< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

92/11/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/جدال/ بکار بردن الفاظ مترادف
بحث در ادله قول دوم- جواز تبدیل در الفاظ جدال مطلقا- بود دلیل دوم تمسک به صحیحه ابوبصیر بود.
و فیه:
تمسک به این صحیحه ناتمام است خصوصا علی مسلک صاحب جواهر که فرمودند اینکه امام علت عدم جدال را اینگونه بیان کردند که شخص قصد اکرام داشته است نه معصیت، دلالت ندارد که علت عدم تحقق جدال خصوص این علت می باشد بلکه ممکن است عدم جدال بخاطر نبودن کلمه لا و بلی باشد، پس این صحیحه دلالت بر عدم اعتبار این دو لفظ ندارد پس از این جهت روایت مجمل است حال طبق این مسلک چگونه می توان گفت که این صحیحه دلالت بر جواز تبدیل دارد.
دلیل سوم:
ما در فقه جائی نداریم که لفظ به تنهایی موضوع حکم قرار گرفته باشد بلکه لفظ طریق الی المعنی می باشد کما فی المستند حیث قال:
إذ الأصل في الألفاظ إرادة معانيها دون خصوص اللفظ، فالمراد باللَّه معناه، و هو: الذات المخصوصة[1].
و فیه:
اولا:
اینگونه نیست که الفاظ خصوصیت نداشته باشد مثلا آنچه در نماز واجب است خواندن حمد می باشد اگر چه اصلا معنای آن را نداند و یا در ادعیه هیچ کسی نگفته است اگر معنای آن را ندانیم خواندن آن دعا باطل است در نتیجه در عبادیات چنین اصلی نداریم.
و ثانیا:
این کلام در باب حج باطل است زیرا همه اعمال حج و ادعیه آن تعبدی می باشد و طبق قاعده خاصی نیست.
و ثالثا:
اصل معنای جدال که در لغت به معنای تنازع و مخاصمه می باشد و این اصل در باب حج ملاحظه نشده است و در نظر گرفته نشده است حال چگونه می توان ادعا کرد که الفاظ ملاک نیستند و آنچه خصوصیت دارد خصوص معناست! درنتیجه بسیاری از امور در باب جدال لحاظ نشده است.
نتیجه اینکه ما افاد سیدنا الاستاذ بحرمة تبدیل و ترجمه در قسم و مقسوم علیه در غایت اشکال است.

تقدم الکلام مکررا باینکه آیا جدال اختصاص به جملات اخباریه دارد؟ یا جدال به دنبال جملات انشائیه هم حرام است مثلا گفته شود «بعت داری» بعد گفته شود بلی و الله
فیه قولان:
قول اول:
اکثرا می فرمایند در جملات انشائیه جدال نیست.
قول دوم:
جدال هم در جملات انشائیه محقق می شود و هم در جملات خبریه کما فی المهذب حیث قال:
كما لا فرق بين كونه في الإخبار أو الإنشاء، للإطلاق، و ما في بعض الأخبار من التقسيم بين الصدق و الكذب فالظاهر كونه من باب الغالب، مع أنّ الإنشاء قد يتصف بالصدق و الكذب اعتبارا[2].
دلیل نظریه اولی:
1-روایات کفاره جدال مفادشان این است که جدال و قسم یا صادق است یا کاذب است و صدق و کذب در جملات خبریه است نه انشائیه.
دلیل نظریه دوم:
1-تمسک به اطلاقات من قال لا و الله و من قال بلی و الله فهو جدال
و فیه: تمسک به اطلاق در فردی که موضوع نیست و از مصادیق محسوب نمی شود معنا ندارد زیرا اصل اینکه بر جملات انشائیه جدال صدق کند محل کلام است این مثل این است که برای دخول آب مضاف در مطهرات به «الماء طاهر» تمسک شود.
2-صحیحه ابو بصیر به این بیان که مفاد این حدیث این است که اگر زید وعده ای به عمرو داده است این وعده اگر برای اکرام نباشد جدال می باشد و وعده از انشائیات می باشد.
و فیه: این روایت فقط در مقام بیان این است که اگر شخص در مقام اکرام باشد این حرام نیست و در مقام بیان صحت جدال در جملات انشائیه یا اخباریه نیست.



[2] مهذب الاحکام، سبزواری، ج13، ص175.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo