< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

94/10/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ترک عمدی نماز طواف /نماز طواف/افعال عمره

ذکرنا باینکه در مساله یک از سعی، شش حکم از احکام سعی بیان شده است.

وجوب سعی

محل سعی

مقدار سعی

محل شروع سعی از صفا

ختم سعی به مروه

مراد از هفت شوط، چهار شوط از صفا و سه شوط از مروه یعنی ذهاب شوط واحد و ایاب شوط اخری

به این سه خصوصیت اکثر علماء بلکه جمیع العلماء کما عن الحدائق و المنتهی و المستند اشاره کرده اند فقط در بین علماء ابوصلاح حلبی در کافی فرموده است: «و السنة ان یبدا بالصفا» از این عبارت بعضی برداشته کرده اند که ابتدای از صفا واجب نیست بعضی هم گفته اند ایشان هم مخالف نیست بلکه مراد از سنت ما ثبت وجوبه بالسنة می باشد در قبال ما ثبت وجوبه بالقرآن می باشد.

صاحب جواهر نقل می کند که ابوحنیفه هم قائل به عدم وجوب ابتدا از صفا بوده است.

و الثاني و الثالث البدأة بالصفا و الختم بالمروة بلا خلاف أجده فيه، بل الإجماع بقسميه عليه، مضافا الى النصوص المتقدم بعضها، و ما عن الحلبي و السنة فيه الابتداء بالصفا و الختم بالمروة ليس خلافا مع إرادته الوجوب بالسنة، و ما عن أبي حنيفة من جواز الابتداء بالمروة مسبوق بالإجماع و ملحوق به[1]

این دعای صاحب جواهر با کلام مغنی[2] سازگاری ندارد زیرا ایشان وجوب ابتدای از صفا را به قاطبعه حنفی ها داده است کما اینکه در الفقه علی مذاهب الاربعه این نسبت را به ابوحنیفه نداده است.

بر فرض اینکه دو نفر مخالف داشته باشیم می توانیم بگوییم در وجوب ابتدای از صفا اختلاف وجود دارد.

کما اینکه در مراد از شوط نیز اختلافی است اتفاق بین امامیه و اجماع عامه می گویند مراد از شوط ذهاب فقط و ایاب فقط می باشد لکن در این فرع هم مخالف وجود دارد در مغنی از ابن جریر از علماء عامه و بعضی از اصحاب شافعیه نقل کرده است که مراد از شوط واحد ذهاب و ایاب معا می باشد.

با این اختلاف می توان گفت در ختم به مروة هم اختلاف وجود دارد زیرا اگر چهارده شوط واجب باشد ختم به صفا خواهد بود.

اگر چه در این سه خصوصیت که سیدنا الاستاذ ذکر کرده است اختلاف است لکن حق ثبوت این سه امر است للسیرة و الاتفاق بین المسلمین کما عن الجواهر و المستند زیرا ابوصلاح معلوم نیست مرادش استحباب بوده است کما اینکه معلوم نیست ابوحنیفه جزء مخالفین بوده است و وضعیت ابن جریر هم معلوم نیست و ثالثا جملة من الروایات الصحیحه کما فی باب 1 و 6 و 11 از سعی

محَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ أَبِي سَمَّاكٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‌ قَالَ...كَانَ الْمَسْعَى أَوْسَعَ مِمَّا هُوَ الْيَوْمَ وَ لَكِنَّ النَّاسَ ضَيَّقُوهُ ثُمَّ امْشِ وَ عَلَيْكَ السَّكِينَةَ وَ الْوَقَارَ فَاصْعَدْ عَلَيْهَا حَتَّى يَبْدُوَ لَكَ الْبَيْتُ- فَاصْنَعْ عَلَيْهَا كَمَا صَنَعْتَ عَلَى الصَّفَا- ثُمَّ طُفْ بَيْنَهُمَا سَبْعَةَ أَشْوَاطٍ تَبْدَأُ بِالصَّفَا وَ تَخْتِمُ بِالْمَرْوَةِ ثُمَّ قَصِّرْ الْحَدِيث‌[3]

وَ رَوَاهُ الْكُلَيْنِيُّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ نَحْوَهُ إِلَّا أَنَّهُ قَالَ حَتَّى تَبْلُغَ الْمَنَارَةَ الْأُخْرَى فَإِذَا جَاوَزْتَهَا فَقُلْ يَا ذَا الْمَنِّ وَ الْفَضْلِ وَ الْكَرَمِ النَّعْمَاءِ وَ الْجُودِ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي إِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ- ثُمَّ امْشِ وَ ذَكَرَ بَقِيَّةَ الْحَدِيثِ إِلَى قَوْلِهِ وَ تَخْتِمُ بِالْمَرْوَة[4]

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ‌ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ قَالَ سَعَيْتُ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ- أَنَا وَ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ رَاشِدٍ فَقُلْتُ لَهُ تَحَفَّظْ عَلَيَّ فَجَعَلَ يَعُدُّ ذَاهِباً وَ جَائِياً شَوْطاً وَاحِداً فَبَلَغَ مِثْلَ ذَلِكَ فَقُلْتُ لَهُ كَيْفَ تَعُدُّ قَالَ ذَاهِباً وَ جَائِياً شَوْطاً وَاحِداً فَأَتْمَمْنَا أَرْبَعَةَ عَشَرَ شَوْطاً فَذَكَرْنَا لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فَقَالَ قَدْ زَادُوا عَلَى مَا عَلَيْهِمْ لَيْسَ عَلَيْهِمْ شَيْ‌ء[5]

ما افاد سیدنا الاستاذ بقوله: و يجب أن يكون سبعة أشواط، من الصفا إلى المروة شوط، و منها إليه شوط آخر، و يجب البدأة بالصفا و الختم بالمروة تمام است.

با توجه به ما ذکرنا وجه کلام سیدنا الاستاذ که فرموده است: و لو عكس بطل، و تجب الإعادة أينما تذكر و لو بين السعي واضح می شود زیرا روایاتی که ذکر کردیم دلالت بر بطلان سعی از مروه دارد.


[2] مغنی، ابن قدامه، ج3، ص1943و194، م 2479.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo