< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله مرتضوی

96/02/24

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: هدي/ اعمال مني/پنجمين عمل/اعمال حج تمتع

وجوب صدقه و هدیه

بحث در وجوب صدقه یک سوم از هدی تمتع یا وجوب هدیه یک سوم از هدی تمتع بود که در آن دو احتمال و دو نظریه وجود دارد:

نظریه اول: صدقه از هدی تمتع واجب است، چه قائل به وجوب اکل باشیم چه نباشیم.

دلیل بر این نظریه: در آیات و روایات، سه امر وجود دارد: امر به اکل، امر به اطعام و امر به صدقه. و اگر امر به اکل به هر جهت، نمی توان گفت واجب است، در اطعام آن وجود دارد. مثلا در اکل امر عقیب حظر است اما در اطعام اینگونه نیست و کسی نگفته صدقه به فقرا در جاهلیت ممنوع بوده است. لذا ثلث صدقه و هدیه در وجوب باقی می ماند.

نظریه دوم: همانطور که اکل واجب نیست، اطعام و صدقه هم واجب نیست و مستحب می باشند.

برای این نظریه چند طریق وجود دارد:

طریق اول: قائل شویم که تثلیث واجب نیست همانطور که بسیاری این را می گویند.

طریق دوم: قائل شویم که وحدت سیاق اقتضا می کند همانطور که اکل واجب نیست، همچنین صدقه هم واجب نیست و همچنین اطعام هم واجب نیست تا ظهور نوعیه سیاق حفظ شود.

ظاهرا والله العالم نظریه دوم تا این مقدار قابل قبول نیست. چون قبلا بیان شد که بین قبول نکردن تثلیث و قبول کردن آن اما قبول نکردن اکل، بسیار فرق است و قبلا گفتیم تثلیث واجب است و بعد از آن نوبت این می رسد که اکل واجب است یا خیر، اطعام واجب است یا خیر و صدقه واجب است یا خیر.

علاوه بر اینکه وحدت سیاق اقتضاء وجوب دارد، اما به قرینه حرمت اکل در جاهلیت از وجوب نسبت به اکل خارج می شویم اما بقیه تحت وجوب باقی است.

بله عدم وجوب این دو (صدقه و هدیه) به بعضی از قرائن متقدمه مشکلی نیست و باید گفت که این دو هم واجب نیست. به اینکه قبلا در عدم وجوب اکل، چند قرینه بود: 1. امر عقیب حظر؛ 2. امر به اکل از مال خود؛ 3. لو کان واجب لبان؛ حال قرینه سوم در صدقه و هدیه و اکل، هر سه جاری است و باید گفته که هیچکدام وجوب جاری نیست.

تذکر: از آنچه ذکر کردیم یک مطلب روشن می شود که در کتب فقهیه هم وجود دارد و آن این است که در این مسئله فروعات بسیاری وجود دارد، مثلا اگر مالک گوشت قربانی را اتلاف کرد، آیا ضامن است یا خیر؟ یا اینکه سه ثلث باید به جدا جدا داده شود یا به نحو اشاعه هم جایز است؟ و...

سیدنا الاستاذ کل این مسائل را ساقط کرده و شاید به خاطر این باشد که ایشان تقسیم و صرف موارد سه گانه را واجب نمی دانند. در نتیجه نوبت به این فروعات نمی رسد.

مسئله 14: بدل از هدی

این مسئله در بدل از هدی است همانطور که ظاهر آیه 196 سوره بقره هم همین است که خداوند برای هدی در حج تمتع، بدلی قرار داده است و آن بدل، روزه گرفتن می باشد، یعنی 10 روز روزه گرفتن، بدل از هدی تمتع می باشد.

از این مسئله تا مسئله 30، بحث در احکام بدل و خصوصیات و موارد این بدل می باشد.

در مسئله 14، سیدنا الاستاذ یک فرض از فروض این بدل را بیان کرده است و آن فرض این است که ناسک پول خریدن گوسفند را ندارد و یا اگر پول دارد، گوسفند پیدا نمی شود که جامع این فرض، عدم وجود گوسفند و عدم پول برای خرید گوسفند است، حال در این صورت، شارع مقدس بدلی برای هدی قرار داده است و آن روزه گرفتن است به اینکه سه روز روزه در حج می گیرد و هفت روزه هم در وطن خود می گیرد.

بسیاری از محققین مثل مرحوم نراقی می فرمایند: «بالكتاب ، والسنّة ، والإجماع»[1] و ریاض می گوید: «بالكتاب والسنة والإجماع ، وفي المنتهى : لا خلاف فيه بين العلماء».[2]

دلیل بر این فرض:

اول: آیه 196 سوره بقره: «فَمَنْ لَمْ يَجِدْ فَصِيامُ ثَلاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةٍ إِذا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كامِلَةٌ».

این آیه دلالت بر بدلیت روزه از هدی دارد و شامل عدم وجود هدی یا عدم پول داشتن می باشد.

دوم: روایاتی که دال بر این موضوع است:

منها: «وَ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَيْنِ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَيُّوبَ عَنْ مُعَاوِيَةَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ مَنْ‌ كَانَ‌ مُتَمَتِّعاً فَلَمْ‌ يَجِدْ هَدْياً فَلْيَصُمْ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَ سَبْعَةً إِذَا رَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ فَإِنْ فَاتَهُ ذَلِكَ وَ كَانَ لَهُ مُقَامٌ بَعْدَ الصَّدَرِ صَامَ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ بِمَكَّةَ- وَ إِنْ لَمْ يَكُنْ لَهُ مُقَامٌ صَامَ فِي الطَّرِيقِ أَوْ فِي أَهْلِهِ الْحَدِيثَ».[3]

منها: «مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ عَنِ الْحُسَيْنِ عَنِ النَّضْرِ بْنِ سُوَيْدٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ سَالِمٍ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ وَ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ سُلَيْمَانَ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ رَجُلٍ تَمَتَّعَ وَ لَمْ يَجِدْ هَدْياً قَالَ يَصُومُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ بِمَكَّةَ- وَ سَبْعَةً إِذَا رَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ فَإِنْ لَمْ يُقِمْ عَلَيْهِ أَصْحَابُهُ وَ لَمْ يَسْتَطِعِ الْمُقَامَ بِمَكَّةَ- فَلْيَصُمْ عَشَرَةَ أَيَّامٍ إِذَا رَجَعَ إِلَى أَهْلِهِ».[4]

در این روایت اگرچه صحیح است اما دو اشکال وجود دارد، یکی اینکه سلیمان بن خالد را اکثرا قبول کرده اند اما بعضی ایشان را قبول نکرده و ما خودمان مکررا گفتیم که ایشان ثقه هستند. دوم اینکه آیا ابن مسکان می تواند از سلیمان بن خالد روایت داشته باشد یا خیر؟ جواب این در آینده خواهد آمد.

سوم: اجماع که مستند و ریاض و علامه آن را ذکر کرده اند.

فرض بعدی که سیدنا الاستاذ ذکر نکرده اند این است که اگر فرد پول داشت اما گوسفند پیدا نکرد باید روزه بگیرد یا امانت نزد کسی بگذارد تا او بخرد و ذبح کند؟


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo