< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

95/11/27

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: هدي/ اعمال مني/پنجمين عمل/اعمال حج تمتع

ملاحظه دوم: گاو

نسبت به گاو، سه مطلب مي باشد:

مطلب اول: گاو بايد در چه سني باشد تا قرباني متمع قرار بگيرد؟

قول اول: مشهور بين علماء همانطور كه مستند و ديگر كتب ذكر كرده اند، اين است كه گاو بايد داخل در سال دوم باشد.

قول دوم: غير مشهور مي گويند كه گاو بايد داخل در سال سوم شده باشد.

از صحيحه عيص بن قاسم اين استفاده مي شود: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ مُوسَى بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ عَنْ صَفْوَانَ عَنْ عِيصِ بْنِ الْقَاسِمِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ كَانَ يَقُولُ‌ الثَّنِيَّةُ مِنَ الْإِبِلِ وَ الثَّنِيَّةُ مِنَ الْبَقَرِ وَ الثَّنِيَّةُ مِنَ الْمَعْزِ وَ الْجَذَعَةُ مِنَ الضَّأْنِ».[1]

پس گاو بايد ثنيه باشد.

مطلب دوم: گاو ثنيه، به گاو چند ساله گفته مي شود؟

قول اول: بعضي مي گويند گاو اگر داخل در سال سوم شده باشند، ثنيه است.

قول دوم: مشهور مي گويند گاو اگر داخل در سال دوم شده باشد، ثنيه است.

اگرچه در كلمات فقها و لغويين اختلاف است، اما ظاهرا دخول در سال دوم، كفايت مي كند.

دليل بر كفايت دخول در سال دوم، اين روايت است: «قَالَ وَ رُوِيَ‌ أَنَّهُ لَا يُجْزِي فِي الْأَضَاحِيِّ مِنَ الْبُدْنِ إِلَّا الثَّنِيُّ وَ هُوَ الَّذِي تَمَّ لَهُ خَمْسُ سِنِينَ وَ دَخَلَ فِي السَّادِسَةِ وَ يُجْزِي مِنَ الْمَعْزِ وَ الْبَقَرِ الثَّنِيُّ وَ هُوَ الَّذِي لَهُ سَنَةٌ وَ دَخَلَ فِي الثَّانِيَةِ وَ يُجْزِي مِنَ الضَّأْنِ الْجَذَعُ لِسَنَةٍ».[2]

در اين روايت آمده است كه گاو يك ساله كه در سال دوم داخل شده، كفايت براي قرباني مي كند البته همانطور كه در جلسه قبل گفته شد، بايد اين روايت به عمل علماء ضميمه شود.

مطلب سوم: اختلاف روايات

طائفه اولی: ح1 باب 11

مفاد این روایت این است که گاو قربانی در حج تمتع باید داخل در سال دوم شده باشد.

طائفه دوم: ح5 صحیحه حلبی

متن روايت: «وَ عَنْ عَلِيِّ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنِ الْإِبِلِ وَ الْبَقَرِ أَيُّهُمَا أَفْضَلُ أَنْ يُضَحَّى بِهَا قَالَ ذَوَاتُ الْأَرْحَامِ وَ سَأَلْتُهُ عَنْ أَسْنَانِهَا فَقَالَ أَمَّا الْبَقَرُ فَلَا يَضُرُّكَ بِأَيِّ أَسْنَانِهَا ضَحَّيْتَ وَ أَمَّا الْإِبِلُ فَلَا يَصْلُحُ إِلَّا الثَّنِيُّ فَمَا فَوْقُ».[3]

مفاد این طائفه این است که گاو قربانی در حج تمتع هیچ سنی لازم نیست داشته باشد در هر سنی باشد اشکال ندارد.

طبعا این طائفه با طائفه اولی تعارض دارد کما اینکه بین طائفه اولی و طائفه سوم ایضا تعارض وجود دارد طائفه اولی می گوید سن مدخلیت دارد و طائفه سوم می گوید سن مدخلیت ندارد.

طائفه سوم: ح 7 از باب 11

متن حديث: «وَ عَنْ عَلِيٍّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي نَجْرَانَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حُمْرَانَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَسْنَانُ الْبَقَرِ تَبِيعُهَا وَ مُسِنُّهَا فِي الذَّبْحِ سَوَاء».[4]

مفاد این طائفه این است که در بقر در حج تمتع سن مدخلیت ندارد.

برای رفع این تعارض سه مطلب باید ملاحظه شود

    1. مفاد اطلاقات مانند آیه 194 سوره بقره و ح5 باب 1 صحیحه زراره

صحیحه زراره:

    2. در دفع تعارض بین طائفه اولی و ثانیه و ثالثه چند طریق گفته شده است:

طریق اول: در این متعارضین رجوع به مرجحات باب تعارض از قبیل موافقت با کتاب، مخالفت با عامه، کنیم به این بیان که طائفه اولی مخالف با کتاب است زیرا در کتاب شرط سن ذکر نشده است و طائفه دوم و سوم موافق با کتاب می باشد.کما اینکه طائفه اولی موافق با عامه است زیرا عامه می گویند در قربانی سن شرط است اما طائفه ثانیه و ثالثه مخالف با عامه است لذا باید طائفه ثانیه و ثالثه عمل شود و نتیجه این می شود که گاو قربانی در حج تمتع شرط سن ندارد.

طریق دوم: طائفه اولی حمل بر قربانی در حج تمتع شود و طائفه ثانیه و ثالثه حمل بر اضحیه و قربانی مستحب شود شاهد بر این حمل خود حدیث 5 و 7 می باشد در این دو حدیث دو قرینه داخلیه وجود دارد که این احتمال را تقویت می کند کلمه یضیحه بها در این حدیث اگر چه در قربانی حج هم بکار رفته است اما فقهاء این کلمه و مشتقاتش را اختصاص به قربانی مندوب داده اند کما اینکه جمله بای اسنان ضحیت نیز قرینه بر این مدعاست بله در حدیث هفتم قرینه ای بر این حمل وجود ندارد پس تعارض طائفه اولی و ثانیه حل می شود اما تعارض بین طائفه اولی ثالثه باقی می ماند

طریق سوم: این روایات با هم تعارض ندارند و مفادشان شیء واحد است به این بیان که طائفه اولی برای بقر شرطی قرار داده است که بقر باید دو ساله باشد مورد این شرط بقر می باشد اما مورد طائفه دوم و سوم بقر نیست بلکه مورد این دو روایت اسنان البقر است بقر به حیوانی گفته می شود که یک سال تمام داشته باشد حیوانی که کمتر از یک سال دارد به او بقر گفته نمی شود طریحی در مجمع البحرین فرموده است العجل ولد البقر، به حیوانی که کمتر از یکسال داشته باشد عجل گفته می شود نه گاو کما اینکه در فارسی هم به آن گوساله گفته می شود بر این اساس کل روایاتی که در بقر آمده است شرط سن ذکر کرده است و تمام روایاتی که می گوید سن دخالت ندارد در مورد گاوی است که سنش کمتر از یکسال باشد.

نکته: در يكي از طوائف كلمه «تبيع» آمده است كه اگر منظور گاو دو ساله باشد همانطور كه مشهور گفته، هيچ تعارضي با طائفه اول ندارد. چون هر دو، دو ساله را مي گويند.

بر این اساس ح1 می گوید گاو قربانی دوساله باشد و ح5 هم می گوید تبیع باشد یعنی دوساله باشد کافی است کما اینکه سه ساله هم باشد کافی است علت اینکه سه ساله باشد کافی است به این خاطر است که این روایات اجزاء را می گوید اما عدم کفایت را نمی گوید این روایات می گوید دوساله کافی است اما نمی گوید یکساله کافی نیست ولی این توهم قابل دفع است زیرا این روایات در مقام تحدید موضوع حکم است لذا لسان نفی هم دارد هم اثبات می کند دوساله کافی است و هم نفی می کند که کمتر از دوساله کافی نیست. لکن باید این نکته را توجه کرد که تحدید نسبت به کمتر از دوسال می باشد اما اصلا نسبت به اکثر از دو سال اصلا روایات لسان نفی ندارند و نسبت به اکثر تحدید از روایات فهمیده نمی شود لذا گاو از دو سال به بعد کافی است.

ظاهرا و الله العالم این وجه سوم احسن الوجوه است نعم توهمی است که در بحث غنم مطرح خواهد شد که کلمه تبیع و ثنی و جزو سن را می گوید یا وصف را می گوید که چه وقت این اتفاق می افتد؟


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo