< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

95/03/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: فصل فی موجبات الوضو و نواقضه

«فصل فی موجبات الوضو و نواقضه و هی امور: الأول والثاني: البول والغائط من الموضع الأصلي ولو غير معتاد أو من غيره مع انسداده، أو بدونه بشرط الاعتياد، أو الخروج على حسب المتعارف، ففي غير الأصلي مع عدم الاعتياد وعدم كون الخروج على حسب المتعارف إشكال، والأحوط النقض مطلقا». در اصطلاح بعضی از فقهاء موجبات عنوان می کنند بعضی ها نواقض، سید یزدی دو عنوان را با هم آورده هم موجبات و هم نواقض. سرّش این است که صاحب جواهر قدس الله نفسه الزکیه که موجبات را یادآور می شود در مقدمه اول فصل می فرماید که این اختلاف تعبیر برخواسته از اختلاف در بیان روایت است که در بعضی از روایات آمده است «ینقض الوضو» و در بعضی از روایات آمده است که «یوجب الوضو». مثلاً در روایت آمده است: «اتوجب الخفقه و الخفقتان علیه الوضو»[1] به عنوان موجبات آمده. و در روایت دیگر آمده است «لا ینقض الوضو الّا ما خرج من طرفیک».[2] در روایت هم به موجب تعبیر شده است و هم به ناقض، این اصطلاحات روایی است. لذا بعضی جاها نواقض ضبط شده و بعضی جاها موجبات فرق نمی کند. بعد می فرماید که اولی این است که اسباب بگوییم که اوسع است هم شامل موجبات می شود و هم شامل نواقض.[3] اما سید طباطبایی یزدی قدس الله نفسه الزکیه جمع بین دو تا عنوان که «فصل فی موجبات الوضو و نواقضه» که هر دو از روایت استخراج شده است.

 

شش مورد موجبات وضو

درباره موجبات وضو مشهور این است که موجبات شش تاست که محقق حلی در شرائع آورده است «ما یوجب الوضو سته» و بعد همین طور فقهای دیگر هم همین شش مورد را تایید کرده اند که سه موردش عبارتند از بول و غائط و ریح. و سه مورد دیگر عبارت است از نوم و اغماء یعنی ازاله عقل و استحاضه قلیله. آن سه مورد بعدی را بعداً بحث می کنیم فعلاً سه مورد اوّلی. درباره سه مورد اوّلی صاحب جواهر قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: این سه مورد از موجبات وضو است اجماعاً محصلاً و منقولاً و نصوص متواتر است.

 

کلام صاحب نظران

این مطلب را سید می فرماید که متن اصلی فقهی ما در بین قدماء اصحاب مشهور متن شرائع است و متن فقهی قدماء کامل ترین مبسوط است چون که کتب فقهی دیگر قدماء کامل و جامع نیست. مبسوط را به همین دلیل که یک کتاب جامعی فقه شیعی داشته باشد و این مبسوط از یک سو که کتاب فقهی کامل فقهاء است و از سوی دیگر مستند است، منبع که طبیعتاً منبع است. تا زمان شهیدین که مراجعه کنید به بحث های فقهی مبسوط یکی از مستندات است، آیات و اجماع و روایات. در مبسوط هم می فرماید: نسبت به ناقضیت این سه چیز خلافی بین اصحاب وجود ندارد. و سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: نواقض بودن این سه مورد به خصوص نه تنها مورد اجماع و اتفاق است بلکه ضرورت است. نه تنها بین امامیه که ضرورت بین مسلمین است. و در خصوصیاتش اختلافی وجود دارد مگر درباره خصوصیت آن سه تا دوم یعنی نوم و ازاله عقل و استحاضه قلیله.[4]

 

نصوص

بعد از که مطلب ضرورت شد نصوص باب هم کتاب وسائل جلد 1 ابواب نواقض وضو این ابواب نواقض وضو من به عنوان تیمّن و تبرک چند روایت را بخوانم باب 1 و باب 2 درباره ناقضیت این سه چیز مطلب را کامل بیان می کند مخصوصاً باب 2 که مربوط به همین سه چیز است. باب 2 از ابواب نواقض وضو صحیحه زراره که صحیحه اعلائی است. محمد بن الحسن باسناده عن الحسین بن سعید که حسین بن سعید اهوازی که همیشه اسناد شیخ به این حسین بن سعید درست است. عن حمّاد که از اصحاب اجماع است عن عمر بن اذینه که از اجلاء و ثقات اصحاب است عن حریز که حریز بن عبدالله هم از اصحاب اجلّه آقا امام صادق است. عن زراره عن احدهما علیهما السلام «قال لا ینقض الوضوء الا ما خرج من طرفیک أو النوم». در اینجا نسبت به ناقضیت وضو بیان شده است که فقط بول و غائطی که از طرفیک یعنی از قبل و دبر خارج می شود این از نواقض است بلا شبهه، سند صحیح و دلالت هم واضح. حدیث شماره دو صحیحه زراره است «قال قلت لابی جعفر و ابی عبدالله علیهما السلام ما ینقض الوضو» چی وضو را نقض می کند؟ «فقال ما یخرج من طرفیک الاسفلین من الذکر و الدبر من الغائط أو المنی» بقیه نواقض را هم گفته است، «أو منی أو ریح و النوم حتی یذهب العقل». اینها نصوصی است که درباره مسئله ناقضیت وضو آمده است در حد متواتر و بحث و اشکالی در این رابطه نداریم. اصل مسئله نواقض شش تا که سه تای آن اجماعاً بالضروره و بالروایات المتواتره و سه تای دیگر هم تقریبا اجماعاً و بالنصوص المعتبره اگر متواتره نگوییم منتها در خصوصیات آن بحث است که ان شاء الله بحث می کنیم.

 

الاول و الثانی

«البول و الغائط من الموضع الاصلی ولو غیر معتاد» فقهاء معنی کرده است و سیدنا الاستاد معنی کرده است که منظور از غیر معتاد این است که کسی از باب مثال مخرج بولش مثلاً مخرج اصلی نباشد در اثر جراحی یا در اثر بیماری مخرج معتادش شده غیر از مثلاً مخرج ادرار، او معتاد است حالا این مخرج اصلی قبلی بسته نیست ولی معتاد آن است از آن طرف می آید توسط دستگاه یا معتاد شده یا عادت شده برایش. اگر مورد استفاده عادی مخرج غیر اصلی است اگر با این وصف از مخرج اصلی قطره بولی خارج شد ناقض است. این معنای «ولو غیر معتاد». «او من غیره مع انسداده أو بدونه بشرط الاعتیاد» که «من غیره» برگشت به صدر بحث که «البول و الغائط من الموضع الاصلی أو من غیره» با انسداد موضع اصلی. «او بدونه بشرط الاعتیاد» یا بدون انسداد موضع اصلی که موضع اصلی منسدّ نیست و باز است ولی مخرج جای غیر اصلی است ولی عادت شده برایش که از آن غیر اصلی می آید بیرون. همه این موارد جزء نواقض است بلا اشکال. «او الخروج علی حسب المتعارف» یا اینکه خروج در شکل متعارف باشد، این خروج بر حسب متعارف معنایش این است که غیر از سبیل و راه اصلی است ولی اندازه خروجش در حد اندازه متعارف است از لحاظ کمیّت. در صورتی که خروج متعارف باشد این هم بلا شبهه از نواقض است. «ففی غیر الاصلی» اما در غیر اصلی با عدم اعتیاد و با عدم خروج بر حسب متعارف اشکال است که احوط نقض است اگر خروج بول و غائط از مسیر اصلی نبود و مسیر معتاد هم نبود و خروج هم در شکل متعارف نبود محل اشکال است که احتیاط این است که بگوییم وضو را نقض می کند. احتیاطی که بعد از اشکال می آید احتیاط لزومی است و احتیاط مستحبی نیست. بنابراین فتوای سید معلوم شد اما این مطلب اقوال دارد و ادله دارد و شرح دارد که ان شاء الله فردا.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo