< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله مرتضوی

کتاب الحج

94/02/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: افعال عمره/ طواف/قسم ثانی از واجبات یا شرائط طواف/شرط دوم/ختم به حجر
صاحب جواهر در ص 287 الی 290 به چند مطلب اشاره کرده است:
1-وجوب ابتداء به حجر
2-وجوب ختم به حجر
3-کیفیت ابتداء
4-کیفیت ختم
5-حکم استقبال حجر
در این رابطه می فرمایند یظهر من بعض که استقبال واجب است و سبقه فی ذلک مرحوم اردبیلی که ایشان هم می فرمایند که یظهر من بعض که یکی از واجبات طواف، استقبال الحجر می باشد و بعد هر دو بزرگوار می فرمایند این کلام اساسی ندارد زیرا قائلین به وجوب دو دلیل ذکر کرده اند:
دلیل اول: تاسی به نبی اکرم صلی الله علیه و آله و معصومین علیهم السلام.
دلیل دوم: اقلا سه روایت می باشد که قبلا به دو حدیث آن در باب 26[1]و 32[2]از طواف اشاره شد.
اما حدیث سوم
مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ وَ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي حَدِيثٍ قَالَ فَإِذَا أَتَيْتَ الْبَيْتَ يَوْمَ النَّحْرِ فَقُمْتَ عَلَى بَابِ الْمَسْجِدِ- قُلْتَ اللَّهُمَّ...ثُمَّ تَأْتِي الْحَجَرَ الْأَسْوَدَ فَتَسْتَلِمُهُ وَ تُقَبِّلُهُ فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَاسْتَلِمْهُ بِيَدِكَ وَ قَبِّلْ يَدَكَ فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَاسْتَقْبِلْهُ وَ كَبِّرْ وَ قُلْ كَمَا قُلْتَ حِينَ طُفْتَ بِالْبَيْتِ يَوْمَ قَدِمْتَ‌[3]
و فیه:
اولا: تاسی فقط رحجان را ثابت می کند لذا جناب شهید و غیره می فرمایند افضل استقبال می باشد.
اما نسبت به روایات؛ قبلا اشکال روایت باب 26 ح9 (اشکال سندی)و باب 32 ح1 (استقبال در کلام راوی بود)اشاره شد اما اشکال روایت باب 4 این است که این روایات در مقام مراتب استلام است که می فرماید مرتبه اول تقبیل است و مرتبه دوم استلام است (و مرتبه سوم کشیدن عصا بر حجر می باشد (این مرحله در این روایت ذکر نشده است لکن لعل از روایت طواف نبی اکرم صلی الله علیه و آله که با مرکب انجام شد استفاده شده است )) و مرتبه چهارم استقبال حجر و تکبیر گفتن می باشد.

بر این اساس بحث دیگری مطرح شده است که بر فرض اینکه استقبال واجب باشد نیت طواف باید قبل از استقبال باشد یا مقارن با استقبال باشد یا بعد از استقبال؟
این بحث مطرح شده است لکن وقتی اصل وجوب استقبال موهوم است دیگر نیازی به بحث پیرامون این مطلب مذکور وجود ندارد.
6-نیت ابتدا یا نیت ختم، واجب است یا نه؟
صاحب جواهر می فرمایند واجب نیست اما احتیاط این است که هم قصد حرکت داشته باشد و هم قصد ابتدای بحجر(من اوله او وسطه او آخره علی الاقوال).

توضیح ذلک:
گاهی شخص اینگونه نیت می کند که شروع می کنم به طواف یعنی فقط قصد حرکت می کند و اخری می گوید من قصد حرکت از ابتدای طواف می کنم.
ظاهرا طرح این مسائل جز ایجاد وسوسه اثر دیگری ندارد ما اصلا دلیلی نداریم که باید قصد ابتدا و ختم هم شود و بر فرض شک هم، اصل هم عدم وجوب می باشد.
7-کیفت احتیاط
صاحب جواهر اشاره کرده است به کیفیت احتیاط در طواف به گونه ای که با تمام مبانی سازگار باشد هم با کلام علامه و وهم با کلام سیدنا الاستاذ و صاحب ریاض و حدائق، با همه مبانی موافق باشد و موجب وسوسه هم نباشد و مخالف تقیه هم نباشد کما اینکه موجب توهین به مذهب هم نشود.
می فرمایند: و إن كان الظاهر عدم البأس في إدخال جزء من باب المقدمة مع استصحاب النية و قصد الاحتساب من حيث يحاذي[4]
می فرمایند نزدیک حجر که رسید می گوید خدایا من قصد طواف از مکانی که واجب کرده ای را می کنم.
البته لازم نیست در جزئی که از باب مقدمه است قصد طواف کند بلکه چند قدم زودتر شروع می کند ولی قصدش این است که از همانجا که واجب است طوافش شروع شود، کافی است.
اوضح از کلام صاحب جواهر، کلام مرحوم آقای خوئی می باشد حیث قال: نعم الأحوط الاولى ان يمر بجميع أعضاء بدنه على جميع الحجر بان يقف دون الحجر بقليل من باب المقدمة العلمية فينوي الطواف‌ من الموضع الذي تتحقق المحاذاة واقعا و يكون الزائد لغوا[5]

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo