< فهرست دروس

درس تفسیراستاد مروارید

89/10/08

بسم الله الرحمن الرحیم

 درس تفسیر استاد مروارید 8/10/1389
 يكي از اسباب تحریم نکاح ، كفراست
 بحث در اسباب تحریم نکاح بود که یکی از اسباب تحریم که در فقه مطرح شده ، کفر است. و آیاتی در ارتباط با این مسئله ذکر شد و آخرین آیه‌ای که در ارتباط با این مسئله بیان شد، از سوره ممتحنه بود و جمله محل استشهاد (و لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ و اسْأَلُوا ما أَنْفَقْتُمْ و ليَسْأَلُوا ما أَنْفَقُوا ذلِكُمْ حُكْمُ اللّهِ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ وَ اللّهُ عَليمٌ حَكيمٌ) بود و توضیحات لازم داد شد و گفتیم که عصم جمع عصمت است و مراد همان علقه نکاح است به این معنا که (لا تبقوا) نگاه ندارید علقه زنهای کافره را. یعنی اگر در زمانی که کافر بودید با زنهای کافره ازدواج کردید، اکنون که مسلمان شدید آن علقه را حفظ نکنید. و از آیه اینطور استفاده شده که اگر مرد کافری، زن کافره‌ای داشته و سپس آن مرد مسمان می‌شود، نباید آن زن را در علقه نکاح خودش نگه بدارد. پس منطوق آیه در ارتباط با بقاء بر نکاح است. از همین آیه اینطور استفاده شده است که اگر حکم بقاء اینطور است پس بنابراین اگر بخواهد با زن کافره ازدواج کند، همین حکم را خواهد داشت. یا از طریق مفهوم اولیت و یا به قیاس مساوات این مطلب را می‌توان به دست آورد که اسلام از اینکه مسلمان با کافره نکاح کند، منع کرده است. و همینطور عرض شد که برخی از روایات همین معنا را افاده می‌کنند که قبلا هفته گذشته به آن اشاره شد (لا ینبغی نکاح اهل الکتاب، قلت جعلت فداک و این تحریمه؟ قال (ع) قوله و لا تمسکوا بعصم الکوافر) البته یک بحثی است که لاینبغی در روایات به چه معنایی است؟ اهل تحقیق می‌گویند که لا ینبغی که در باب معاملات، عقود و ایقاءات به کار می‌رود، ظهور در فساد وضعی دارد، و معنای لغوی آن هم تقریبا همین معنا را می‌رساند چرا که معنای لغوی آن (لا یتیسر) است به معنای اینکه (میسور نیست، در دسترس نیست). لذا زراره از این کلمه (لا ینبغی) تحریم را فهمید، چرا که سئوال می‌کند: جعلت فداک و این تحریمه؟ قال (ع) قوله و و لا تمسکوا بعصم الکوافر یعنی زراره از لا ینبغی تحریم فهمید که سئوال می‌کند ( و أین تحریمه).
 روایتی دیگری از زراره وارد شده است که: قال سئلت ابا جعفر علیه السلام عن قول الله عزوجل و المحسنات من الذین اوتوا الکتاب من قبلکم، فقال هی منسوخه بقوله و لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ. از حضرت در ارتباط با این آیه کریمه سئوال کردم، حضرت فرمودند که این آیه منسوخ است به آیه و و لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ.
 سئوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که علی القاعده آیه ناسخ باید بعد از منسوخ باشد، نه اینکه اول یک آیه‌ای بیاید و بعد از آن آیه دیگری بیاید و آیه دوم منسوخ باشد و آیه اول ناسخ. و آیه و (و الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ و الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ) در سوره مائده است و سوره مائده آخرین سوره‌ای است که بر پیامبر نازل شده است و آیه تمسکوا که در سوره ممتحنه است زودتر نازل شده است، پس چطور آیه‌ای که اول نازل شده است می‌تواند ناسخ برای آیه بعدی باشد؟ در کلمه ناسخ و منسوخ یک بحثی است که در روایات هم شواهدی بر آن وجود دارد؛ به این بیان که در در برخی از روایات اینطور آمده است که (إن الاحادیث نسخت بعضها بعضا) یعنی روایات بعضی از آنها ناسخ بعض دیگری است. و گفته‌اند که مراد از نسخ، نسخ اصطلاحی نیست بلکه یک معنایی است که اعم است از تخصیص. یعنی اگر عامی وارد شود و بعد خاصی بیاید و بنا بر این باشد که عام اول را توسط خاص تخصیص بدهیم دراینجا استفاده از کلمه نسخ درست است. یعنی در اینجا نسخ ظاهری شده و می‌شود گفت که خاص ناسخ عام است، البته مراد نسخ اصطلاحی نیست چرا که عام که از همان اول صادر شده است، ظهور در عموم داشته است و مراد جدی خاص بوده است و خاص که بعدا می‌آید در حکم توضیح و تفسیر عام است نه اینکه بخواهد کلا حکم عام را بردارد. لذا اینکه گفته می‌شود ( إن الاحادیث نسخت بعضها بعضا) به معنی نسخ اصطلاحی و واقعی نیست، بلکه به همان معنایی است که فقهاء در تخصیص و تقید انجام می‌دهند میباشد. لذا اگر نسخ را اینطور معنا کنیم، برای این روایت میتوان توجیه‌ای داشته باشیم. یعنی (و الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ و الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ) از آن حلیت تزویج اهل کتاب چه دائم و چه موقت استفاده می‌شود اما (و لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ) فقط ظهور در نکاح دائم دارد (بمناسب شأن نزول و اینکه وقتی گفته می‌شود علقه نکاح را نگه ندارید در موردی است که نکاح دائم باشد)، و آیه اول بوسیله آیه دوم نسخ ظاهری (تخصیص) می‌شود و در نتیجه نکاح دائم با زنهای کتابی جایز نیست (به حکم و لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ) ولی ازدواج غیر دائم جایز است (به حکم و الْمُحْصَناتُ مِنَ الْمُؤْمِناتِ و الْمُحْصَناتُ مِنَ الَّذينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ). این توجیه را بعضی از بزرگان مفسران در آیه (لا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوافِرِ )هم ذکر کرده‌اند. و نتیجه اینگونه جمع فقهی این است که نکاح دائم با زنهای کتابیه جایز نیست اما نکاح منقطع اشکالی ندارد.
 
 
 
 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo