بدون اليمين لا أن مجرد اليمين كاف في تحقق الجدال نعم الظاهر تحققه بالخصومة المتأكدة بالحلف بالله تعالى ولو لم يكن بلفظ لا والله[3]
نظریه سوم: مراد لفظ لا والله و بلی والله یا مطلق قسم می باشد.
دلیل نظریه اولی:
برای این نظریه به لغت استدلال شده است به این بیان که در لغت جدال به معنای مخاصمه آمده است.
فیه مطلبان:
1-صغرای این قیاس که می گویند جدال در لغت به معنای مخاصه می باشد.
این مطلب تمام است کما فی مجمع البحرین و اقرب الموارد و المنجد و مجمع البیان[4][5] و یوید ذلک کلام مرحوم طبرسی باینکه ایشان دو معنا برای جدال ذکر کرده است یکی مخاصمه و دیگری از جمله ای از مفسرین نقل می کند که می گویند مراد از جدال در آیه حج، خاتمه دادن به وضع موجود در ابتدای اسلام بلکه قبل از اسلام بوده است چرا که بین اعراب و مشرکین اشهر حج و اعمال حج مثل وقوف در عرفات یا منا اختلاف بوده است حال مراد آیه خاتمه دادن به این جدال و کشمکشها می باشد باینکه که وقت حج مشخص و اعمالش نیز مشخص است و یوید ذلک ما حکاه صاحب تفسیر منهج الصادقین.
نصه:
و جدال مراء است باغضاب بر وجه لجاج و مماحكه وهيب بن الورد روايت كند كه با سفيان ثورى طواف ميكردم چون وى برفت بنماز مشغول شدم از ميان آستانه كعبه آوازى شنيدم يا جبرئيل أشكو الى اللَّه ثم أشكو اليك مما يفعل الطائفون حولى
يعنى اى جبرئيل بخدا شكايت ميكنم و بعد از آن بتو از آنچه طواف كنندگان در گرداگرد من ميكنند. وهيب گفت كه تاويل بر آن كردم كه خانه با جبرئيل عليه السّلام شكايت كرد از مراء و جدال طائفان و محاورات ايشان. مرويست كه قريش در حج با ساير عرب مخالفت ميكردند و در مشعر الحرام وقوف ميكردند و اعراب بعرفه قريش ميگفتند كه حج ما تمامتر است زيرا كه وقوف ما در موضعى است كه ابراهيم خليل (على نبينا و عليه السلم) بر آن وقوف كرده و اينها ميگفتند كه وقوف ما حق است و وقوف شما باطل و هر يك بر آن سوگند ميخوردند و با يكديگر مجادله ميكردند و در سالى تقديم حج ميكردند از موسم آن و سال ديگر تاخير آن مينمودند و موسم معين آن را بر طاقچه نسيان نهادند و نسي‏ء عبارت از اينست حقتعالى حج را بوقت واحد مقرر فرمود و وقوف را بعرفه تعيين نمود و رفع جدال و خلاف فرمود ميان ايشان و فرمود اكنون جدال منتفى و مرتفع شد ميان شما[6]
2-این ادعا اجتهاد در مقابل نص می باشد قطعا مراد خداوند متعال مجرد مخاصمه بدون قسم نمی باشد لما سیاتی در ادله نظریه دوم و سوم.
دلیل نظریه دوم:
1- به مخاصمه ی تنها جدال فی الحج صدق نمی کند کما اینکه به یمین تنها، صدق جدال نمی کند بلکه صدق عرفی جدال در حج به مخاصمه مع الیمین است.
2- جمع بین لغت و روایات باینکه جزء اول از لغت گرفته شود و جزء دوم از روایات گرفته شود.
و فیه:
آنچه که از مجموع روایات استفاده می شود احد الامرین است، یا مراد از جدل خصوص کلمه لا والله و بلی و الله می باشد یا مراد از جدال مطلق قسم است چه همراه با نزاع و مخاصمه باشد یا نه.
اما روایات
منها: وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ يَقُولُ لَا لَعَمْرِي وَ هُوَ مُحْرِمٌ قَالَ لَيْسَ بِالْجِدَالِ إِنَّمَا الْجِدَالُ قَوْلُ الرَّجُلِ لَا وَ اللَّهِ وَ بَلَى وَ اللَّهِ وَ أَمَّا قَوْلُهُ لَا هَا فَإِنَّمَا طَلَبُ الِاسْمِ وَ قَوْلُهُ يَا هَنَاهْ فَلَا بَأْسَ بِهِ وَ أَمَّا قَوْلُهُ لَابَ لِشَانِيكَ فَإِنَّهُ مِنْ قَوْلِ الْجَاهِلِيَّة[7]
منها:....قال : وسألته عن الرجل يقول : لا لعمري وبلى لعمري ؟ قال : ليس هذا من الجدال ، وإنما الجدال لا والله وبلى والله . ورواه الصدوق بإسناده عن معاوية بن عمار مثله، من قوله : اتق المفاخرة ، إلى قوله : فكان ذلك كفارة لذلك[8].
منها: وعن أبي علي الإشعري ، عن محمد بن عبد الجبار ، عن صفوان ، عن عبدالله بن مسكان ، عن أبي بصير ـ يعني ليث بن البختري ـ قال : سألته عن المحرم يريد أن يعمل العمل فيقول له صاحبه : والله لا تعمله ، فيقول : والله لأعملنه ، فيخالفه مرارا ، يلزمه ما يلزم الجدال ؟ قال : لا ، إنما أراد بهذا إكرام أخيه إنما كان ذلك ما كان فيه معصية...[9]
این روایت اطلاق دارد هم موردی را شامل می شود که همراه با جدال باشد و هم موردی را جدالی در کار نباشد.
لذا صاحب جواهر می فرمایند از غنیه نقل می کنند که ما در لفظ جدال حقیقت شرعیه داریم کما اینکه در کلمه غائط حقیقت شرعیه داریم.
نصه:
بل في الغنية و الجدال و هو عندنا قول: لا و اللَّه و بلى و اللَّه بدليل إجماع الطائفة و طريقة الاحتياط، و قول المخالف: ليس في لغة العرب ان الجدال هو اليمين ليس بشي‏ء، لأنه ليس بممتنع أن يقتضي العرف الشرعي ما ليس في الوضع اللغوي كما تقوله في لفظ الغائط[10]
نتیجه اینکه مراد از لا جدال فی الحج یا مطلق قسم است یا قول لا والله و بلی والله می باشد.


[1] الفقه علی مذاهب الاربعة، علی اصغر مروارید،. ج1، ص644
[2] المغنی، ابن قدامة، ج3، ص135.
[4] و للمفسرين فيه قولان (أحدهما) أنه المراء و السباب و الإغضاب على جهة المحك و اللجاج عن ابن عباس و ابن مسعود و الحسن (و الثاني) أن معناه لا جدال في أن الحج قد استدار في ذي الحجة لأنهم كانوا ينسئون الشهور فيقدمون و يؤخرون فربما اتفق في غيره عن مجاهد و السدی.
[5] مجمع البیان فی تفسیر القرآن، طبرسی، ج2، ص525.
[6] منهج الصادقین، کاشانی، ج1، ص429.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo