< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

94/07/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: زیادی عمدی در طواف/طواف/افعال عمره

بحث در ادله بطلان زیادی عمدی بود دلیل اول ح1 و 11 بود که بر این دو حدیث دو مناقشه شده است یک مناقشه در سند بود که جوابش گذشت

اما مناقشه دوم بملاحظه دلالت:

این مناقشه از جهات متعدد صورت گرفته است که اغلب آنها در فرمایش محقق اردبیلی آمده است.

منها: این حدیث اختلاف در متن دارد در کافی متن اینگونه است يُعِيدُ حَتَّى يُثَبِّتَه‌ [1] این عبارت دلالت بر بطلان دارد زیرا مفادش این است که طواف را دومرتبه انجام بدهد تا اطمینان به طواف حاصل شود لکن در تهذیب و استبصار اینگونه آمده است يُعِيدُ حَتَّى يَسْتَتِمَّه[2] و استتمام به معنای اتمام طواف دوم می باشد و این عبارت دلالت بر وجوب عود ندارد.

 

و فیه:

اولا: اذا دارد الامر بین نقل مرحوم شیخ با مرحوم کلینی، نقل مرحوم کلینی مقدم است زیرا وی اضبط است کما اینکه در موارد متعددی این مطلب تجربه شده است.

ثانیا: جمله استتمام با جمله یعید سازگاری ندارد معنا ندارد که طواف دوم را تمام کند و طواف اول هم اعاده شود.

اشکال دوم: مرحوم اردبیلی و غیر ایشان می فرمایند این دلیل اخص از مدعاست زیرا مدعای مشهور این است که شوط کامل بلکه کمتر از یک شوط حتی یک قدم هم مبطل است ولی این حدیث 1 می گوید شوط کامل مبطل است.

 

و فیه: اگر چه ح1 شوط کامل را ذکر کرده است ولکن ح11 مطلق زیادی را می گوید، مثل زیادی در صلاة که فرقی نمی کند به یک رکعت باشد یا کمتر از رکعت باشد علی ای حال مبطل است.

 

اشکال سوم: تعارض این روایات و کل روایاتی که می گویند اگر شوط هشتم را انجام داد باید شش شوط دیگر اضافه کند اما وجوبا و اما ندبا این مفاد معنایش این است که شوط هشتم و هفت شوط قبلی نیز صحیح است.

کما اینکه این روایات بملاحظه دیگری هم تعارض بلکه تقدم دارد.

در ح هفتم و ششم قبلا اشاره کردیم مرحوم اردبیلی می فرمایند این دو حدیث صراحت بر صحت زیادی عمدی دارند زیرا در این دو حدیث دو مطلب ذکر شده است مطلب اول این است که امیر المومنین علیه السلام در طواف سهو کرده است مرحوم اردبیلی می فرمایند احدی از فقهاء شیعه سهو امام را نفرموده است مطلب دوم این است که گفته شود حضرت لجهة من الجهات یک شوط عمدا اضافه کرده است و این فرض در صورتی صحیح است که زیادی عمدی نه مبطل باشد و نه حرام لذا می فرمایند این دو حدیث بر طائفه اولی که حدیث یک باشد مقدم است زیرا حدیث یک به اطلاقها دلالت بر بطلان عمدی دارد اما حدیث هفتم صراحت بر صحت در زیادی عمدی دارد لذا این دو حدیث مقدم بر طائفه اولی(ح1) می شود.

 

و فیه:

اما اشکال تقریب اول این است که کل این روایات(اضاف الیه ستة اشواط) به اطلاقها دلالت بر صحت دارد و کل این اطلاقات بوسیله ح11 مقید شده است لذا قلنا زیادی سهویه در طواف مبطل نیست.

 

اما اشکال دوم در ملاحظه اولی این است که این حدیث 6 فقط شامل مورد سهو می شود و صورت عمد را در بر نمی گیرد.

(ضمن اینکه اگر مرحوم اردبیلی بفرمایند صورت عمد از تحت حدیث یک خارج می شود و فقط صورت عمد باقی می ماند نتجه اش این می شود که ساهی اسوء حالا از عامد باشد زیرا نتیجه این جمع بطلان در صورت زیادی سهوی و صحت در صورت زیادی عمدی است و هو کما تری)

نتیجه اینکه نه اشکال دلالی بر این احادیث وارد است و نه اشکال سندی لذا قول مشهور مقدم است.

 

اینکه گفتیم اهم دلیل بر بطلان عمدی ح1 و 11 است بخاطر این است که برای بطلان وجوه اربعه بل خمسه بیان شده است یکی از آنها ح1 و 11 بود.

و منها: با توجه به اینکه شک در عدد طواف مبطل طواف است، در صورتی شک در طواف مبطل است که بگوییم زیادی عمدی مبطل باشد و الا بنارا بر اقل می گذاشتیم و طواف را تمام می کردیم.

و فیه: نص خاص دلیل بر بطلان است نه اینکه چون زیادی عمدی مبطل است شک در طواف هم مبطل است(ضمن اینکه آنچه مبطل است زیادی عمدی است نه احتمال زیادی زیرا در صورت شک اگر بنارا بر اقل بگذاریم یقین به زیادی نخواهیم داشت چرا که ممکن است در واقع هم اقل انجام شده باشد).

مرحوم آقای خوئی این دلیل را به حدائق نسبت می دهد لکن دویست سال قبل این دلیل ذکر شده است البته صاحب حدائق هم به عنوان دلیل ذکر نکرده است بلکه بعنوان موید ذکر کرده است.

و يؤيده الأخبار الصحيحة الدالة على وجوب الإعادة على الشاك في عدد الطواف المفروض إذ لو لم تكن الزيادة مبطلة لكان المناسب البناء على الأقلّ، إذ غاية ما يلزم، الزيادة، و هي لا تضرّ بالفرض.[3]

منها: زیادی در طواف مثل زیادی در صلاة است بخاطر حدیث نبوی که می فرماید الطواف بالبیت صلاة و ح 11 که می فرماید زیادی در طواف مثل زیادی در صلاة می باشد و واضح است که در نماز زیادی رکعت بلکه اقل از رکعت مبطل است پس زیادی در طواف هم مبطل است.

 

و فیه: این دلیل در حد تایید خوب است لکن زیادی عمدی در طواف بعد از اتمام طواف می باشد زیرا اول قصد هفت شوط داشته است و بعد از هفت شوط نیت کرده است یک شوط دیگر اضافه کند لذا باید اینگونه قیاس کرد که شوط زیادی مثل زیادی رکعت بعد از سلام می باشد و واضح است که در مقیس علیه هیچ کسی قائل به بطلان نشده است که زیادی بعد از سلام مبطل نماز است تا درنتیجه در طواف هم قائل به بطلان شویم.

در ابتدای بحث گفته شد که صور زیادی عمدی، متعدد می باشد از ماذکرنا حکم سه یا چهار فرض دیگر هم مشخص می شود.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo