< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

94/02/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تفسیر آیه 200 سوره آل عمران در موضوع اهل بیت علیهم السلام

آیه 200 سوره آل عمران« یاءیها الذین آمنوا اصبروا» روز ولادت آقا امام جواد به یک آیه ای رسیدیم که مخصوصا در ارتباط با اهل بیت بیانی دارد و بسیار جالب. این آیه جزء آن آیاتی است که هم خطباء و منبری ها از آن استفاده کنند و هم برای اعتقادات ما این آیه باید نصب العین باشد و هم برای خط مشی و حرکت در مسیر درست و اعتدال و حرکت در مسیر اهل بیت و به دور از انحراف و اعوجاج این آیه آدم را هدایت می کند.

 

ترجمه

می فرماید: «یاءیها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا» که سه تا مطلب عملی و علمی دارد. ای کسانی که ایمان دارید صبر کنید و صابر باشید و رابطه برقرار کنید و مرتبط باشید. «و اتقوا الله لعلکم تفلحون». کسی که ایمان دارد و ایمان ندارد که از اساس بیرون است. اینهایی که ایمان دارند سه تا نکته را رعایت کنند: به دستور «اصبروا» و به مفاد «صابروا» و به مدلول «رابطوا» عمل کنند، این سه مرحله را که در نظر گرفتند جمله آخر آیه گویا بفرماید اینجاست که تقوا محقق می شود، اینجا تقواست و نتیجه اش رستگاری است. این کار را که بکنید به تقوا رسیده اید و به رستگاری و فلاح می رسید.

 

مراجعه به تفاسیر

اما «اصبروا و صابروا و رابطوا »باید مراجعه کنیم که تفسیر به ما چه می گوید. تفسیر معتبری از لحاظ موازین حوزوی تفسیر معتبرتر از تفسیر قمی نداریم. کتاب تفسیر قمی در تفسیر این آیه روایت را علی بن ابراهیم قدس الله نفسه الزکیه مسند نقل می کند و تفسیر «اصبروا و صابروا و رابطوا »را از بیان امام صادق سلام الله تعالی علیه برای ما می فرماید. اگر ما بتوانیم آن اصلی ترین تفسیر را پیدا کنیم تفسیری است که روایت معتبری آیه قرآن را برای ما تفسیر کند. این برای ما بهترین تفسیر است. نه تنها از نظر روحی دلچسب است که مصداق من خوطب به اینجا عملی می شود و حق مطلب هم اینجا اداء می شود و معنای ارتباط ثقلین هم اینجاست. علی بن ابراهیم می فرماید حدثنی ابی عن ابن ابی عمیر عن ابی بصیر عن ابن مسکان عن ابی عبدالله علیه السلام سند صحیحه است و نیاز به توثیق عام خود تفسیر ندارد. می فرماید: «عن ابی عبدالله علیه السلام در تفسیر اصبروا و صابروا و رابطوا قال اصبروا علی المصائب و صابروا علی الفرائض و رابطوا علی الائمه علیهم السلام»[1] . در تفسیر شیخ عیاشی در تفسیر همین آیه در عوض کلمه «اصبروا علی المصائب اصبروا علی المحارم و صابروا علی الفرائض» که اینجا با قرینه می شود که بگوییم منظور از مصائب هم محرمات باشد. مصیبت عظمی برای یک مومن گناه است. در کشاکش دهر هیچ گاه غصه ندارد، غم ندارد، ناراحتی ندارد، یک مورد ناراحتی دارد، مصیبت یک مورد است وقتی که آدم خدای نخواسته مرتکب گناه بشود. و شما در تاریخ دیده اید و تجربه هم کرده اید و شاید شنیده اید مومنی که غم و غصه بر می خوردند و حوادث زندگی ناراحتی نداشتند، خب معصوم نبودند گناهی ازشان سر می زد، آرامش‌شان سلب می شد. در تاریخ شاید دیده اید بعضی از مومنین مخلص یک روزی می بینیم سخت آشفته است، خاک بر سرم نماز شبم قضاء شده. من یک طلبه ای را خودم دیدم یک جایی بود سحر ماه رمضان بود میزبانی داشت، منبر می رفت یک سحری خواب ماندم، طلبه هم بیدار نشد و صاحب خانه هم بیدار نشد، وقتی که داشتند نماز را و مقدمه اذان مشغول می شدند، صاحب خانه دید طلبه خیلی آشفته است، چرا اینقدر آشفته ای، گفت ناراحتی نشد سحری بخوری؟ تا این را گفت طلبه آشفته شد که خاک بر سرم نماز شبم را از دست دادم سحری چیه؟ این است که مومنی که حلاوت ایمان را لمس کند او مصیبتش خدای نکرده جایی است که گناه ازش سر بزند. مشکلات دنیا و گرفتاری دنیا به قول عوام تمام نمی شود، شما فقط در برابر این حوادث نظاره گر باشید، حوادث می رود شما نگاه کنید. نگاه کردن یعنی غم را به خود راه ندهید. اگر غم و غصه دنیا را به خود راه دادید در برابر سیل حوادث قرار دادید و سیل حوادث شما را می برد. این سبک دنیاست. ولی آنچه ما لازم داریم و مهم است این است که گناه نکنیم. مواظب باشیم در پیچ و خم گناه نکنیم. یک ذره برایمان این حادثه پیش نیاید، دیگر مشکل ندارد. طلبه های در همین زندان بعثی کم و بیش تجربه دارم گرفتاری تشنگی و غیره، منتها طلبه که سر وقت مغرب نمازش را می خواند می گفت دیگر ناراحتی ندارم، نماز را خواندم، می زنند می کشند آب می دهند نان می دهند شکنجه، دیگر ناراحتی ندارم، این زبان حال و قال طلبگی است. اگر خودتان را آزمایش کنید اگر اینجوری هستید که هستید باید شکر بکنید و اگر اینجوری خدای نخواسته نیستید باید تلاش بکنید اینجوری بشوید. راه آن هم استغفار و عبودیت است. خود استغفار و عبودیت آدم را جذب می کند، فشاری نیست، قراردادی نیست، به توبه و عبودیت بپردازید تا جذب بشوید. جذب خودش می آید اختصاری هم نیست قراردادی هم نیست خبر هم نمی کند. یک مرتبه متوجه می شوید که دل از دست رفته. یک مرتبه می بینید که یک لذتی را از «ایاک نعبد» می برید که از هیچ چیزی آن لذت را نمی برید. یک وقتی می بینید حوادث دنیا خیلی سبک و بی محتوا و بی ارزش می شود. اینها قراردادی نیست عنایتی است. بعد می فرماید «صابروا» باید در برابر گناه صبر کنید، در روایت دیگر هم آمده است «الصبر علی المعصیه» یعنی در برابر گناه باید صبر کنید، گناه نکنید. و صابروا علی الفرائض و بعد هم درباره واجبات هم پایمردی و مقاومت داشته باشید. همانطوری که سعی می کنید کار حرامی صادر نشود از شما نستجیر بالله واجبی هم ترک نشود. اگر احیاناً حرامی یا واجبی تخلف بشود فورا باید مبادرت کرد به استغفار و تصمیم مجدد گرفت که دیگر تکرار نشود. یک نکته وسوسه هست اینجا از نظر روحی که یک وقتی درباره غیبت یا سوء ظن اینهایی که برای طلبه می آید یا کینه، مثلا درباره غیبت اگر یک تصمیمی گرفتید یک بار دیدید که موفق نشدید بار دوم موفق نشدید بار سوم موفق نشدید اینجا جایی است که شیطان خوب آماده است می گوید نمی شود خدا می بخشد. معلوم نیست که غیبت او جایز نباشد. توجیه هم می کند. اینجا جای مبارزه با شیطان است عقب نشینی نکنید. مقاومت کنید تا جایی که از غیبت به شدت بدتان بیاید. روزی که دیدید از غیبت بدتان می آید خدا را شکر کنید. آن روز روزی است که روح آماده شده برای عبودیت. برای شما شاید الان هم باشد بعد از مدتی که کار بکنید احساس می کنید که حقیقت از این قرار است. آن وقت شک نکنید که مولی نظر و عنایت خاصی خواهد داشت. در این اصلا ما تردید نداریم. خاطر ما جمع باشد، هر چه است از قامت بد اندام ماست ور نه تشریف تو در بالای کس کوتاه نیست. این دو تا نکته را که گفتیم اصبروا و صابروا. بعد هم می فرماید «و رابطوا علی الائمه» خط اصلی حبل المتین که نیافتد آدم، که راست مستقیم باشد. یک واجبات و محرماتی است که شیطانی می شود، ملک گفته است و داعشی گفته است، بکشید شیعه را واجب است، اینها واجب و حرام دارد. اینها واجبات و حرام چرا؟ «رابطوا علی الائمه» نیست. «رابطوا علی الائمه» واجبات و محرمات الهی درست می کند. این است که واجبات و محرمات بدون «رابطوا علی الائمه» یک القاءات شیطانی ممکن باشد. الان قسمتی از مردم سعودی می گوید امر این پادشاهان فاسدی که حاکم هستند واجب است. کشتن شیعه ها یک ثواب عظیم است. و مفتی ها که فتوا می دهند تابع دستور ملک و پادشاه‌شان هستند، واجب را حرام می دانند و چون ارتباط با ائمه نیست واجبات و محرمات فساد و افساد درست عمل شیطان و ضد دین و ضد اسلام و ضد بشریت و ضد انسانیت. «رابطوا علی الائمه»، ارتباط‌تان را بر ائمه برقرار کنید. موفقیت شما واجبات و محرمات حساس باشید این بیمه زندگی تان است. و من یتق الله یجعل له من أمره یسراً، این اعلام بیمه است. تقوا انجام واجبات و ترک محرمات است. این دیگر نص قرآن است. ما در تجربه هم دیدم آن روحانی و آن طلبه و متاسفانه در حوزه هم می گویم، من دو چیز را برای حوزه می گویم قبول هم می کنند ولی عملی نمی شود، یکی اینکه کتاب های درسی را باید متن ها را تغییر بدهید که متن ها سنگین است. متن را ساده کنید. چون در حوزه یکی از مشکلات مشکل فهم متن است، هیچ گاه مشکل متن نیست فقط حوزه. متن های معقد، گفتم و قبول کردند اما نمی شود. نکته دوم این است که طلبه هایی که تازه می آیند اینها را باید یک درس توجیهی بدهند. از یک اعتقادات خانوادگی وارد می شوند یک وقت دیدی که رفت در یک خط خاصی، یک تندی که غیبت برای مقابلش نقل و نبات است. تهمت نقل و نبات است، متدین است روح پاک دارد طفل است، توجیه نشده. غیبت، تهمت، فحش، توهین، باید توجیه بشوند. عجب آمادگی دارند مثل دسته گل هایی هستند و روح پاکی که وارد می شوند ولی اینها جلسات توجیهی شان هرچند درس اخلاق اعلام می کنند ولی جلسات توجیهی ندارد. طلبه کیست، چه وظیفه دارد، چه جوری باید باشد و چه جوری باید فکر کند. بینش اش باید چه باشد ذهنش باید چه باشد. این دو نکته واجب است. باید این را عملی اش کنیم جدی. و بعد هم که واجبات و محرمات با ذهن طلبگی و با روحیه طلبگی بیاید تا آخر بشود ارتباط با ا ئمه.

 

شرائط ارتباط با ائمه

ارتباط با ائمه شرط دارد قابلیت می خواهد. اولا برای هر کسی خدا این توفیق را نمی دهد، دست ما نیست برای افراد خاصی توفیق می دهد، حتی برای عوام توفیق می دهد. یک طلبه ای بود نسبت به طلبه ای دیگر می گفت من چی کار کنم، حالش را ندارم، به حال شما غبطه می روی، حرم می روی دعا زیارت، حالش را ندارم، دوست دارم نمی شود. این مقدار توفیق است. ارتباط با ائمه اولا از لحاظ معرفتی معرفت‌مان را نسبت به ائمه کامل کنیم. بدانیم الان که ما هستیم این زمین به واسطه وجود آقا امام زمان استوار است. و بدانیم تمام ادیان از نظر تاریخ و از شیعه و سنی از نظر روایات و مسلمان‌ها درباره وجود مقدس آقا امام زمان اعتقاد راسخ دارند منتها با اختلافات فردی. و بدانیم مراجع بزرگ مکرر مقدس صدر مثل شیخ مفید و علامه حلی و سید بحر العلوم و تا سید ابوالحسن اصفهانی تشرف‌هایش به محضر آقا بقیه الله الاعظم قطعی بوده و عنایت ها و تشرف‌ها بین مجموعه طلبه ها خود ما یعنی در این حوزه و حوزه نجف هم است. از نظر حقوقی و علمی می بینیم که دنیا تا امروز علمی از لحاظ کمی و کیفی به اندازه علوم آل البیت نیاورده، تقوایی در دنیا به منزله تقوای آل البیت نیاورده. بعد از که معرفت را در نظر گرفتیم در مرحله بعدی ارتباط مان روزهای ولادت و شهادت که قطعاً یفرحون بفرحنا و یحزنون لحزنا و ایام هفته هم زیارت ها و زیارت نامه هایی داشته باشیم. زیارت آقا بقیه الله الاعظم زیارت کوتاه روزانه ترک نشود اینها ارتباط است. و بعد توسلات ما گفته ایم آسایش دو گیتی در بند این دو حرف است، با ذات حق توکل با نور حق توسل. توکل و توسل ما سر جای خودش. توسلات را دست کم نگیرید، ما در تجربه داریم طلبه ای از مرگ شده الان نویسنده بزرگ به وسیله همین دعای توسل که در مفاتیح است. و در مرحله سقوط نهایی و نابودی و هیچ، دستش از همه جا کوتاه با دعای توسل. و در مرحله بعدی از نصوص و کلمات این ائمه استفاده کنید. روایات ائمه جاهای مختلفی است از جمله روایت چهارده معصوم کتاب تحف العقول مرحوم شعرانی که از محدثین مورد ا حترام و تعظیم است کلمات چهارده معصوم را نقل کرده. و ان شاء الله این کتاب را داشته باشید و استفاده کنید. یک روایت از امام جواد امروز بخوانم برای شما، یک نکته را اعلام می کند و آن این است که در کار و فعالیت و رشد معنوی و علمی تان امیدوار باشید. به عبارت دیگر در کل امور زندگی تان مثبت ببینید منفی نبینید اگر مثبت دیدید ارشاد شده اید و لا تری الا خیراً. این کلام حضرت جواد علیه السلام است. «قل یا أباهاشم فیه یعنی فی کل یوم خیراً فانه یصیبک»، اگر هر روزی گفتید که روز خوبی است خوبی نصیب‌تان می شود. بعد راوی گفت که «افعل هذا و لا اخالفه مولای قال اذاً ترشد و لا تری الا خیرا»[2] الان که بینش‌ات را اینجوری کردی دیگر رشد پیدا کردی و در زندگی ات جز خیر چیزی نمی بینی. بنابراین آن علماء و فضلاء و مراجعی که رسیدند به جایی در اثر ارتباط با ائمه بود. درباره امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه یک طلبه ای با ایشان اختلاف نظر داشت یا امام را قبول نداشت قبل از انقلاب به خاطر سیاست، گفت به آن نظریه بودم یک وقتی خواب دیدم حرم امیرالمومنین که خود مولی ایستاده است و جمعی از ائمه کنارش است. امام خمینی آمد، خود مولی امام خمینی را مخصوصا دعوت کرد پیش خودش و چیزهایی هم به گوش او گفت، دیگر آمد و فردا معذرت خواهی و مرید شد. رشد علمی و توفیق با ارتباط است. سیدنا الاستاد آقای خویی قدس الله نفسه الزکیه که گفته می شود بعد از شیخ طوسی مثل سید الخویی نیامده در فقه و اصول. سبک ایشان این بود که هر روز که به درس می رفت قبل از درس می رفت زیارت امیرالمومنین. مرحوم شهید صدر قدس الله نفسه الزکیه که خودم ایشان را در حرم امیرالمومنین می دیدم و گاهی در خود حرم هم از شهید صدر سوالی داشتم. ایشان عادتش این بود که درس را که می گرفت شب می رفت حرم، شب که حرم می رفت برای این هدف که درس را برویم حرم مولی دور کنیم و نگاه کنیم چون هر چه بشود از اینجا می شود. کسی خبر نداشت و بین خودش بود و خدا، بعد از مدتی بر اثر موانعی یا مشکلاتی یا مراجعاتی که ایشان تقریبا در جوانی درخشید، شاید بعد از مراجعات و تحت تعقیب هم بود دیگر نرفت حرم. یک بانوی سیده از بستگانشان از مقدسات خواب دید و آمد به شهید صدر گفت که مولی امیرالمومنین فرمودند چرا حرم را ترک کردی، چرا شبها نمی آیی، کسی خبر نداشت ارتباط این است. اگر ارتباط این بود می شود سید باقر صدر و اگر ارتباط بود می شود سید ابوالقاسم خویی، و اگر ارتباط بود می شود سید روح الله خمینی، اینها ارتباطات است. خودم یادم است امام خمینی همیشه هر شب بلا استثناء با یک نفر همراه می رفت حرم امیرالمومنین برای زیارت. نتیجه بگیریم، امروز به عنوان عرض تبریک قطعا امروز حرم حضرت معصومه مشرف بشوید و تبریک هم بگویید که ان شاء الله آن رشد معنوی معمولی که خدا به بندگان خاص خودش می دهد برای شما هم عنایت کند.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo