< فهرست دروس

درس تفسیراستاد مروارید

90/12/24

بسم الله الرحمن الرحیم

 يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَنْ يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لَا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا ( الطلاق : 1 )
 در تفسیر آیه اول مبارکه سوره طلاق، گفتیم که از آیه ی کریمه و روایاتی که در این زمینه هستند استفاده می‌شود که طلاق باید در حال طهر باشد و چون عده عبارتست از سه طهر، طلقوهن لعدتهن، طلاق دهید در وقتی که بعد از طلاق عده شروع شود.
  گفته شده است که این آیه مال طلاق رجعی است نه طلاق بائن بضمیمه ی احکامی که بعدا گفته می‌شود
 اما در ذیل آیه بعضی از احکام عده طلاق رجعی است که بالاختصار اشاره خواهیم کرد :
 لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ :
  اخراج زن در ایام عده از خانه ای که در آن خانه با مرد در آن خانه زندگی می‌کرده و بعد طلاق داده شده، اخراجش حرام است یعنی مرد نمی تواند زن را از آن خانه خارج نماید ولو اینکه در خانه ای دیگر او را سکنی دهد بازهم حق اخراج از این خانه را ندارد. از این فراز آیه استفاده می‌شود که اخراج حرام است نه از باب این است که نفقه ی این زن بر شوهر لازم است در ایام عده ی رجعی و یکی از اقسام نفقه ی واجب هم سکنی است لذا آیه ی شریفه گفته لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ البته نفقه واجب است اما نفقه منحصر در سکنی در این خانه نیست، اما ظاهر آیه لا تخرجوهن من بیوتهن هم نفقه در این خانه را شامل می‌شود و هم تعبد خاص است که در این خانه باید سکونت کند و نمی تواند زن را از این خانه خارج نماید .
 وَلَا يَخْرُجْنَ :
 خروج آنها(زنان مطلقه) هم از خانه جایز نیست، که زن خارج شود
 سوال :
 آیا لا یخرجن مطلق است یا اینکه با عدم اذن خروج جایز نیست ؟
 جواب :
  ظاهر آیه ی لا یخرجن اطلاق دارد چه شوهر اذن بدهد و چه ندهد نباید زن از خانه خارج شود الا لضرورهٍ، ظهور آیه این است اما روایاتی در این مقام است که جمع بین روایات و آیه ی کریمه دال است که اطلاقش مقید می‌شود به صورت عدم الاذن که روایاتش را گفتیم و کلامی از فضل ابن شاذان نقل کردیم و کلام صاحب جواهر را گفتیم که ولو ظاهرش این است که لا یخرجن مطلق است اما باید تقیید شود و بعضی از فتاوا هم همین است که خروج مقید است یعنی خروج زن با اذن اشکال ندارد به حکم روایات معتبر که در این زمینه وجود دارند، بعد یک استثنا ذکر شده است :
 إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ:
  یک بحث ادبی است که مبیِّنه و مبیَّنه است، که بعضی از قرائات با کسر و برخی دیگر با فتح قرائت کرده‌اند و این در سوره نساء هم اختلاف قرائت وجود دارد، و مرحوم طبرسی در مجمع بحث کرده است، ایشان از قول سیببویه نقل کرده است که : بیَّنَ و تبیَّن و استبان و ابانَ این چهارتا هم لازم هستند و هم متعدی عمل می‌کنند، و بعضی از کتب لغت هم همین مطلب را ذکر می‌کنند، مثل المنجد که کتاب لغوی تتبعی نیست اما ترتیب خوبی دارد .
  در المنجد چنین ذکر شده است که : بیّن الشیُ یعنی شیئ واضح شد، به ضم، بیّن الشیئَ، شیئ را برای تبین آشکار کرد، . استبانه و ابان الشیئ هم معلوم است که ابان فاعلش فی ضلال مبین، اسم فاعلش است، بیّن یعنی ظهر، بیّن الشیئُ ظهر، بیّن الشیئَ، یعنی اظهره و اوضحه.
  اما احتمال این اختلاف و قرائات که در این لفظ آیه وجود دارد اما در معنی آیه اثری ندارد یعنی ما مبیِّنه بخوانیم، کار قبیح روشن و آشکار، مبیَّنه بخوانیم یعنی فاحشه و کار قبیحی که تبیین شده از نظر فاعل آن را روشن کرده است، اسم مفعول، که لازم نیست مبیِّن را بمعنی آشکار کننده معنی کنیم که فاحشه ای که خودش را آشکار می‌کند معنی کنیم، اگر متعدی معنی کنیم با تکلف همراه است، یعنی فاحشه ای که خودش را آشکار می‌کند، بد بودنش را اما اگر لازم معنی کنیم یعنی آشکار، یعنی آشکار شده، فاحشه ای که تبیین شده و روشن شده فاعل کاری را انجام می‌دهدکه قبحش را روشن و آشکار کرده است و از نظر معنی خیلی بحث نداریم، فعل زشت آشکار، چون بعضی از کار ها قبحش روشن نیست و مشتبه است معلوم نیست که خوب است و یا بد، قابل توجیه است، اما این آیه کاری را می‌گوید که زشت بودنش واضح و آشکار است حال چه نزد مردم آشکار باشد و یا نزد کننده ی کار .
 سوال :
  اینجا بحث در این است که این الا استثنا از چیست ؟
 جواب :
  1. قول مشهور و معروف که با سیاق هم سازگار است این است که این استثنا به لَا تُخْرِجُوهُنَّ بر می‌گردد یعنی اینها را خارج نکنید الا اینکه کار زشتی واضحی انجام داده باشند، اظهر مصادیقش زنا است که اگر در ایام عده زنا کند مجوز است که مرد او را از خانه خارج نماید، یعنی زنا کردن زن مطلقه استثنا از لا تخرجوهن است که ظاهرا براساس تفاسیر معروفی است که روایات شریفه هم این احتمال را تایید می‌کنند .
  2. یک احتمال غیر مشهوری وجود دارد که برخی به آن قائل شده‌اند مثل فاضل مقداد که احتمال خوبی است ولو اینکه با قول مفسرین سازگار نیست : انگار این الا به استثنا منقطع شبیه است : حق ندارند زنها از خانه خارج شوند الا اینکه بخواهند کار زشت قبیحی انجام دهند، یعنی خارج شدنشان فاحشه مبینه است، اگر به زنی می‌گوییم که اگر میخواهی مرتکب معصیت خدا بشوی خارج بشو، یعنی خارج شدن مصداق فاحشه ی مبینه است، مثلا یک کسی می‌گوییم که شراب نخور مگر اینکه بخواهی کار خلافی بکنی، یعنی این شراب خوردن مساوی است با کار خلاف انجام دادن، فاحشه یعنی این که برای تاکید و مبالغه برای زشتی این کار است، خروج زن در ایام عده بدون اذن شوهر این چنین است چون خدا منع کرده است. زن در ایام عده ی رجعی در حکم زوجه است و زوج حق خروج ندارد اما اگر زن می‌خواهد معصیت خدا بکند خارج شود .
  3. یک تعبیر عرفی برای مبالغه ی خروج وجود دارد که در کلامات اهل بیت است و بعضی گفته اندکه این تعبیر عرفی است : از این فاحشه تفسیر به مساحقه شده است و در بعضی از روایات به اذیت شده است که اگر زن اذیت کند اهل زوج را با مادر شوهر و.. . سوء خلق داشته باشد تفسیر به فاحشه شده است و در برخی از روایات به زنا ذکر شده است و جمع بین این روایات گفته‌اند که اگر کار خلافی انجام دهد خلاف روشنی، ظلم و اذیت و سوء خلق داشته باشد، فاحشه است . اما فاحشه در در لسان قرآن با عرف فرق دارد ان تشیع الفاشحه گفته‌اند که مراد غیبت و سوء و ...اینها است، مطلق کار معصیت است در هر حال فاحشه قبحی که مبالغه در بدی است ظلم به مسلمان و مومن و زنا و سحق و ... جزء مصادیق آن است و در روایات به این جهت اشاره شده است، که استثنا به لاتخرجوهن است و مصادیق را بیان می‌کند .اما اظهر همان وجه اول است .
 روایت اول :
 روایت اول روایت کافی [1] ، محمد ابن یعقوب عن علی ابن ابراهیم عن ابیه عن بعض اصحابه، عن الرضا (علیه السلام) فی قوله تعالی : لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ، قال اذاها لاهل زوجها، تفسیر کرده‌اند که ان یاتین بفاحشه اذاها لاهل زوجها یعنی بعد از طلاق شوهر، مادر شوهر و خواهر شوهر و... این زن مطلقه آنها را اذیت نماید و سوء خلق و...داشته باشد، در این صورت شوهر حق دارد که زن را از خانه بیرون کند، تناسب هم دارد که اگر زن باشد اذیت می‌کند مرد وظیفه دارد حفظ کند اهلش را .
 روایت دوم:
  عن بعض اصحابنا در کافی است، عن علی ابن الحسن التیموری ابن غزال، عن علی ابن اصبار عن محمد بن علی ابن جعفر (علیه السلام) قال سال مامون عن الرضا عن قول الله عزوجل لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ، مامون سوال کرد قال (علیه السلام) : یعنی بالفاحشه المبینه ان توذی اهل زوجها، فاذا فعلت، فان شاء ان تخرجها قبل ان تنقضی عدتها فعل .اگر این کار را کرد می‌تواند خارجش نماید .
 روایت سوم :
 روایت صدوق محمد ابن علی ابن الحسین (علیه السلام) البته مرسله است اما از مرسله‌های جزمی است، قال سئلت صادق (علیه السلام) از حضرت سوال شد، عن قول الله عزوجل لَا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَلَا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ قال (علیه السلام) فاتقولله عزوجل و .........الا ان تزنی، فاحشه یعنی زنا، ..... فیقام علیه الحد، اگر در ایام عده مبتلا به زنا بشود،
 روایت چهارم :
 در کتاب اکمال الدین در کتاب اجاره آورده‌اند فی احادیث الضمان السائق اذا اخسر عن سعد ابن عبدالله عن صاحب الزمان، حضرت در سن کودکی بودند، قال قلت له اخبرنی عن الفاحشه المبینه التی اذا اتت المراه بها فی ایام عدتها حل للزوج ان یخرجها من بیته قال (علیه السلام) الفاحشه المبینه هی السحق دون الزنا .
 مساحقه را مطرح کردند، فان المراه اذا زنت باقین علیها الحد لیس لمن ارادها ان یمتنع بعد ذلک من التزویج بها لاجل الحد و اذا سحقت، وجب له الرجم والرجم .....و من قد امر الله برجمه فقد اخذاه، ومن اخذاه فقد ابعده، و من ابعده فلیس لاحد ان یقربه این را طبرسی نقل کرده .
 شیخ حر عامل ی گفته : هذا محمول علی انّ السحق اعظم اغراض الفاحشه المبینه، اینکه سحق دون الزنا، گفته شده است که این روایت ناظر به این است که سحق اعظم افراد فاحشه باشد جمعا بینه و بین ما مضی .
 روایت پنجم:
 که مرحوم طبرسی در مجمع در ذیل این آیه ذکر کرده که در وسائل هم موجود است :
 جزاء علی اهلها، فحش بر اهلش را هم نقل کرده است که از امام صادق (علیه السلام) و امام باقر (علیه السلام) نقل کرده‌اند که فحاشی با اهلش مصداق این فاحشه است اما این خصوصیات و سنداین روایات چطور است بماند.
 نتیجه ی بحث :
 قول مشهور و معروف بین فقها این است که اگر زن مرتکب معصیت مبینه ای بشود جایز است برای شو هر که وی را از خانه خار ج نماید .


[1] وسائل کتاب الطلاق فی ابواب العدد باب 23 ج 22 چاپ جدید

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo