< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

ویرایش دوم

93/02/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/ محرم شانزدهم/ ازاله مو/کفاره ازاله موی ابطین
کلام در مناقشه دوم که تعارض ح 1 از باب 8[1] و ح2 از باب 11 -که دو صحیحه از زراره[2] بود- و بین ح2 از باب11 که روایت ابن جبله که تعارض بین این دو، تعارض بالعرض است زیرا جمع امکان دارد فقط اتفاق بر عدم وجوب هر دو سبب شده است که این دو طائفه از روایات در جمله روایات متعارضه قرار بگیرند که نتیجه این تعارض بطلان نظریه اولی- وجوب شاة فی احد الابطین- می باشد بخاطر تعارض پس قول بوجوب شاة فی احد الابطین بلا دلیل می باشد زیرا دلیلش دو صحیحه زراره است که معارض با روایت عبد الله می باشد.

کماذکرنا بالامس از این مناقشه حداقل پنج جواب داده شده است.
1-ح2 از باب 11 ضعیف السند می باشد کما فی الروضة المتقین و المستند

فیه: این روایت مورد عمل اصحاب می باشد لذا روایت حجت می باشد.
2-این دو طائفه از روایات شرائط تعارض را ندارند زیرا دو صحیحه زراره صحیح السند و واضحة الدلالة می باشد اما طائفه دوم-روایت ابن جبلة- ضعف دلالی دارد بخاطر اینکه وجوب با جمله خبریه بیان شده است کما فی المستند[3](پس علیه دم ثابت می شود).

و فیه: فرقی بین جملات انشائیه و خبریه ای که در مقام انشاء می باشد نیست.
3-اگر چه بین این دو طائفه تعارض وجود دارد لکن جمع دلالی و عرفی ممکن است به این بیان که طائفه اولی اگر چه نص در وجوب است ولکن دلالت آن بر وجوب شاة، بالاطلاق می باشد زیرا ظاهر امر دلالت بر تعین دارد و معتبره جبلة اگر چه نص در وجوب اطعام است ولکن دلاتش بر تعین اطعام بالاطلاق می باشد در نتیجه لکل من الطوائف نص و ظاهر و به برکت نص از ظاهر رفع ید می شود یعنی به برکت نصِ طائفه اولی از ظاهر طائفه دوم رفع ید می شود و می گوییم که اطعام، وجوب تعیینی ندارد کما اینکه بوسیله نص طائفه دوم از ظاهر طائفه اولی که تعین شاة باشد رفع ید می شود و حمل بر تخییر می شود لذا مرحوم فیض در مفاتیح قائل به تخییر شده است.
4-نسبت بین طائفه اولی و طائفه ثانیه، نسبت المقید الی المطلق می باشد به این بیان که طائفه اولی وجوب شاة در محرم عالم عامد را می گوید و طائفه دوم اطلاق از حیث عمد و جهل و نسیان دارد در نتیجه طائفه دوم حمل بر جاهل و ناسی می شود و طائفه اولی خصوص عامد را می گوید.

و فیه: این خلاف اتفاق فقهاء می باشد زیرا در غیر صید، ناسی و جاهل کفاره ندارد و الا بعد از جواب سوم این بهترین جواب بود مگر اینکه بگوییم که اطعام کفاره نیست بلکه صدقه می باشد.
5-طائفه اولی و ثانیه اگر چه تعارض بالذات ندارند و ممکن است هر دو حدیث صادر شده باشند یعنی هم شاة بدهد و هم اطعام بدهد غایة الامر اجماع می گوید جمع یقینا واجب نیست لذا تعارض بالعرض محقق می شود و در تعارض بالذات و بالعرض فرقی نیست زیرا متعارضین در هر دو حالت مشمول قانون تساقط می شود و قهرا دست ما از ادله لفظیه کوتاه می شود و باید به اصول عملیه عمل شود؛ یا احتیاط بخاطر دوران بین تعیین و تخییر کما عن استادنا المحقق و یا برائت.
6-بین این دو طائفه تعارض نیست زیرا طائفه اولی کفاره را می گوید و طائفه دوم صدقه را می گوید.
ظاهرا و الله العالم وجوب، تخییری می باشد.

بررسی قول دوم- تعین اطعام-
دلیل اول: اجماع کما فی المجمع: « فان لم يكن في المسألة اجماع لكان القول بالدم - في صدق نتف الابط عرفا كما مر في حلق - الرأس متوجها»[4]

دلیل دوم: ح2 از باب 11 روایت ابن جبلة[5]
توضیح ذلک: دو صحیحه زراره که وجوب شاة را می گوید ح1 از باب 11 بنابر طریق صدوق و ح 1 از باب 11 بنابر طریق شیخ[6] و ح 1 از باب 8 صحیحه زراره[7] و ح 1از باب 10 صحیحه زراره[8] وجوب شاة را در ابطین بیان کرده است و حکم ابط واحد را نمی گوید زیرا روایاتی که ابطین را ذکر کرده است فواضح اما روایاتی که ابط واحد را ذکر کرده است ابط اسم جنس می باشد بر ابطین هم قائل حمل می باشد.
کما اینکه قائلین به این قول می گویند روایاتی که ابطین دارد فواضح و روایاتی که ابط واحد ذکر شده است لمکان غلبه خارجیه مراد از ابط، اسم جنس و متعدد می باشد زیرا ما هو المتعارف این است که هر دو ابط با هم تراشیده می شود لذا ابط حمل بر ابطین می شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo