< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد مصطفوی

92/11/12

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بررسی مسئله چهارم فصل صلاه در نجس
ادامه مسئله شماره 4 (فصل صلاه در لباس نجس)
گفتیم این مسئله سه قسمت دارد، قسمت اول و دوم آن گفته شد. قسمت سوم که معرکه الآراء است.

و ان تمکن من نزعه ففی وجوب الصلاه فیه .. وجوه)
سید طباطبایی یزدی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: «و ان تمکن من نزعه ففی وجوب الصلاه فیه أو عاریا او التخییر وجوه الاقوی الاول و الاحوط تکرار الصلاه». در صورتی که لباس نمازگذار منحصر باشد به لباس متنجس، وقت نماز است و یک لباس بیشتر نیست و آن لباس هم متنجس است، مکلف تنها راهی که دارد این است که آن لباس را دربیاورد و عاری و برهنه نماز بخواند. در این صورت از مسئله می فرماید: حکم اول این است که واجب است صلاه در همان لباس متنجس. 2. واجب است لباس عاریا. 3. تخییر، دوران بین محذورین است که با ثوب متنجس نماز بخواند و یا عاریا.

اقوی نماز در لباس متنجس و احوط تکرار به صورت عاریا است
در این سه صورت می فرماید: چند وجه وجود دارد که وجه اول که صلاه در لباس متنجس بخواند، اقوی است. احتیاط هم تکرار است که به هر دو صورت نماز بخواند که یک بار نماز بخواند عاریا و بار دیگر نماز بخواند در همان لباس متنجس.

بیان مرحوم خویی دراین باره
سیدنا الاستاد[1] قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: در این مسئله بالاتر از وجوه، اقوال وجود دارد. وجوه می تواند وجهی باشد اما قائلی نباشد، اما اقوال که بود، قول به آن حکم هم به ثبت رسیده است.

نظر صاحب جواهر، نظر مشهور بر نماز عریان خواندن است
صاحب جواهر[2] قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: در این مسئله اقوالی وجود دارد که عبارت است از: 1. قول به وجوب صلاه عریانا. این قول قائلین زیادی دارد که این قائلین عبارتند از شیخ طوسی و فقیه حلی ابن ادریس و محقق حلی و علامه حلی و شهیدین و صاحب مدارک و صاحب حدائق و غیرهم. صاحب مدارک و صاحب حدائق می فرمایند: مشهور این است که در این صورت از مسئله نماز عاریا انجام گیرد. و در ریاض المسائل سید علی طباطبایی می فرماید: این مسئله مورد شهرت عظیمه است. فرق است بین مشهور و شهرت عظمیه که شهرت عظیمه مخالفت دیده نمی شود و وصل به نفی خلاف است. و بعد در انتهاء می فرماید:در کتاب خلاف هم گفته شده است که این مطلب مورد اجماع است. امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه در کتاب طهارت می فرماید: قدماء قول واحدی دارند در این مسئله که صلاه باید در آن صورت از مسئله عاریا خوانده شود اما متاخرین قول به تخییر اعلام کرده اند و متاخر المتاخرین گفته اند باید صلاه در همان ثوب نجس به جا آورد.



صاحب جواهر قول دوم فقهاء را بر اتیان نماز در لباس نجس می داند
اما صاحب جواهر مسئله را شرح می دهد، می فرماید: قول دوم صلاه در همان لباس متنجس، قائلینی دارد که عبارتند از: مجمع الفائده که می فرماید «لولا الاجماع لکان الاقوی الصلاه فی ثوب متنجس». و فاضل هندی قدس الله انفسهم الزاکیات در کشف اللثام می فرماید: اقوی این است که در این صورت از مسئله صلاه در ثوب نجس انجام بشود. و صاحب معالم هم همین حکم را اعلام می کند. صاحب جواهر مطلبی اضافه می کند، می فرماید: «ربما یستظهر عن الفقیه»، بلکه از قول شیخ صدوق هم این مطلب استفاده می شود که روایت باب را می گوید و بعد از آن فتوای دیگری اعلام نمی کند. سبک من لا یحضره الفقیه این است که روایتی را بگوید، اگر فتوایش مطابق با آن روایت بود، فتوا را اعلام نمی کند و اگر فتوایش فرق داشت، توضیح و تبصره ای ذکر می کند.

قول سوم قول به تخییر در لباس نجس یا نماز به صورت عریان
اما قول سوم که قول به تخییر است، محقق حلی[3] می فرماید: در این صورت از مسئله حکم تخییر است چون بین محذورین است. و علامه حلی[4] می فرماید: در این صورت از مسئله، حکم تخییر است. مکلف مخیر است، هر دو طرف محذور است و دوران امر بین محذورین است و حکم تخییر است.

قول چهارم: تکرار نماز در لباس نجس به حالت عریان
قول چهارم عبارت است از تکرار. این قول را بعضی از متاخر متاخرین مثل سید ابوالحسن اصفهانی قدس الله نفسه الزکیه و سید خوانساری و مرحوم آقاضیاء عراقی قدس الله اسرارهم اعلام کرده اند. و از معاصرین هم شیخ حائری هم قائل به این نظریه است. منتها وجه آن را فقط آقاضیاء عراقی که صاحب مکتب اصولی است، اجمالا اشاره می کند، می فرماید: علم اجمالی داریم، علم اجمالی در شبهه محصوره است و قطعا یکی از این دو تا صحیح نیست، و از سوی دیگر دلیلی که در مسئله داریم به طور کامل یکی از دو راه را برای ما ثابت نمی کند و هر دلیل معارض دارد. در این صورت باید تکرار کرد تا علم به برائت ذمه و امتثال حاصل بشود.

ادله اقوال چهارگانه فوق (دو قول مهم را طرح می نماییم)
دو تا قول یعنی قول به وجوب صلاه در ثوب متنجس و وجوب صلاه عاریا از ادله و مویداتی برخوردار است. لذا ما در بحث استدلال مستقیما می رویم به ادله این دو تا قول.

ادله قول بر وجوب صلاه در ثوب متنجس
در این رابطه بهترین دلیل و مستحکم ترین دلیلی که وجود دارد، نصوصی است که در این باره آمده است.

نصوص کثیره و صحاح در این قول
نصوص هم دو تا خصوصیت دارد: 1. کثیر است، 2. صحاح. آنقدر نصوص صحاح و کثیر است که در ابتدای بحث که به این مسئله بربخورید، احتمال خلاف نمی دهید. وضعیت این نصوص از لحاظ حجیت و اعتبار قریب اطمینان آور است.
صحیحه های حلبی در این زمینه (محمد بن علی حلبی)
دو روایت از محمد بن علی الحلبی که هر دو صحیحه است. روایت اول: محمد بن علی بن الحسین باسناده عن محمد بن علی الحلبی که اسناد شیخ صدوق به محمد بن علی حلبی صحیح است و روایت می شود صحیحه. «قال سألت اباعبدالله علیه السلام عن رجل اجنب فی ثوبه و لیس معه ثوب غیره قال یصلی فیه فاذا وجد الماء غسله»[5]، الان نمازش را در همان ثوب بخواند و اگر آب پیدا کرد، تطهیر کند. روایت دوم: «انه سال اباعبدالله عن الرجل یکون له الثوب الواحد فیه بول لا یقدر علی غسله قال یصلی فیه»[6] در همان ثوب نماز بخواند.

صحیحه عبد الرحمن ابی عبدالله
صحیحه سوم: صحیحه عبدالرحمن بن ابی عبدالله «سئل اباعبدالله عن الرجل یجنب فی ثوب لیس معه غیره و لا یقدر علی غسله قال یصلی فیه»[7]. مکلف یک لباس دارد جنب شده، بیشتر از آن هم یک لباس ندارد، در آن ثوب نجس نماز بخواند.

صحیحه علی بن جعفر (نماز در لباس نجس یا به حال عریان)
حدیث چهارم: صحیحه علی بن جعفر: محمد بن الحسن باسناده عن علی بن جعفر عن اخیه موسی بن جعفر علیهما السلام. سند محمد بن حسن به علی بن جعفر صحیح است. «قال سالته عن رجل عریان و حضرت الصلاه فاصاب ثوبا نصفه دم أو کله دم یصلی فیه أو یصلی عریانا» که صریح در مطلب است سوال شد کسی لباس ندارد و وقت نماز هم رسیده، برخورد به یک لباس که آن آلوده و متنجس است، آیا این لباس عاری نماز بخواند یا در آن ثوب نماز بخواند. «قال ان وجد ماء غسله» اگر آبی پیدا کرد، تطهیر کند آن ثوب را و اگر آب در دسترس او نبود که ثوب متنجس را تطهیر کند، «صلی فیه» در همان ثوب نماز بخواند. «صلی فیه و لم یصل عریانا» و نماز را عریان نخواند. چهار صحیحه با این سند و با این دلالت که صاحب جواهر می فرماید: این روایاتی که اقوی سندا و عددا است. عدد چهار تاست و هر چهار تا صحیح و دلالت هم صریح، جایی برای تشویش باقی نخواهد ماند.

ارجحیت نماز با لباس نجس نسبت به نماز عریان
صاحب جواهر[8] می فرماید: این مطلب هم یک موید دارد و آن این است که ارجحیت صلاه با ستر متنجس نسبت به صلاه عریان. مرجح روایی نیست بلکه ارجحیت در عمل است که جزء مرجحات به حساب نمی آید بلکه جزء مویدات حساب می شود. اگر به دلیل مربوط می شد، می شد جزء مرجحات. لذا می گوید ارجحیت صلاه در ثوب متنجس نسبت به صلاه عریان چون صلاه در ثوب متنجس صلاه با رکوع و سجود کامل انجام می شود و در صورت عریان باید سجود و رکوع را با اشاره انجام بدهید. بنابراین ستر که واجب است، اما می تواند ستر نجس در برابر نقص رکن مقاومت کند؟ اگر ستر نجس را کنار بگذارید، به رکن صدمه می خورد. بنابراین ارجحیت در عمل هم موید این مطلب است. بنابراین فتوای سادات سید طباطبایی صاحب عروه، سید حکیم و سیدنا الاستاد قدس الله انفسهم الزاکیات می فرماید: اقوی و متعین وجوب صلاه در این صورت از مسئله بر ثوب متنجس. اما در مقابل شهرت، ادعای اجماع و نصوص دیگری هم وجود دارد که دلالت دارد بر این که صلاه در ثوب نجس خوانده نشود و عریانا انجام بگیرد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo