< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/03/05

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اختلاف در زمان وقوف عرفات/وقوف در عرفات/اعمال حج تمتع

مطلب سوم: حکم وضعی(صحت) حج در صورت تقیه

و صح الحج لو لم تتبين المخالفة للواقع، بل لا يبعد الصحة مع العلم بالمخالفة.[1]

حکم تکلیفی تقیه گذشت.

اما حکم وضعی تقیه در عرفات:

گاهی کلام در اقوال فقهاست.

اخری کلام در ادله این اقوال است.

مطلب اول: اقوال فقها در حکم وضعی

ظاهرا مساله ذات اقوال ثلاثه است.

قول اول: قول به صحت مطلقا چه علم به مخالفت حکم حاکم با واقع باشد و چه شک باشد.

و لا يبعد القول بالاجزاء هنا إلحاقا له بالحكم للحرج،[2]

ایضا حکی این نظریه از مرحوم بحرالعلوم کما اینکه حضرت امام نیز این نظریه را انتخاب کرده است.

قول دوم: عدم اجزاء و عدم صحت چه علم به مخالفت داشته باشد و چه احتمال مخالفت بدهد.

جماعتی از محققین مثل صاحب جواهر در رساله نجاه العباد و مرحوم نائینی علی ما حکی عنه این قول را انتخاب کرده اند.

قول سوم: با علم به مخالفت یا ما یقوم العلم این حج باطل و اگر احتمال مخالفت این حکم با واقع است و علم به مخالفت نیست، این حج صحیح است.

مطلب دوم: ادله این اقوال

دلیل بر صحت: -قول اول-

بیش از 6 الی 7 دلیل برای این قول ذکر شده است.

ادله عامه تقیه مانند من لا تقیة له لا دین له

تقریب استدلال: کما اینکه این روایات همانطور که دلالت بر لزوم وجوب تقیه دارد کذلک دلالت بر محبوبیت و صحت وقوف می کند.

و فیه: ظاهرا و الله العالم مفاد این روایات دو حکم نیست بلکه فقط حکم تکلیفی وجوب را بیان می کند اما دلالت بر حکم وضعی صحت ندارد زیرا اگر مفاد این ادله حکم وضعی هم باشد باید لسان این ادله محبوبیت وقوف در عرفات باشد در حالیکه این ادله فقط دلالت بر وجوب وقوف دارد نه محبوبیت و وجود مصلحت در این وقوف بلکه محبوبیت و مصلحت فقط در تقیه است و فعلی که با آن تقیه محقق شده است مصلحت ندارد(عنوان تقیه جهت تعلیلیه است یا تقییدیه؟)

احادیث زیادی درایم که فلسفه تقیه را بیان می کند می فرماید فلسفه تقیه حفظ دماء مسلمین است و اضح است که این مصلحت در تقیه است نه در وقوف در عرفات.

مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَلِيٍّ الْأَشْعَرِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ شُعَيْبٍ الْحَدَّادِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ: إِنَّمَا جُعِلَتِ التَّقِيَّةُ لِيُحْقَنَ بِهَا الدَّمُ- فَإِذَا بَلَغَ الدَّمَ فَلَيْسَ تَقِيَّةٌ.[3]

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الطُّوسِيُّ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ يَعْقُوبَ يَعْنِي ابْنَ يَزِيدَ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ فَضَّالٍ عَنْ‌ شُعَيْبٍ الْعَقَرْقُوفِيِّ عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ قَالَ: قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَمْ تَبْقَ الْأَرْضُ إِلَّا وَ فِيهَا مِنَّا عَالِمٌ- يَعْرِفُ الْحَقَّ مِنَ الْبَاطِلِ- قَالَ إِنَّمَا جُعِلَتِ التَّقِيَّةُ لِيُحْقَنَ بِهَا الدَّمُ- فَإِذَا بَلَغَتِ التَّقِيَّةُ الدَّمَ فَلَا تَقِيَّةَ- وَ ايْمُ اللَّهِ لَوْ دُعِيتُمْ لِتَنْصُرُونَا- لَقُلْتُمْ لَا نَفْعَلُ إِنَّمَا نَتَّقِي- وَ لَكَانَتِ التَّقِيَّةُ أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنْ آبَائِكُمْ وَ أُمَّهَاتِكُمْ- وَ لَوْ قَدْ قَامَ الْقَائِمُ- مَا احْتَاجَ إِلَى[4]

بعضی فکر کرده اند که بصرف تحقق عنوان تقیه صحت هم ثابت می شود در حالیکه گفتیم باید مصلحت در نفس فعل هم ثابت شود تا صحت هم ثابت شود.

 


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo