< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

93/12/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: افعال عمره/ طواف/طهارت لباس و بدن/ علم به نجاست بعد از طواف
مسألة 4 لو علم بعد الطواف بنجاسة ثوبه أو بدنه حاله فالأصح صحة طوافه، و لو شك في طهارتهما قبل الطواف جاز الطواف بهما و صح إلا مع العلم بالنجاسة و الشك في التطهير.[1]

در این مساله دو فرض ذکر شده است.
فرض اول: بعد از طواف متوجه شده است که بدن یا لباسش نجس بوده است.
در این فرض سیدنا الاستاذ می فرمایند طواف صحیح است.
دلیل: آنچه مبطل طواف است نجاست معلومه است.
فرض دوم: اگر قبل از طواف شک در طهارت بدن یا لباس وجود داشته است طبعا این شک سه فرض دارد:
1-مسبوق به طهارت بدن و لباس بوده است در این فرض دخول در طواف جایز است و طواف صحیح است زیرا این فرد، یقین تعبدی به طهارت دارد.
2-مسبوق به نجاست بدن یا لباس بوده است در این فرض دخول در طواف جایز نیست و طواف باطل است زیرا یقین تعبدی به نجاست دارد.
3-توارد حالتین؛ نه یقین به طهارت دارد و نه یقین به نجاست تقدم الکلام در حدث اصغر که در این فرض باید احراز طهارت شود اما نحن فیه عکس ماذکرنا است زیرا با شک در طهارت به حکم قاعده طهارت بدن و لباس این شخص پاک است و می تواند داخل در طواف شود و طوافش صحیح است.

مسألة 5 لو عرضته نجاسة في أثناء الطواف أتمه بعد التطهير و صح و كذا لو رأى نجاسة و احتمل عروضها في الحال، و لو علم أنها كانت من أول الطواف فالأحوط الإتمام بعد التطهير ثم الإعادة سيما إذا طال زمان التطهير، فالأحوط حينئذ الإتيان بصلاة الطواف بعد الإتمام ثم إعادة الطواف و الصلاة، و لا فرق في ذلك الاحتياط بين إتمام الشوط الرابع و عدمه.[2]
در این مساله سه فرض بیان شده است:
فرض اول: اگر در اثناء طواف بدن یا لباسش نجس شود یا متوجه شود که در شوط قبل لباس یا بدنش نجس شده بوده است در این فرض باید بدن یا لباسش را تطهیر کند یا لباس را تعویض کند و طواف را ادامه دهد.
دلیل: مانعیت نجاست، مانعیت علمیه بوده است در شوط قبل اگر چه بدن او نجس بوده است اما نجاست معلومه نبوده است.
فرض دوم: احتمال می دهد این نجاست در اثناء طواف بوجود آمده است یا قبل از طواف بوده است در این فرض هم حکمش مانند فرض قبل می باشد.
دلیل: مستفاد از روایت یونس بن یعقوب همین مفاد است حضرت فرمودند تطهیر کند و طواف را ادامه دهد و بخاطر اینکه نجاست معلومه مانع است.
فرض سوم: در اثناء طواف یقین دارد که نجاست بدن یا لباس از قبل طواف بوده است در این فرض می فرمایند احتیاط واجب این است که تطهیر یا تعویض کند و طواف را تمام کند و بعد از اتمام طواف را اعاده کند.
در این فرض چند مطلب وجود دارد.
1-آیا این احتیاط وجوبی است یا استحبابی؟ ظاهرا احتیاط واجب می باشد.
2-فرق این فرض با فروض قبلی چیست اگر نجاست معلومه مانع است نباید بین فروض قبلی و این فرض فرقی باشد!
ظاهرا این اشکال بر سیدنا الاستاذ وارد است زیرا مستفاد از روایت یونس این است که نجاست معلومه مانع است و در هیچ یک از این فروض نجاست معلومه نبوده است.
3-کیفیت احتیاط؛ قبلا اشاره شد به دو شکل می توان احتیاط کرد یکی اینکه اتمام کند و اعاده کند و دیگر اینکه به قصد اعم از اتمام و اعاده هفت شوط دیگر انجام دهد.
مطلب چهارم: می فرمایند در فروض متقدمه فرقی بین قبل و بعد شوط چهارم نیست.
در این مطلب دو بحث است:
1-این مطلب در کدام یک از فروض مقتدمه می باشد.
2-این کلام صحیح است یا نه؟
3-فرمایش مرحوم شهید اختصاص به فرض سوم دارد یا اعم از فرض اول و دوم می باشد.
اصل این کلام از مرحوم شهید در دروس صادر شده است و مرحوم نائینی در دلیل الناسک به آن فتوی داده است.
الثالث: لو طاف على غير طهارة
أعاد الفريضة عمدا كان أو نسيانا، و يعيد صلاة النافلة لا غير، و لو طاف في ثوب نجس أو على بدنه نجاسة أعاد مع‌ التعمّد أو النسيان، و لو لم يعلم حتّى فرغ صحّ، و لو علم في الأثناء أزالها و أتمّ إن بلغ الأربعة، و إلّا استأنف.[3]
چهار فرض در کلام شهید ذکر شده است.
1-عمدا طواف را بدون طهارت بدن یا لباس انجام داده است.
2-یقین به نجاست داشته است اما فراموش کرده است و طواف را با نجاست انجام داده است.
3-بعد از طواف یقین پیدا کرده است که طواف او با بدن یا لباس نجس بوده است.
4-در بین طواف متوجه شده است که بدن یا لباسش نجس است.
این فرض مرحوم شهید هم با فرض سوم سیدنا الاستاذ قابل تطبیق است و هم با بعضی از فروض دیگر
مطلب دوم: دلیل بر این تفصیل
برای یافتن دلیل یا باید روایات موجود در بحث – روایت بزنطی و محسن بن احمد و یونس بن یعقوب - ملاحظه شود یا باید قیاس صورت گیرد.
اگر روایات بررسی شود مشخص می شود که روایات اطلاق دارند لذا فرقی بین قبل و بعد از شوط چهارم نیست.
و اگر مدرک قیاس باشد یعنی از عموم علت در حدث اصغر این حکم استفاده شده است که در حدیث چهارم باب 85 و ح1 از باب 86 آمده است: لانها زادت علی النصف با توجه به عموم علت از حدیث اصغر به نجاست تعددی می کنیم
و فیه: این دو روایت بخاطر ابراهیم بن اسحاق ضعیف می باشند.
ممکن است کسی بگوید ما به عموم علت تمسک نمی کنیم بلکه علم داریم فرقی بین حدث اصغر و نجاست نیست.
واضح است که این کلام هم بدون دلیل است این علم از چه راهی ثابت شده است خصوصا که این روایات در خصوص باب حیض وارد شده است و تعدی از حدث حیض به بقیه احداث خود نیاز به دلیل دارد تا چه رسد به تعدی از حدث حیض به نجاست خبثیه.
نتیجه اینکه فرقی بین قبل و بعد از شوط چهارم نیست.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo