< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

94/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نحوه مشی در سعی/نوم و جلوس بین سعی/محل سعی/سعی/افعال عمره

مسألة 6 يعتبر عند السعي إلى المروة أو إلى الصفا الاستقبال إليهما ، فلا يجوز المشي على الخلف أو أحد الجانبين، لكن يجوز الميل بصفحة وجهه إلى أحد الجانبين أو إلى الخلف، كما يجوز الجلوس و النوم على الصفا أو المروة أو بينهما قبل تمام السعي و لو بلا عذر.[1]

در این مساله به سه مطلب اشاره شده است.

مطلب اول: در سعی از صفا باید استقبال به مروه داشته باشد و بالعکس

دلیل: ادله سعی معهود و متعارف را می گوید و ما هو المتعارف و المعهود استقبال مروه است.

مطلب دوم: اگر چه استقبال از صفا در حرکت از مروه معتبر است لکن این استقبال مانند استقبال در نماز نیست زیرا در نماز از ابتدای تکبیرة الاحرام تا سلام باید استقبال داشته باشد و در نماز برگردان سر اشکال دارد اما در سعی اگر بایستد و روبرگرداند یا در حال حرکت سرش را برگرداند اشکال ندارد زیرا دلیل بر استقبال در سعی ما هو المتعارف بود و ما هو المتعارف این است که برگرداندن سر اشکالی ندارد.

مطلب سوم: ما اشار الیه سیدنا الاستاذ بقوله: كما يجوز الجلوس و النوم على الصفا أو المروة أو بينهما قبل تمام السعي و لو بلا عذر.

می فرمایند جلوس یا نوم در صفا یا مروه یا بین این حتی بدون عذر اشکالی ندارد.

نسبت به این مطلب تارة بحث در خصوص جلوس در خود صفا و مروه است و اخری نسبت به جلوس بین این دو می باشد.

نسبت به نفس کوه صفا و مروه ما افاد سیدنا الاستاذ تمام است.

دلیل:

اولا: اجماع کما ادعاه الجواهر هو کذلک[2] زیرا اختلافی نقل نشده است.

ثانیا: جملة من الروایات

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَطُوفُ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ أَ يَسْتَرِيحُ قَالَ نَعَمْ إِنْ شَاءَ جَلَسَ عَلَى الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ بَيْنَهُمَا فَلْيَجْلِسْ‌[3]

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ مِثْلَهُ‌ وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَدْخُلُ فِي السَّعْيِ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ يَجْلِسُ عَلَيْهِمَا قَالَ أَ وَ لَيْسَ هُوَ ذَا يَسْعَى عَلَى الدَّوَابِ[4]

مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ فِي‌ حَدِيثٍ أَنَّهُ قَالَ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع- يَجْلِسُ عَلَى الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ قَالَ نَعَم‌[5]

 

اما جلوس بین صفا و مروه

ذات قولین است:

مشهور می فرمایند مطلقا جایز است لذا صاحب جواهر به دنبال مطلب اول می فرمایند: و بینهما علی المشهور

ما یظهر من الکافی ابوصلاح الحلبی و ابن زهره فی الغنیة بعدم جواز الجلوس بینهما

و لا يجوز الجلوس بين الصفا و المروة، و يجوز الوقوف عند الإعياء حتى تستريح و يجوز الجلوس على الصفا و المروة.[6]

در این عبارت به قرینه وقوف و جلوس مشخص می شود که جلوس مطلقا جایز نیست.

دلیل بر جواز: روایات

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ رِئَابٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع الرَّجُلُ يُعْيِي فِي الطَّوَافِ أَ لَهُ أَنْ يَسْتَرِيحَ قَالَ نَعَمْ يَسْتَرِيحُ ثُمَّ يَقُومُ فَيَبْنِي عَلَى طَوَافِهِ فِي فَرِيضَةٍ أَوْ غَيْرِهَا وَ يَفْعَلُ ذَلِكَ فِي سَعْيِهِ وَ جَمِيعِ مَنَاسِكِه[7]

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَطُوفُ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ أَ يَسْتَرِيحُ قَالَ نَعَمْ إِنْ شَاءَ جَلَسَ عَلَى الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ وَ بَيْنَهُمَا فَلْيَجْلِسْ‌[8]

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ مِثْلَهُ‌

وَ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ فِي حَدِيثٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الرَّجُلِ يَدْخُلُ فِي السَّعْيِ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ يَجْلِسُ عَلَيْهِمَا قَالَ أَ وَ لَيْسَ هُوَ ذَا يَسْعَى عَلَى الدَّوَاب‌ [9]

در این روایت ظاهرا بین سوال و جواب تطابق وجود ندارد سوال از جلوس بین صفا و مروه است و جواب در خصوص جلوس بین صفا و مروه می باشد زیرا سائل می پرسد می توان در روی کوه صفا و مروه نشست؟ حضرت می فرمایند شما وقتی روی مرکب سعی می کنی در حال جلوس سعی را انجام می دهی لذا برای اینکه جواب ارتباط به سوال داشته باشد باید مراد علیهما اعم از روی کوه صفا و مروه و بین صفا و مروه می باشد.

دلیل نظریه دوم

وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ لَا يَجْلِسُ بَيْنَ الصَّفَا وَ الْمَرْوَةِ إِلَّا مَنْ جَهَد. صحیحة[10]

جمع بین روایات

دو بیان برای جمع بین روایات ذکر شده است:

حدیث یک حکم را معلق بر مشیت مکلف کرده است و حکمی که معلق بر مشیت مکلف شده است صراحت در جواز دارد و حدیث چهارم ظهور در حرمت دارد لذا حدیث یک مقدم بر حدیث چهارم می شود و این حدیث حمل بر کراهت می شود.

صاحب ریاض و غیره می فرمایند روایات جواز مطلق است و روایات مانعه خاص است زیرا می گوید در هنگام ضرورت فقط جایز است لذا یقدم الخاص علی العام

ظاهرا و الله العالم جلوس مطلقا جایز است زیرا صحیحه عبد الرحمن یا مورد اعراض مشهور است یا مورد اعراض کل است اگر عبارت دوم حلبیین نبود می گفتیم مورد اعراض مشهور است و با وجود عبارت دوم حلبیین مورد اعراض کل است زیرا در جلوس حلبیین می گویند مطلقا جلوس جایز نیست ولی این روایت می گوید عند الضرورة جایز است پس حلبیین هم به این روایت عمل نکرده اند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo