< فهرست دروس

درس تفسیراستاد محمد مروارید

90/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

 اشاره ای به بحث جلسه قبل: برای نجاست مشرکین و سپس اهل کتاب به آیه يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ ... [1] استدلال شد.
 اشکال نمودند که آیه مجمل است. یعنی نمی دانیم آیا نجاست ذاتیه اراده شده یا نجاست عرضیه. زیرا کلمه نجس مصدر است واگر بخواهد حمل شود به مشرکین، لاجرم باید کلمه ذو مقدر باشد. وقتی کلمه ذو در تقدیر شد در واقع یک کلی مشکک ایجاد می شود. یعنی ما نمی دانیم آیا اعلی مرتبه نجاست که نجاست ذاتیه باشد اراده شده است یا مرتبه ضعیف نجاست(نجاسات عرضیه مشرکین). از این اشکال سه جواب داده شد.
 پاسخ چهارم:
 ما یک قرینه ای داریم در آیه مبارکه که از این دو فرد نجاست مشخص می کند نجاست ذاتیه را وآن قرینه، اطلاق آیه است.به عبارت دیگر آیه به طور مطلق فرموده مشرکین نجس هستند واطلاق آیه اقتضا می کند نجاست ذاتیه را.
 توضیح:
 اگر مراد از نجاست عارضیه در نزد مسلمین، آلوده شدن بدن آن ها به خمر، و دست ولباس آنها به نجاسات می بود باید در آیه شریفه دو قید می آمد تا نجاسات عرضیه را بفهماند.
 قید اول: اگر لباس وبدن مشرکین با نجاسات ملاقات کنند در این صورت نجس می باشند.
 قید دوم: اگر بدنشان را بعد از تلبس به آن نجاسات تطهیر نکردند در آن صورت نجس هستند. بنابر این با دو قید نجاست عرضیه فهمیده می شود. در حالی که آیه به طور مطلق فرموده آنها نجسند. یعنی چه بدنشان آلوده بشود یا نشود و چه بدن را تطهیر بکنند و چه طهارت نکند. و در فرض ملاقات چه شسته باشند یا نباشند و حتی در صورت عدم ملاقات باز هم نجس هستند. بنا براین اطلاق آیه مرادش نجاست ذاتی است.
 نکته:کسی که این اشکال را مطرح نموده واسرار دارد مرحوم نراقی می باشد. ایشان در کتاب مستند خود این اشکال را پیگیری نموده و در لابلای مطالبشان اشاره ای به جواب هم دارند.به این بیان (الا ان یقال)که در آیه نیامده به طور اغلب. پس چون این قید نیامده ذاتی است. ولی اگر قید می آمد ما می فهمیدیم که عارضی است.
 بنابر این اطلاق آیه قرینه بر نجاست ذاتیه است.
 اشکال دوم : آیت الله خوئی(ره)
 دلالت این آیه بر نجاست ذاتی مشرکین در صورتی تمام است که از لفظ نجس معنای شرعی آن اراده شده باشد وچنین امری ثابت نیست. زیرا شاید هنگام نزول آیه، احکام نجاست هنوز تشریع نشده بود چون بنای اسلام در رساندن قانونش تدریجی است. ایشان می فرماید: أنّه لم يثبت إرادة المعنى المعهود- و هي النجاسة في مقابل الطهارة- من الآية الشريفة، لاحتمال عدم معهوديّتها في زمان نزول الآية الكريمة، للتدرج في الأحكام. [2]
 پاسخ:
  سوره برائت که این آیه در آن قرار دارد در سال نهم هجرت نازل شده و بسیار بعید است که حکم نجاست و طهارت تا آن زمان صادر نشده باشد. زیرا احتراز از قذارت ونجاست امری است عقلائی وبر طبع انسان سنگین نیست تا گفته شود امر تسهیل بر عباد اقتضای تاخیر حکم را می کرد. بله در مساله خمر و ربا تدریجی بود ولی این موارد با مساله طهارت ونجاست فرق می کند.
 شواهد بر مطلب:
 1.وقتی پیامبر وارد مدینه شد در مدنیه متعارف بوده که از آب یا سنگ برای استنجاء استفاده می کردند. ودر ذیل آیه إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرين [3] چنین آمده که براء بن معرور انصاری اولین کسی بود که استنجاع کرد.
 2. در سوره مائده که قبل از سوره توبه نازل شده می فرماید: فَتَيَمَّمُوا صَعيداً طَيِّبا [4] اگر معنای طیب طهارت شرعیه باشد، همچنان که فقها فرموده اند خاک طاهر باشد. معلوم می شود در آن زمان طهارت مطرح بوده ودر مقابل طهارت نجاست است.
 3.وهُوَ الَّذي أَرْسَلَ الرِّياحَ بُشْراً بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً طَهُورا [5] این سوره که جز دو آیه ما بقی آیاتش مکی است می فرماید و انزلنا من السماء ماء طهورا یعنی آبی که پاک کننده است. بنابر این، این اشکال هم مورد قبول نمی باشد.


[1] - توبه/28
[2] - خویی،ابوالقاسم، فقه الشیعه، ج3،ص88
[3] - بقره/222
[4] - مائده/6
[5] -فرقان/48

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo