< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/06/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: محرمات احرام/ نوزدهم/ تظليل
بحث در دلیل اول بر نظریه اول استدلال به صحیحه ابن بزیع[1] [2] بود که حاصل استدلال به آن حدیث این شد که ذکر سایه محمل از باب مثال می باشد و خصوصیتی ندارد و گویا امام فرموده اند که ماشی از سایه محمل و درخت و ... می تواند استفاده کند، لذا حرمت اختصاص به محرم راکب دارد.
جواب:
اولا دلیل ناتمام است چرا که برای تعدی از سایه محمل به سایر موارد دلیل نداریم و این تعمیم نیازمند قرینه است و در مسأله قرینه وجود ندارد،
ثانیا در مورد بحث سه طایفه از روایات مطلق دالّ بر حرمت وجود دارد که اثبات حرمت می کند.
بنا بر این در خصوص فرع سوم چنین می توان نتیجه گرفت که تنها از اطلاقات حرمت حرکت کردن در سایه محمل، آن هم برای شخص پیاده استثناء شده است.
به همین نکته ای که بیان شد مرحوم صاحب جواهر اشاره می کنند و می فرمایند: «كان ينبغي الاقتصار عليه لا تخصيص الحرمة بحال الركوب على وجه يجوز له المشي مع التظليل بشمسية و نحوها مما يكون فوق رأسه»[3]

در رابطه با این احادیث از دو حیث باید بحث شود:
1)این روایت دلالت بر جواز استفاده از سایه برای محرم دارد و یا خیر؟ که مباحث جلسه قبل به این اختصاص داشت.
2)حرمت استفاده کردن از سایه مربوط به صورتی است که سایه از بالای سر او باشد، یا اینکه از کنار او سایه افتاده باشد که در فرع بعدی باید بحث شود.

فرع چهارم: تظلیل به صورت غیر مستقیم.
بحث دیگری که اکنون باید از آن بحث کنیم این است که تحریم استفاده کردن از سایه اختصاص به مواردی دارد که سایه از بالا روی سر افتاده باشد مثل چتر یا اینکه حکم مربوط به مطلق ظل است خواه بالای سر باشد یا اینکه از کنار بر سر او افتاده باشد مثل اینکه سایه دیوار بر سر او افتاده باشد.
در این رابطه مرحوم امام می فرمایند: «الأحوط عدم الاستظلال بما لا يكون فوق رأسه كالسير على جنب المحمل أو الجلوس عند جدار السفينة و الاستظلال بهما و إن كان الجواز لا يخلو من قوة»[4].

در این مسأله باید از مطالبی بحث کنیم.
مطلب اول: تحریر المقام.
این بحث هم در صورتی مطرح می شود که سایه از کنار بر روی سر راکب افتاده باشد، و هم در صورتی مطرح می شود که سایه از کنار بر روی سر ماشی افتاده باشد، البته بحث در خصوص ماشی متوقف بر این است که در فرع سوم حرمت تظلیل از فوق الرأس را قبول کرده باشیم.
لذا در این مسأله از دو صورت باید بحث کنیم، صورت اول، جایی است که سایه از کنار بر روی سر محرم راکب باشد، و صورت دوم جایی است که سایه از کنار بر روی سر محرم ماشی باشد.

مطلب دوم: بررسی عبارات فقها.
مرحوم علامه در منتهی[5] و مرحوم شیخ[6] عبارتی دارند که برخی از عبارت ایشان استفاده کرده اند که مطلقا سایه غیر مستقیم جایز است، لذا حرمت مختص به سایه ای است که به طور مستقیم از فوق سر بر روی او افتاده باشد.
لکن عبارت هر دو بزرگوار در غایت اشکال است، که مرحوم صاحب جواهر این بحث را مطرح می کنند، هرچند مرحوم نراقی خیلی مناسبتر این مطلب را بیان فرموده اند، ایشان فرموده اند: «فإنّ تصريحه بجواز المشي تحت الظلال أولا و جعله السائر قسيم النازل ينبئ عن أنّ مراده بالسائر الراكب، و غرضه أنّ تحريم التظليل للراكب‌ إذا كان فوق رأسه لا في أحد جانبيه، و تؤكّده نسبة ذلك إلى جميع أهل العلم»[7].
علی ایّ حال مرحوم علامه ادعای اجماعی کرده اند که در رابطه با مرکز اجماعی که علامه ادعا کرده اند مرحوم نراقی به صورت صریح می فرمایند که خصوص راکب را مد نظر قرار داده اند در نتیجه سایه به صورت غیر مستقیم جایز می باشد، و لکن جماعتی از محققین این عبارت را تعمیم داده اند لذا سایه به صورت غیر مستقیم حرام می باشد.

در نتیجه در این فرع دو نظریه وجود دارد:
1)نظریه اول: استفاده از سایه اشیائی که فوق رأس نباشد جایز است، که مرحوم امام در تحریر این نظریه را اختیار کردند که عبارت ایشان را بیان کردیم، و مرحوم نائینی هم در مناسک خود به این نظریه قائل شده باشند.
2)نظریه دوم: استفاده از سایه اشیائی که فوق رأس نباشد هم حرمت دارد.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo