< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/09/17

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: درک وقوف اضطراری نهاری مشعر فقط /وقوف در مشعر/سومین عمل/اعمال حج تمتع

در جلسه قبل اشاره کردیم بعضی فرموده اند در مورد بحث سه طائفه روایت داریم نه دو طائفه

اما طائفه سوم که حدیث 6 از باب 23 است(صحیحه عبدالله بن مغیره)

وبإسناده عن محمد بن الحسن الصفار ، عن عبدالله بن عامر ، عن ابن أبي نجران ، عن محمد بن أبي عمير ، عن عبدالله بن المغيرة قال : جاءنا رجل بمنى فقال : إني لم أدرك الناس بالموقفين جميعا ـ إلى أن قال : ـ فدخل إسحاق بن عمار على أبي الحسن عليه‌السلام فسأله عن ذلك ، فقال : إذا أدرك مزدلفة فوقف بها قبل أن تزول الشمس يوم النحر فقد أدرك الحج.[1]

همچنين حديث ديگري هم وجود دارد: « وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع زَكَاتِي تَحِلُّ عَلَيَّ فِي شَهْرٍ أَ يَصْلُحُ لِي أَنْ أَحْبِسَ مِنْهَا شَيْئاً مَخَافَةَ أَنْ يَجِيئَنِي مَنْ يَسْأَلُنِي‌ فَقَالَ إِذَا حَالَ الْحَوْلُ فَأَخْرِجْهَا مِنْ مَالِكَ لَا تَخْلِطْهَا بِشَيْ‌ءٍ ثُمَّ أَعْطِهَا كَيْفَ شِئْتَ‌ قَالَ قُلْتُ: فَإِنْ أَنَا كَتَبْتُهَا وَ أَثْبَتُّهَا يَسْتَقِيمُ لِي قَالَ‌ لَا يَضُرُّكَ».[2]

مضمون این حدیث(موثقه فضل بن یونس) متعدد است.

این طائفه از روایات دلالت دارد که عند العذر وقوف اضطراری نهاری مشعر به تنهائی کفایت می کند.

این مستفاد با ملاحظه این احادیث روشن می شود.

متن حديث 6: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحَسَنِ الصَّفَّارِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِيرَةِ قَالَ: جَاءَنَا رَجُلٌ بِمِنًى- فَقَالَ إِنِّي لَمْ أُدْرِكِ النَّاسَ بِالْمَوْقِفَيْنِ جَمِيعاً- إِلَى أَنْ قَالَ فَدَخَلَ إِسْحَاقُ بْنُ عَمَّارٍ عَلَى أَبِي الْحَسَنِ(موسی) ع- فَسَأَلَهُ عَنْ ذَلِكَ فَقَالَ إِذَا أَدْرَكَ مُزْدَلِفَةَ- فَوَقَفَ بِهَا قَبْلَ أَنْ تَزُولَ الشَّمْسُ يَوْمَ النَّحْرِ- فَقَدْ أَدْرَكَ الْحَجَّ».[3]

این شخص اصلا موقفین را درک نکرده است. یعنی روز دهم بعد طلوع فجر آمده است.

موثقه فضل اوضح است، ولی ضرورتی به بیان ندارد چون جای مناقشه دارد. که احتمال اختصاص به مورد خاص است.

شخصی در زندان بوده و روز دهم از زندان آزاد شد و ایشان فقط اضطراری نهاری را درک کرده است.

مشکله این روایات این است که روایات مخصوص مسدود و محصور است.(احتمال خصوصیت قوی است.)

محتوی حدیث 6 که صحیحه مغیره مفادش این شد که اضطراری نهاری مشعر به تنهائی کافی است.( کما اینکه باید اثبات شود که فقط نهاری اضطراری را آورده است.)

نسبت بین طوائف ثلاثه:

نسبت این روایت(صحیحه مغیره) با طائفه اول(بطلان حج)، صحیحه حریز، عموم و خصوص مطلق است.

دیروز گفتیم که نسبت حدیث 1 و 9 تباین است.(صحیحه حریز و صحیحه جمیل)

نسبت حدیث 1(بطلان حج) و حدیث 6 (صحیحه مغیره) عموم مطلق است.

حدیث 1مطلقا باطل می داند ولی حدیث 6 می گوید که اگر عذر داشته باشد، حج او صحیح است.

نسبت حدیث 9(صحت حج) با حدیث 6(صحیحه مغیره) نیز عموم مطلق است.

نتیجه اینکه این حج در صورتی که معذور باشد صحیح است.

چند نکته:

نکته اول: این بحث را جواهر در چند صفحه بیان کرده است. ایشان از آخر می فرمایند: «الاقوی فيه عدم الصحة».[4]

نکته دوم: ما ذکرنا اشکالاتی دارد.

یکی از اشکالات فرمایش مرحوم نراقی در مستند است.

ایشان مدعی است که طائفه دوم ما(صحت حج) اصلا دلالت ندارد. بحث ما در اضطراری نهاری است. این طائفه در مقام بیان جعل اضطراری است مهملاً. یعنی این اضطراری اگر با اضطراری دیگر یا اختیاری دیگر بیاید درست است ولی بحث ما در جائی است که فقط اضطراری نهاری مشعر آمده است.

«مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ جَمِيلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: مَنْ أَدْرَكَ الْمَشْعَرَ الْحَرَامَ يَوْمَ النَّحْرِ- مِنْ قَبْلِ زَوَالِ الشَّمْسِ فَقَدْ أَدْرَكَ الْحَجَّ».[5]

نکته سوم: گر چه طرف مقایسه صحیحه حریز است چرا که بین طائفه اولی اصح روایات صحیحه حریز بود ولی یک مشکله دارد که این است که بعضی از محققین ادعا می کند که صحیحه حریز اطلاق ندارد. مفاد صحیحه حریز مفاد صحیحه ابن مغیره است.

«مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَى عَنْ حَرِيزٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ مُفْرِدٍ «6» لِلْحَجِّ- فَاتَهُ الْمَوْقِفَانِ جَمِيعاً- فَقَالَ لَهُ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ يَوْمَ النَّحْرِ- فَإِنْ طَلَعَتِ الشَّمْسُ مِنْ يَوْمِ النَّحْرِ فَلَيْسَ لَهُ حَجٌّ- وَ يَجْعَلُهَا عُمْرَةً‌وَ عَلَيْهِ الْحَجُّ مِنْ قَابِلٍ».[6]

علت عدم اطلاق این است که در سوال سائل کلمه فوت است که کلمه فوت، ظهور در عذر دارد.

فیه: کلمه فوت در کلام سائل است نه امام. کلام امام اطلاق دارد.

خلاصه الکلام:

مفاد حدیث 1(صحیحه حریز) بطلان حج مطلقا است. حدیث 9 (صحیحه جمیل) مطلقا صحیح می داند.

نحوه جمع: مراد از طائفه اول که باطل است مورد عمد بوده است و مراد از طائفه دوم که صحیح می داند مورد عذر بوده است و شاهد بر این جمع، حدیث6 (صحیحه ابن مغیره) است.

نکته چهارم: اگر این وجه را نگفتیم طریق جمع سوم متعین است که روایات صحت، مخالف با کتاب است لذا باید بگوییم که این حج باطل است.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo