< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفوی

90/07/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 ادامه بحث از نجاست دم
 درباره ادله نجاست دم بحث مي کرديم گفتيم که نجاست دم في الجمله اجماعي بلکه مورد تسالم بلکه ضرورت فقهي است هر حکمي که از ضرورت باشد نياز به ذکر دليل ندارد ضرورت در اصطلاح اصول و فقه يعني بي نياز از ذکر دليل و بي نياز از دليل اثبات کننده و ضرورت در اصطلاح فلسفه و منطق عبارت است از مفهومي که تصورش براي تصديقش کافي است مثل الواحد نصف الاثنين مسئله و حکم که از ضرورتها بود دليل ديگر را نياز نداريم اما ضرورت به اين معنا نيست که حکم ضروري دليل نداشته باشد بلکه به اين معناست از کثرت و وفور دليل نياز به ذکر دليل ندارد بنابراين ما در اينجا حکم را ضروري از بيان فقها اعلام کرديم اما الان که ادله را ياداور مي شويم به خاطر هدفي است که در نظر داريم
 بررسي اطلاق دليل نجاست دم
 هدف ما از بررسي اطلاق دليل نجاست دم اين است که جستجو کنيم که ادله نجاست دم اطلاق دارد يا ندارد که اگر اطلاق داشت به درد ما مي خورد و به ما کمک مي کند جايي که شک بکنيم که اين دم دم مسفوح است يا دم متخلف اگر اطلاق داشتيم از ان اطلاق استفاده مي کنيم بنابراين جستجوي ما از اطلاق دليل به خاطر ان هدف مهم فقهي است که موارد مشکوک را هموار و تصفيه کنيم
 نظرات فقها
 سيد الاستاد در کتاب تنقيح العروه جلد 5 صفحه 2 مي فرمايد اطلاق و عموم در مورد نجاست دم قابل اثبات است صاحب جواهر در کتاب جواهر جلد 5 صفحه 347 مي فرمايد درباره نجاست دماء اصاله النجاسه داريم اين اصطلاح را دقت کنيد سيد الاستاد مي فرمايد جلد 3 تنقيح صفحه 2 که اطلاق و عموم صاحب جواهر مي فرمايد اصاله النجاسه دو تا دليل است دو عنوان است يک اصطلاح را اشنا شويد منظور از اصل در مثل چنين مورد که اصاله النجاسه در دماء يا اصاله الطهاره در مياء اصل شرعي است استصحاب نيست اصل عقلي نيست برائت نيست اصول عمليه نيست اگر خواستيد کسي به شما سوالي داد اصل شرعي را براي ما بيان کنيد شما مي گوييد استصحاب نه استصحاب اصل عملي شرعي است فقط اصل شرعي بدون ترکيب با کلمه عملي است اين اصل است مثل اصاله النجاسه و از اين قبيل برخورده ايد اين اصل اصل شرعي است در اين مورد نجاست در حقيقت همان اطلاق نجاست است همان اصاله الاطلاق هست که لفظي هم هست اين اصطلاح را هم بلد شديم ما براي جستجوي اطلاق به سراغ ادله لفظيه مي رويم ادله لبيه که اطلاق نمي افريند در ادله لفظيه طبيعتا به نصوص کتاب و سنت مراجعه کنيم
 استناد به قران کريم
 ايا از ايات قران مي شود استفاده کنيم براي اثبات نجاست دم يا نمي شود اما درباره کتاب در بحث قبلي اشاره شد که بعضي از فقها اگر نگويم مشهور براي اثبات نجاست دم به ايه شماره 145 از سوره انعام استدلال مي کنند که صاحب جواهر اين استدلال فقها را در کتاب جواهر جلد 5 صفحه 354 نقل مي کند ايه اين است قل لا اجد فيما اوحي الي محرما علي طاعم يطعمه الا ان يکون ميته او دما مسفوحا او لحم خنزير فانه رجس او فسقا احل لغير الله به استدلالي که شده است در اين ايه از همين کلمه رجس استفاده شده است که خداوند مي فرمايد در مطاعم محلله چند مورد استثنا وجود دارد که ميته است و دم مسفوح و لحم خنزير که ان رجس است رجس يعني نجس است پس دم مسفوح طبق ايه قران نجس اعلام شده از ايه دليلي بر نجاست رجس به طور وضوح مي توانيم به دست بياوريم و يک تکمله هم مي طلبد ضمير انه ضمير مفرد است مرجع سه تاست ميته دم مسفوح لحم خنزير مناسب ادبيات اين است که ضمير انها بيايد که به هر سه تا تطبيق کند اما انه ضمير مفرد مذکر چه توجيهي داريم گفته مي شود ما در اين ايه يک مستثنا و يک مستثنا منه داريم مستثنا منه ما مطاعم محلله است مستثناي ما اين موارد و مطاعم محرمه است مستثنا منه که مستفاد از ترکيب ايه است به طور وضوح مستفاد است وضوحش در حدي است که منافي بلاغت قران نيست هر کسي که با ادبيات و بلاغت اشنا باشد مستثنا و مستثنا منه را دو تا عنوان مستقل انتزاع مي کند فانه اين مستثنا رجس است اين نهايت استدلال و توضيح در جهت اثبات نجاست از اين ايه
 سوال تعدد مستثنا اشکال ندارد جواب اينکه انه يعني همين کل واحد باشد يک توجيه ادبيات نسبتاسطح پايين تري است اگر يک عنوان ما بتوانيم از ترکيب جمله به طور وضوح بفهميم ضمير به ان مي رود اصطلاح که کامل شد نتيجه ما نجاست دم را از اين ايه استفاده کرديم اين تقريبي که گفته شد اما
 اشکال مرحوم اقاي خوييي نسبت به اثبات نجاست دم از ايه شريفه
 سيد الاستاد در همان منبعي که اشاره شد از صفحه 2 و 3 و 4 شروع مي کند به اين استدلال اشکال مي کند سيد الاستاد مي فرمايد اين استدلال کامل نيست لا يمکن المساعده عليه بوجه جزما اما اولا و ثانيا
 اولا در استثناء عقيب جمل متعدده به طور متيقن به جمله اخر بر مي گردد
 اشکال اول اين است که ضمير انه رجس اين ضمير بر مي گردد به ان مورد اخير که لحم خنزير باشد انه رجس لحم خنزير يک الودگي و قذارت چند لايه دارد نسبت به ميته عادي لذا برايش صفت خاصي بيان مي شود انه رجس اولا تناسب حکم و موضوع رجس با لحم خنزير مناسبت دارد قرينه تناسب حکم و موضوع دو ضمير مذکر و مفرد است و به عده زيادي نمي شود که ما ضمير را ارجاع بدهيم و برگردانيم بنابراين دليل ظهور دارد بر اينکه برگردانده شود به ان فراز اخير که لحم خنزير است در اصول در بحث عام و خاص کفايه الاصول چاپ جديد جامعه المدرسين جلد 2 صفحه 185 عنواني داريم استثنا متعقب به جمل متعدده يعني اگر مثل همين مثال چند تا عنوان بيايد اخرش يک ضمير و يک استثنا بيايد ان يک استثنا به همه بر مي گردد يا به ان اخري بر مي گردد بحثش را انجا خوانده ايد به طور خلاصه نظر صاحب کفايه را بگويم که درست هم هست مي فرمايد بر گرداندن ضمير ارجاع ضمير به مورد اخير از موارد ذکر شده قدر متيقن است و اما برگردادن ضمير به همه موارد ذکر شده خلاف ظاهر است و احتياج به قرينه دارد ان بحث اصولي است که انجا گفتم ما پشتوانه بحث اصولي اين مي شود که ضمير در انه رجس ارجاع مي شود به لحم خنزير پس ما مي خواهيم نجاست براي دم مسفوح ثابت کنيم از اين ايه قابل اثبات نيست
 سوال و جواب کفايه را من اضافه کردم پشتوانه اصولي است اما نظر سيد الاستاد اين است که ضمير و استثناي که پس از جمل متعدد بيايد برگردانده شود به همه موارد خلاف ظاهر که به مورد اخير قدر متيقن است منتها صاحب کفايه مي فرمايد قدر متيقن است ممکن است نظر سيد الاستاد استفاده کنيم که برگردادن به مورد اخير ظهور هم دارد اشکال اول تمام شد
 ثانيا معني رجس پليدي است نه نجاست
 اشکال دومي هم در کار است اشکال دوم اين است که مي فرمايد کلمه رجس معنايش نجاست نيست شما در عرف فارسي مراجعه کنيد رجس ترجمه اش مي شود پليدي پليد با نجس يک مصداق ندارد ممکن است يک چيزي پليد باشد نجس هم باشد ولي هميشه پليد نجس نيست مترادف نيستند بنابراين اصلا فرض کرديم ضمير به همه موارد برگشت خود کلمه رجس دلالت بر نجاست ندارد چون معناي رجس نجاست نيست شاهد بر اين مدعا ايشان مي فرمايد ايه 90 سوره مائده ياءيها الذين ءامنوا انما الخمر و الميسر و الانصاب و الازلام رجس من عمل الشيطان فاجتنبوه لعلکم تفلحون در اين ايه که خمر و ميسر و انصاب و ازلام رجس گفته شده است مي بينيم ميسر عمل است قمار بازي است انصاب بتها ازلام بخت ازمايي برد و باخت و ميسر که خودش عبارت است از عمل و عمل که نجاست طهارت ظاهري که درباره اش متصور نيست عمل که متصف به نجاست و طهارت نمي شود پس معناي رجس نجاست نيست با اين شرحي که داده شد بر اساس اين دو تا اشکال ايشان مي فرمايد گويا بر خلاف مشهور يا اشهر استدلال براي نجاست دم به ايه قران کامل نيست فرمايش ايشان تمام شد
 تحقيق مطلب
  اما بر مسلک تحقيق ضمير هم در انه فسق امکان دارد همه موارد ما قبل را شامل بشود رجس هم با نجس قابل تطبيق است شرح مسئله
 اولا استثنا به تمام جمل بر مي گردد
  اما ارجاع ضمير به موارد متقدم گفتيم در دلالت مخصوصا ضمير مرجع مي خواهد مرجع بايد پيش مخاطب و متکلم معلوم باشد لازم است يک لفظ قطعا روي ان قرار بگيرد اگر مرجع پيش متکلم و مخاطب معلوم بود ارجاع ضمير به ان مرجع درست است عقلايي است و بلاغي است بنابراين در ترکيبي که ما داريم مستثنا منه داريم و مستثنا مواردي که در ايه به معناي مستثنيات امده بدون هيچ ابهامي تحت عنوان مستثنا تحت يک عنوان مندرجند ابهامي در ان نيست مستثنا در شکل عنوان واحد تمام ان سه مورد را زير پوشش قرار مي دهد و مستثنا از ترکيب بين مخاطب و متکلم مشهود و معلوم است اين اولا
 ثانيا منظور از رجس قطعا نجس است
 و ثانيا شيخ در تهذيب مي فرمايد که منظور از رجس قطعا نجس و منظور از مرجع ضمير قطعا موارد مندرج تحت مستثنا خواهد بود هم از لحاظ تحليل بلاغي کار درست است و هم فهم فقها گفتيم که فهم فقها به عنوان خبره اعتبار دارد مطلب خبره و کارشناس اين را فهميدند و از لحاظ ادبيات و بلاغت مطلب از اين قرار است
 سوال خود سيد الاستاد هم خبره ديگري است جواب شما در اين رابطه دو تا نکته است خبره و اهل خبره و شخص واحد اگر شخص واحدي در برابر فهم عموم داشت مي شود در برابر خبره اهل خبره در ضمن يک جمعيتي را هم دارد اين مطلب را که گرفتيد اما اشکال اول ايشان با عرض احترام و ادب محضر روح مقدس و عالي ايشان وارد نبود
 رجوع به لغت نامة معتبر و نظر مرحوم شيخ طوسي
  اما اشکال دوم حقيقت مطلب اين است باز هم بر اساس مسلک تحقيق رجس در لغت و در معتبر ترين لغت نامه بين فقها المصباح المنير است و بعد هم مجمع بحرين مرحوم طريقي است مصباح بيشتر در دسترس کلمات و مصطلحات حديثي و روايي را دارد به مصباح مراجعه شد به مجمع البحرين مراجعه کردم و به مفردات راغب هم مراجعه کردم مفردات مرد فاضل اما خودش سني است اما مجمع البحرين قطعا از فقهاي اهل بيت است مصباح المنير را مي گويند سني بوده ولي رافضي نبوده به خلفا فحش نداده بنابراين اين مطلب که گفته شد در مصباح نقل از ادبا و ارباب بلاغت مثل ازهري فارابي نقاش امده است که رجس به معناي قذارت است الرجس يعني قذر امده است که رجس با نجس به معنا واحد اگر به معناي قذر باشد قذر اعم از نجس است قذر به معناي نجاست هم هست و الودگي غير نجاست هم شامل مي شود گفته شده است که به معناي قذارت است يا خود معناي نجس مجمع البحرين هم همين مطلب را مي گويد منتها از تهذيب شيخ نظر شيخ طوسي را نقل مي کند که لا خلاف بيننا که رجس به معناي نجس است پس سيد الاستاد که مي فرمايد با منابع تحقيقي فرمايش ايشان تا اينجا تطبيق نکرد منابع تحقيقي ما لغت نامه هاي معتبر راغب هم مي گويد رجس قذر يعني الودگي و بعد هم از شيخ طوسي هم نقل شد که رجس بلا خلاف بين العلما نجاست است شيخ طوسي اين را گفت اين لغت و ان نظر شيخ طوسي نه خودش گفت بلا اشکال کار اصول اين است مطلب را طوري مي گويد که تمام شد بعد مقابلش همه را به هم مي ريزد در اينجا رجس به معناي نجس لغت مي گويد هست فقيه مي گويد هست و اما ان ايه اي که استاد استدلال کرده بود انما الخمر و الانصاب و الازلام رجس بله اشکالي ندارد رجس اعم است به معناي نجاست هم مي ايد به معناي غير نجاست هم خواهد امد بنابراين از ايه که مي فرمود استدلال نمي شود به خاطر اين دو تا اشکال به اين نتيجه رسيديم که اين دو تا اشکال به نتيجه نرسيد اشکالها وارد نبود
 اشکال اصلي در استدلال به ايه
  اما اشکال اصلي اين است که از اين ايه نجاست که ثابت بشود فقط نجاست براي دم مسفوح ثابت مي شود دليل ما مي شود اخص قانون ما اين بود اگر دليل اعم از مدعا باشد به درد مي خورد چون مدعاي ما را هم مي گيرد يک چيزي اضافه هم مي اورد اما اگر دليل اخص از مدعا باشد سودي نخواهد داشت مدعاي ما اثبات نجاست براي مطلق دماء در ديد ابتدايي تا استثنا نخورده به عنوان يک حکم مطلق که اصاله النجاسه ثابت بشود و يا اطلاق اما اين ايه به طور خصوص مي گويد دمام مسفوحا يعني ان خوني که از عروق حيوان در وقت ذبح بيرون مي ايد نجاست ان را ثابت مي کند بنابراين دليل ما اخص از مدعاست دلالت ايه براي اثبات نجاست که درست هم باشد هدف را به دست نمي اورد که هدف ما اثبات اطلاق است دلالت ايه و سوالات و اشکالات که مربوط مي شد کامل شد
 نصوص وارد در اين بحث
 اما نصوصي که دلالت دارند بر نجاست دماء‌ ايا اطلاق از ان بر مي ايد يا نمي ايد ان شاء‌الله فردا

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo