< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفوی

90/09/26

بسم الله الرحمن الرحیم

 نجاست کافر
 مرحوم سید یزدی می فرماید الثامن الکافر باقسامه حتی المرتد بقسمیه و الیهود و النصاری و المجوس و کذا رطوبته و اجزائه می فرماید
 از اعیان نجسه کافر است بتمامی اقسام خودش حتی مرتد بهر دو قسم خودش مرتد فطری و مرتد ملی و همین طور یهود نصاری( مسیحی) مجوس (زردشتی) همه اینها نجس هستند و نجس العین مسئله ای که عنوان فرموده اند جزء مسائل بسیار مهم و دارای اثار عملی و مورد بحث و اختلاف نظر هم بین شیعه و سنی و بین فقهای شیعه هم هست این مسئله هم ریشه تاریخی دارد و هم الان محل ابتلاست مخصوصا در مسافرتها و ارتباطها تاثیر گذاری زیادی دارد به عنوان مقدمه و درامد بر بحث اول کافر را تعریف کنیم آنگاه اقسامش را بگوییم و بعد اقوال فقها در این رابطه و مرحله چهارم ادله دال بر نجاست و یا طهارت
 تعریف کافر
  اما مطلب اول تعریف کافر به طور خلاصه کافر در برابر مسلمان قرار می گیرد و مرحوم محقق حلی در کتاب شرایع جلد 1 صفحه 53 می فرماید الکافر من خرج عن الاسلام خلاصه تعریف کافر کسی که از دین اسلام و اصول اسلام بیرون باشد واین تعریف پیش فقها محل خلاف نیست
 اقسام کافر (مشرک ملحد اعداء ال البیت )
  اما خارج بودن از دین اسلام شعوب و شقوقی دارد اقسام کافر به طور کلی کافر دو قسم است 1. مشرک 2. ملحد 3. از مصطلحات فقه اهل بیت است که عبارت است از خوارج و غلات و نواصب که تحت یک عنوان اگر بیارویم اعداء ال البیت که می شوند خوارج و نواصب و غلات هم در حقیقت می گوییم اعداء ال البیت و الا خودشان را عبید ال البیت می دانند این اقسام را که می گوییم اقسام مشرک هم زیاد است
 کفار هند و چین جزء مشرکین هستند
 در همین تاریخ معاصر ما در قلمرو مثل چین و هند اینها منطقه وسیعی را تحت تصرف دارند برای اولین بار نسبت به مذهب هندو صحبت می کنیم که مشرک است ملحد است این از قلم افتاده باید صحبت بشود و محل ابتلا هم هست و همین طور چین باید بحث بشود که اینها مشرکند یا ملحند اهمیت بحث هم از انجا به دست می اید که روابط با کفار نصا و فتوا هیچ اشکالی ندارد ان احد من المشرکین استجارک فاجره ودر معاملات با کفار که فقها احکام اعلام می کنند خصوصایت و نحوه روابط با کفار که استعلا نباشد سیطره کفار نباشد و حاکمیت کفار نباشد در غیر این صورت معامله با کفار و مرابطه با کفار قطعا جائز و مشروع و بلا اشکال است نصا و فتوا و اجماعا
 سوال و جواب ملکیتشان نسبت به مالی که دارند مالکند فعلا نسبت به قانون مالکند ان که بر اساس عدم ملکیت مال را می دهیم به ازاء ان مالی به دست می اوریم بعد مال انها را به عنوان مجهول المالک قبض کنیم الان در شرائطی که ما زندگی می کنیم قانونا مالکند ملیک قانونی کافی است این تا به اینجا اهمیت بحث از انجا نشان می دهد که روابط اجتماعی با کفار جایز و اما با بت پرست و کفار و هند و چین و امریکا و اروپا روابط یا با مشرک است یا با کفار است
 کفر به معنای اعم و اخص
  انهایی که یهودی و مسیحی هستند کافرند انهایی که بت پرستند مشرکند ما بر این عقیده هستیم و بعدا بحث می کنیم که قلمرو هند و چین ان کفارش مشرکند بت واسطه است بت شفیع است می گویند رب الارباب مشهور یا انچه را سید الاستاد نقل می کنند این است که مشرکین می گویند ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی می گویند ما بت ها را عبادت نمی کنیم مگر در شکل واسطه که اینها ما را به خدا برساند و می فرماید مشرکین معتقدند که افعال متعلق به عباد در دستش این بت هاست مرگ و حیات مرض و سلامت فقر و غنا این امور در دست این بتهاست اما خود خدا رب الارباب که حتی گفته می شود رب الارباب اصطلاح مشرکین باشد چون از لحاظ موحدین رب یکی است رب الارباب ربها نداریم بنابراین ما به این طوائف مشرکین و کفار روابط جائز حالا باید بحث کنیم با روابط ملاقات ها به عمل می اید دید و بازدیدها پذیراییها و مصافحه ها این است که تولید کالاها طهارت و نجاست خیلی می تواند در این زمینه نقش مهمی داشته باشد این که به عنوان مقدمه بود اقسام در یک جمله ملحد و کافر و مشرک ملحد کسی است که مبدا و معاد را منکر است مثل کمونیستها که بودند مشرک بت پرستها الان هند و چین کافر مسیحها و یهودیها الان اروپا و امریکا این سه طائفه هستند
 سوال و جواب اقسام کفر به معنای عام اقسام کفری که در برابر اسلام قرار می گیرد و بعد اینها که بین خودشان تقسیم کنیم کتابی را کافر می گوییم بت پرست را مشرک می گوییم منکر را ملحد می گوییم اما به کتابیها در سطح متعارف کافر اطلاق می شود به بت پرستها مشرک وبه منکرین خدا و اصول ملحد
 کفر اعداء اهل بیت (ع) و نجاست انها
 سوال و جواب اعدا ال البیت هم کفره هست و نجس العین اینها سه قسمند نواصب خوارج و غلات معلوم است غلات کسانی هستند که امیرالمومنین را به الوهیت قبول دارند طبیعتا اینها بالضروره کافرند لا اله الا هو و به تعبیر سید الشهدا ابا عبدالله الحسین لا معبود سواک اینها به ضرورت دین خدا پرست نیستند و کافرند جای بحث ندارد و اما خوارج همین طور امامت را که دستور قطعی و ضرورت مسلم قران و سنت هست رد می کنند ودر برابر امام قیام می کنند به مخالفت و محاربه اینها هم منکر ضرروتند وهم محارب و دشمن با ضرورت دین هستند قطعا از باب محاربه با ضرورت دین و امامت اینها هم خارج از اسلامند
 سوال و جواب در تقسیم فقهی کافر و مشرک تقسیم فقهی است کافر را به کتابی تطبیق می کنند مشرک را بت پرست و کافر یک استعمال تسامحی هم دارد که کافر به مطلق این اقسام در برابر ضد اسلام وقتی که تقسیم بندی کنیم ان که خارج از اسلام هستند یا مشرکند یا کافرند یا ملحد کافر منظور ما کافر به معنای خاص اهل کتاب کافر به معنای عام شامل همه این اقسام اما نواصب کسانی که نصب عداوت می کنند با امیرالمومنین در مقام عمل و دهانشان بشکند که جسارت می کنند و اظهار جسات و بی ادبی اینها ناصبند ناصبیها هم به اجماع فقهای اهل البیت نجسند 1. اجماع 2. نص معتبر کتاب وسائل ابواب ماء مضاف باب 11 موثقه ابن ابی یعفور در این موثقه امده است حدیث شماره 4 عبدالله ابی یعفور از امام صادق علیه السلام در ضمن حدیثی در ذیل این حدیث امده است فان الله تبارک و تعالی لم یخلق خلقا انجس من الکلب خداوند هیچ پدیده ای را نیافریده پلیدتر و نجس تر از کلب و ان النواصب لنا اهل البیت لانجس منه ناصبیها که ناصب اهل بیت هستند لانجس منه نجستر از ان کلب است روایت سندش صحیح است دلالتش صریح است و با شدت لحن هم هست لحن هم شدید است و مورد عمل و فهم فقهاست سید الاستاد برای اثبات نجاست ناصبی به این موثقه استدلال می کنند و دلالت و سندش را کامل می دانند نجاست ناصبی اجماعا و نصا کامل بر اساس تحلیل عقلی هم نجاستش معلوم است و ان عبارت است از کفرشان در برابر رد کردن به ندای پیامبر پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم مطالعه کنید در تمامی احکام که بیان فرموده اند هیچ حکمی را مانند ولایت علی بن ابیطالب با این شدت و حدت با این کیفیت بیان نکرده لذا امام باقر می فرماید لم یناد احد مثل ما نودی بالولایه ان جمله ان اطلاع رسانی ان مقدمات و ان سند که یادتان هستم گفتم بالاترین خبر متواتر ده تا سند دارد اما سند ولایت یکصد سند بالاتر از بالاترین سند متواتر است صد و ده تا سند دارد بعد انجا می فرماید من کنت مولاه فهذا علی مولاه حتی بر اساس فهم کج اندیشانی که بگویند مولا یعنی دوست داشته باشید حتی بر ان مبنا دیگر سب دشنام جسات قطعا خلاف نص صریح و بیان موکد رسول الله است یک دهان کجی و مخالفت با رسالت نهایی رسول الله که کفرش مثل افتاب روشن است
 روایت ابن تیمیه در سند روایت غدیر و توجیه او
  لذا حتی از دید ابن تیمیه که سعیش بر این است که مقام اهل بیت را پایین بیاورد یک روایت را دارند صحیح بخاری صحیح الوانی سند در حد صحیح اعلایی اتفاقا من این حدیث از طریق شیعه ندیدیم از طریق ابناء عامه در حد صحیح اعلایی که ابن تیمیه می اید این را توجیه می کند که پیامبر سه بار تکرار کرد اذکرکم الله فی اهل بیتی اذکرکم الله فی اهل بیتی اذکرکم الله فی اهل بیتی ترجمه ازاد فارسی این می شود که شما را خدا اهل بیت من شما را خدا اهل بیت من یادتان نرود این تعبیر را ببینید و این تکرار را ببینید ابن تیمیه سند این روایت را قبول دارد این روایت را توجیه می کند می گوید این دلیل بر این نیست که اینها خلافت و امامت داشته باشند اما دلیل بر این است که اینها را احترام کنید اینها محترم باشند پس احترام و اکرام اهل البیت انقدر یک امر مسلم است که خود نبوت مسلم است مخالفت با احترام اهل البیت مساوی می شود با احترام به نبوت بی احترامی به اهل البیت مساوی می شود با بی احترامی به نبوت بنابراین ناصبی ها به اتفاق فقهای شیعه و براساس ادله قطعیه تحلیلی و نصی کافر و نجس اند این تمام
 سوال و جواب
 سوال اگر توجیه بشود که الغیبه اشد من الزنا جواب گفتم که به شدت و حدت ما می دانیم مناسبت را می دانیم احترام ولایت هست و رد ولایت هست رد ولایت که چیزی بوده که لم یناد احد بنابراین رد ولایت بشود به طور طبیعی اشد نجاسته می شود مناسبت حکم و موضوع است در الغیبه اشد من الزنا معلوم است که غیبت برنامه اخلاقی است برنامه رفتاری است ان اصلا از لحاظ ماهیت خارجی در حد زنا قطعا نیست و اما ولایت هست و ندایت با ولایت با ان عظمت و رد ولایت با ان عظمت واقعا در نهایت مخالفت و عداوت و پلیدی است نواصب قصه و داستانش تمام اجماعا نصا و تحلیلا
 نجاست مشرکین (بت پرستان ......)
  اما مشرکین سید الاستاد در کتاب تنقیح العروه جلد 3 صفحه 38 و 39 می فرماید که درباره مشرکین اجماع قطعی است حتی توافق فقها درباره این حکم از اجماع و تسالم هم بالاتر است این حکم جزء ضرورت ها مسلم فقهی است و مرحوم فقیه همدانی در کتاب مصباح الفقیه کتاب طهارت که جلد 1 صفحه 588 می فرماید حکم به کفر مشرکین از شعایر و شعار شیعه است فقهای شیعه شعارشان حکم به کفر مشرکین است درباره کفر مشرکین ضرورت و تسالم در حد قطعی و جود دارد
 نجاست اهل کتاب
  و اما درباره نجاست کافر به معنای خاص یا به تعبیر دیگر نجاست کتابی بحث می کنیم و اینجا جای این رسید که اقوال را بگوییم
 بیان اقوال
 فقهای شیعه به طور کل قائل به نجاست کفار هستند به جمیع اقسامه
 استناد قول خلاف به شیخ طوسی و شیخ مفید
  مخالفی که در این رابطه دیده می شود نسبت داده شده خلاف به شیخ مفید و شیخ طوسی واحد کالاف این دو تا علم گفته اند که از رطوبت دست مشرکین باید اجتناب کرد و مکروه است که ارتکاب رطوبت دست کفار مشرکین نسبت کراهت داده اند
 بیان نظر سید حکیم و سید خویی (ره)
 واما از متاخرین فقها کسانی هستند که با تحقیق بسیار دقیق اعلام کرده اند که کتابی طاهر است مرحوم سید محسن حکیم صاحب مستمسک یک جزوه کوچکی داشت عنوان کرده بود طهارت کتابی، ایشان هم سید حکیم است و صاحب مستمسک قدرت علمی فوق العاده بالایی دارد و خوشبختانه سید الاستاد هم درباره نجاست کتابی ادله را کامل نمی دانند ایشان هم نظرشان در حقیقت حکم به طهارت کتابی است و در فتوا می گوید احتیاط اجتناب است از لحاظ ادله تقریبا دلیل بر نجاست کتابی را کامل نمی داند در اینجا در همین مورد بعد از که اقوال فقهای شیعه را گفتیم
 نظر فقهای عامه (ابن قدامه ابن حزم مالکی)
  اشاره کنیم فقهای عامه به طور کل اغلب حکم بر طهارت کفار و مشرکین اعلام می کنند کتاب مغنی ابن قدامه جلد 1 صفحه 49 می گوید که ان الادمی طاهر و سوره طاهر مسلم کان او کافر عند عامه اهل العلم این فتوایی است از فقیه بزرگی که گفته می شود که شاید ابن قدامه شاید از احمد حنبل و ابو حنیفه عالم تر باشد اما در ضمن از ابن حزم مالکی در کتاب المحلی جلد 1 صفحه 129 و همین طور روایتی از ابن عباس نقل می شود از طریق ابناء عامه که مشرکین نجسند و در روایت ابن عباس امده که نجاست مشرکت مثل نجاست کلب و خنزیر است و ابن حزم می گوید تعجب می کنم فقها بر خلاف قران فتوا می دهند قران می گوید انما المشرکون نجس فلا یقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا سوره توبه ایه 28 ابن حزم می گوید خلاف قران می گوید اقوال فقها در شکل خلاصه اینگونه تلقی کنید اکثریت فقهای شیعه حکم به نجاست اعلام کرده اند و کسانی که حکم به طهارت کتابی داده اند عده ای قلیلند و اکثریت فقهای عامه که ابن قدامه عامه العلما بر اینند که مشرکین و کفار نجس نیستند متن و نصش را گفتیم و افرادی هم مخالف وجود دارد این اقوال فقها
 بحث تفصیلی در آیه 28 سوره توبه (انما المشرکون نجس)
 اما محور بحث درباره طهارت کتابی و نجاست کتابی همین ایه 28 سوره توبه است که این را ببینیم اولا مفسرین چه می فرمایند ان گاه استنباط فقهی و ظهور ایه چیست از همین ایه سرنوشت طهارت و نجاست کفار و مشرکین استفاده می شود

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo