< فهرست دروس

درس تفسیر استاد مصطفوی

92/02/04

بسم الله الرحمن الرحیم

 يادي از حضرت ام البنين (ع) به مناسبت روز وفات حضرت
 امروز روز وفات حضرت ام البنين سلام الله تعالي عليها هست. يكي از نكاتي كه «المؤمن كيس» مي گويند، آدم جاهاي ظريف توسل و ارتباط را پيدا كند. يكي از موارد حضرت ام البنين است كه در تجربه افراد اهل دعا نذر يك حمد و هفت تا توحيد و به روح ام البنين هديه كند مشكل موجودتان را حل كند. ظرافت مطلب اين است كه جلالت شأن از يك سو و دو حيثيت اضافه دارد، يكي اينكه حضرت ام البنين همسر مكرم آقا اميرالمؤمنين است و پرستار حسنين و زينبين است و مادر حضرت ابوالفضل است. حضرت ابوالفضل در مكاشفات و توسلات نشان داده است كه بر ائمه و اولياء، كلمه فضل آمده ابوالفضل تاثير دارد و با يك عنايتي براي حضرت عباس گذاشته شده است كه با معناست. علاقه اي كه بين مادر و فرزند طبيعي است منتها بين ام البنين و حضرت عباس رابطه قابل وصف نيست و بالاتر از حد وصف است. آدم كه به ام البنين توسل بكند، قطعا باعث خشنودي قلب مقدس حضرت عباس مي شود و ديگر نگوييد كه حالت منتظره دارد كه دل آقا اباالفضل كه خشنود بشود، ديگر وسيله نيست بلكه هدف است و سلوك نيست بلكه وصول است.
 ميزان تاثير هر فرد به ميزان قوه ولايت اوست
 اميداوريم ان شاء‌ الله بتوانيم از اين استفاده كنيم و توسلات ما هرچه پر رنگ تر باشد كه علماء و طلاب كه به جايي رسيده اند و به اصطلاحي قوي ترين فقيه، محكم ترين فقيه در جهت ولايت است. بنده شخصا امام خميني را تجربه كرده ام كه ايشان ميزان ولايت و توسلش تا چه حد است. هر شب بلا فاصله و بدون انقطاع حرم حضرت علي مشرف مي شد و يك فردي بود به نام آقاي فرقاني همراهش كه مفاتيح دستش بود و از روي مفاتيح دعا و توسل مي كرد. آن ميزان ولايتي كه ايشان داشت، من نديدم. آن قدرتي كه تمام منطقه و تمام معادلات را بهم ريخت كه قدرت ولايت است. هر كسي هر توجيهي مي كند سياسي اجتماعي ما كار نداريم كه ما نه سياسي هستيم ولي آنچه مي فهميم حق مطلب اين است كه ايشان در ولايت ذوب شده بود. مي گويند كه ايشان چه اثري گذاشت و چه خدمتي گذاشت ولي نكته اصلي اين است كه فكر مادي گرايي و فكر انحراف را از جوانان زدود و آورد به طرف فكر جامعه اسلامي و بين المللي كردن و رشد فكري. من جوان بودم مشكلي كه در جامعه اي بود كه جواب اشكالات ماركسيسم ها را نمي داديم، امام خميني كه آمد، ديگر اصلا كسي تشكيك ماركسيستي نمي كرد و فكر را عوض كرد. امام خميني مثل نفوذ معجزه آسا فكر را عوض كرد. انقلابي و تحولي بود كه تحول فكري بود. بنابراين حضرت ام البنين براي ما كرامت و فضيلتش از سه نسبت است كه خودش و همسر اميرالمؤمنين و مادر ابوالفضل العباس.
 تفسير آيه 40 سوره بقره ( و اوفوا بعهدي اوف بعهدكم ...)
 روزهاي چهارشنبه بحث تفسير ولايي،‌ آيه شماره 40 سوره بقره خداي متعال مي فرمايد: «وَ أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَ إِيَّايَ فَارْهَبُون‌». طبق نظام بحثمان اول به آيه دقت كنيم. كلمات و جايگاه كلمات و بعد تفسير و بعد نصوص و بعد هم آثار. اما كلمات امر هست آن هم امر به وفاء و بعد هم متعلق امر هم عهد است. دستور الزامي از سوي خدا كه وفا كنيد به عهد من. اين امري كه آمده است كه وفا كنيد اين چه باشد. به هيچ مسئله اي به اين تركيب در قرآن نيامده است كه بعهدي به خود نسبت داده باشد.
 بيان شرط و جزا در آيه فوق و ضمانت اجراي آن
 بنابراين اين عهد، عهد ويژه الهي است. امر شده است به وفاي به آن عهد و راهي نداريم و اصلي ترين كار است. نتيجه اش را هم فورا شرط و جزايي شده است كه مي فرمايد «اوفو بعهدي اوف بعهدكم» شما به عهد من وفا كنيد كه من عهد شما وفا كنم. خدا كه با آن كرم نامتناهي و آن رحمت لا يتناها كه مي فرمايد: من وفا كنم به عهد شما كه مسئله خيلي مهمي است. در آخر مي فرمادي: «و اياي فرهبون» كه تاكيد و اخطار و تهديد كه مي فرمايد: وفا كنيد به عهد من و از من بر حذر باشيد كه اشاره به ارهاب دارد و تهديد است كه نكند وفا نكنيد. اين متني است در شكل قرارداد و امر به وفا يك نكته و عهد الهي يك نكته و جوابش هم خدا مي گويد وفا مي كند.
 بيان تفسير عياشي
 مراجعه كنيم به تفسير:
 استناد به روايت سماعه بن مهران
 مرحوم شيخ عياشي روايتي را نقل مي كند عن سماعه بن مهران كه ثقه است: قال سألت اباعبد الله ، و بقيه روات حذف شده است. آنگونه اي كه از سماعه بن مهران از تجربه و تتبع ما استفاده مي شود كه سند سماعه معمولا سند معتبري است.
 اعتبار تفسير عياشي همان تفسير قمي
  و گفتيم در بين اتباع اهل بيت كه كتاب تفسير عياشي معتبر است همان طوري كه كتاب تفسير قمي معتبر است. لذا ما اين را معتبر مي دانيم و خيلي در اين تفاسير برخورد به وهابي ها داريم يعني با آنها تطبيق نمي كند كه ما بر اين نيستيم كه بايد چيزي بگوييم كه وهابي قبول كنيم. نفس زندگي شيعه يعني ولايت است. روايت از سماعه بن مهران «عن سماعة بن مهران قال‌ سألت أبا عبد الله ع عن قول الله «أَوْفُوا بِعَهْدِي‌ أُوفِ‌ بِعَهْدِكُمْ‌» قال: أوفوا بولاية علي فرضا من الله أوف لكم الجنه» [1] آيه كه اينگونه تركيب محكم و با آن داد و ستد خدا با بندگان و آخرش ارهاب، چه محتوايي داشته است كه اوفوا بولايه اميرالمؤمنين. يك شرحي هم داد كه ولايت اميرالمؤمنين كه فرضا من الله است. خدا اين را الزام كرده است.
 معني لطف در علم كلام و ارتباط آن با قرب الي الله
 از يك سو الزام الهي جايي براي فروگذاري ندارد يعني يأبي عن الترك كه مسامحه وجود ندارد و از سوي ديگر خدا با آن لطفي كه دارد و با آن كرمي كه دارد كه لطف كلامي به اين معناست كه انسان را به سوي كمال مي رساند و به مقام قرب كه عهدكم مقام قرب است و مقرب الي الحق است و لطف يعني به مقام قرب و رشد و ارتقاء مي رساند. بنابراين اين مي شود عهد الهي كه ظاهرش تسليم است و باطنش وصول و عروج الي الحق كه ولايت علي براي آدم مي شود عهد الهي كه او به مقام قرب آدم را واصل مي كند. از اين جهت اينقدر روي آن تأكيد شده است كه فرضا من الله. امام صادق مي فرمايد: «اوف لكم الجنه» شما به عهد خود وفا كنيد يعني به ولايت علي و من به عهد شما وفا مي كنم يعني اوف لكم الجنه.


[1] 1. تفسير عياشي ، جلد 1 ، صفحه 42.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo