< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

96/06/21

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: بحث تکمیلی درباره اصاله التعبد

گفته شد که در واجبات اصل تعبدیت است یا اصل توصلیت؟ و برای اثبات اصاله التعبدیت ادله ای بیان شد که هر سه آن دلیل از سوی فقیه همدانی قدس الله نفسه الزکیه اعلام شده بود که شرحش را دادیم.

 

نظر سید الخوئی و میرزای نائینی

در ادامه سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: از ادله برای وجوب نیت در وضو این است که اصل در عبادات تعبدیت است. اصاله التعبدی این نتیجه را ثابت می کند که وضو از تعبدیات است و پس از آنکه وضو از واجبات تعبدیه بود قطعا مشروط به نیت خواهد بود چون واجب تعبدی متقوم به نیت است قوام واجب تعبدی نیت است نیت هم به همان معنایی که گفتیم نیت به اصطلاح فقه و شرع. آنگاه می فرماید: در این رابطه که گفته می شود اصل تعبدیت است به این معنا که به حکم عقل باید مکلف غرض مولی را حاصل کند، حصول غرض مولی علی المکلف واجب است عقلا براساس حکم عقلی قطعی کلامی. و بعد از این مقدمه قطعیه این نتیجه اعلام می شود که اگر در یک واجبی نیت صورت نگیرد شک در حصول غرض مولی به وجود می آید و شک در حصول غرض شک در انجام عمل است یعنی شک در اتیان ماموربه است یا به اصطلاح شک در امتثال است. لذا می شود اصل تعبدیت. آنگاه اشکالی دارند که این اصل قابل التزام نیست برای اینکه در یک عبادت اگر شک در دخل نیت بکنیم شک در تکلیف است و برائت جاری است. می فرماید در بحث اخذ قصد قربت در متعلق امر گفتیم که مشهور این بود که نیت در متعلق امر قابل اخذ نیست. یعنی نیت که بعد از عمل می آيد باید قبل از عمل باشد تا متعلق امر قرار بگیرد. اگر بگوییم متعلق امر است مستلزم این می شود که بودن متاخر متقدم بشود.[1] اما رای سیدنا الاستاد و رای محقق نائینی این بود که سیدنا الاستاد فرمود به همان امر اولی نیت قابل اخذ در متعلق است منتها امر ضمنی یعنی همان امر اول عبادت انحلال پیدا می کند به همان اجزاء‌ یک جزء ‌از آن امر می رود به سراغ نیت. و بنابراین برائت اشکال ندارد. اگر قابل اخذ نباشد می شود برائت را جاری کنیم؟ نه، اگر نیت قابل اخذ در متعلق نباشد برائت جاری نمی شود چون برائت شرعی رفع تکلیفی است که وضع و جعلش ممکن باشد آنکه وضع و جعلش ممکن نیست رفعش هم ممکن نیست. بنابراین برائت شرعی جایی جاری می شود که آن تکلیفی که به وسیله برائت رفع بشود مثل وجوب استعاذه در نماز آن تکلیف شرعاً قابل اخذ در متعلق باشد. چون که بین جعل و رفع تقابل عدم و ملکه است. چیزی که قابل جعل هست قابل رفع است چیزی که قابل جعل نباشد قابل رفع نیست. در این صورت یعنی بنابر رای سید که نیت توسط امر اولی قابل جعل هست برائت جاری است چون برائت جایی جاری می شود که آن تکلیف قابل وضع و رفع باشد قابل وضع هم هست قابل رفع هم هست. «رفع ما لا یعلمون» یعنی برائت شرعی. در فرق بین برائت عقلی و برائت شرعی یکی این بود که دلیل اعتبار برائت شرعی حدیث رفع است و دلیل اعتبار برائت عقلی قاعده قبح عقاب بلا بیان است. ولی از کجا تشخیص بدهیم که اینجا ما لا یعلمون است. اما یک موردش این است که برائت شرعی جایی جاری می شود که تکلیف قابل وضع باشد تا حدیث رفع بیاید رفعش کند اما در برائت عقلی این شرط لازم نیست شک در تکلیف کردید بیان نبود قاعده قبح عقاب بلا بیان می آيد. بنابراین کلام سیدنا این می شود که در اینجا برائت جاری می کنیم و بنابر مبنای خود ایشان و بنابر مبنای میرزای نایینی که نیت اخذ می شود در متعلق امر از باب متمم جعل. از باب متمم جعل یک امر ثانوی می آيد می گوید نیت را هم داشته باش امر اولی می گوید «صلوا» امر ثانوی می گوید «انو»، متمم جعل یعنی جعل صلاه را کامل کن. بنابراین بر مبنای سیدنا الاستاد و مبنای میرزای نایینی برائت شرعی در مورد شک در نیت جاری است و اما بر مبنای مشهور برائت عقلی جاری می شود. می گوییم اخذ ممکن نیست اما بیان که ممکن است ممکن است در جمله خبریه بیان بکند. بنابراین بیان که ممکن بود و نیامده بود الان می گوییم ما مسئولیت نداریم قاعده قبح عقاب بلا بیان می گوید که عقابی در کار نیست. بنابراین اصاله التعبد در واجبات قابل التزام نیست.

تحقیق

اما آنچه در تحقیق به نظر می رسد این است که در همین جا و در همین شک در نیت در واجبات جا برای اصل دیگری وجود دارد آن اصل دیگر عبارت است از اصاله الاشتغال. آنچه سیدنا الاستاد فرمودند کاملا متین است اما از خودشان آموخته ایم که شک در تکلیف مربوط می شود به شک به مکلف به. فرقش فقط مبدا و منتهی است. چیزی که به عنوان تکلیف می نگرید در نهایت مکلف به دارد تکلیف جدا از مکلف به نیست. نکته دوم که از خود آنان آموخته ایم که احتیاط در هر شرائطی حسن دارد اما حسن احتیاط را گاهی مانعی می آيد کم رنگ می کند جایی که حرج باشد. جایی که عسر و حرج باشد از احتیاط حسن گرفته می شود. اینجا در مورد بحث ما وضو یک مورد را شک داریم این یک مورد که عسر و حرج نمی آورد و ثانیاً‌ خود نیت به طبیعت خودش عسر و حرج نداریم تا بگوییم عسر و حرج می آورد. بنابراین احتیاط جا دارد و حسنش محفوظ است جایی که احتیاط در برابر برائت قرار بگیرد اگر عسر و حرج نبود احتیاط مقدم است.

 

معیار تعبدیت و توصلیت

ما در بحث فقه بربخورده ایم واجبات تعبدی نیاز دارد به نیت، و واجبات توصلی احتیاج به نیت ندارد بلکه به وسیله فعل غیر هم انجام می گیرد مثل واجب تعبدی مباشرت شرط نیست. بنابراین توصلی و تعبدی همین دو تا نکته را داشت که در تعبدی نیت و مباشرت شرط است و در توصلی نیت و مباشرت شرط نیست هرچند توصلی اگر با نیت انجام بشود حسن دارد قربه الی الله قصد بشود خوب است و ثواب دارد اما لازم نیست. توصلی منافات با نیت ندارد ولی استلزام ندارد لزوما نیت را نمی طلبد. اما باید توجه کرد که هر یکی از این دو نوع واجب معیاری است معیار حقیقی و واقعی دارد. اما معیار واجبات تعبدیه این است که یک عمل با امر مولوی عملی باشد از مخترعات شرع نه عمل متعارف و متداول و اثر عینی و واقعی نداشته باشد. مصلحت و ملاکش مشخص نباشد بنابراین واجب تعبدی ملاک و مصلحت دارد و مصلحت و ملاک آن هم در خود متعلق است. واجبات تعبدیه تابع ملاکاتی است که در متعلق آن باشد در صورتی که احکام واقعیه باشد. اگر احکام احکام ظاهریه بود تابع ملاکی است که در خود حکم است نه در متعلق حکم. بنابراین معیار واجب تعبدی معلوم شد مثال بارز صلاه و صوم الی آخر. اگر بگویید که ما یک سری فوائدی برای نماز و روزه و حج و غیره می بینیم فوائد است آن مصلحت و ملاک اصلی که عله الجعل است آن برای ما مکشوف نیست

 

موارد دیگر توصلیات غیر از طهارت

و اما در واجبات توصلیه معیار این است که در توصلیات عبارتند از افعال واقعیه، اعمال متداول بین مردم، یک فعل واقعی است انجام می گیرد جزء‌افعال مردم و متعارف است طلب شرع می آید روی آن فعل مثل طهارت، خودش یک عمل واقعی است و اثرش هم معلوم و واضح است اثر هم اثر واقعی و عینی است. مثل طهارت که اثرش نظافت و ازاله خباثت است یا ادای دین، وجوب نفقه، احترام والدین، جلوگیری از مفسده اینها همه توصلیات است. از مکلف طلب شده باشد اما خود مکلف اینها را انجام ندهد به فعل غیر انجام بگیرد کار درست است. و نیت نشود درست است. یک کسی می آيد به شما خبر نمی دهد دین شما را پرداخت می کند اداء‌ شد. لذا در توصلیات نیت شرط نیست هرچند نیت اگر انجام بشود اشکال ندارد بلکه فضیلت دارد و بهتر است. بنابراین در صورتی که معیار داشته باشیم نیازی به بحث طولانی نداریم ولکن بحث مختصری به وجود می اید موارد نادری است که شبهه می شود که آیا این مورد توصلی است یا تعبدی، مثال وضو، از یک سو یک ماهیت مخترعه شرع است وجه را بشویید دست ها را بشویید سر و پا را مسح کنید این اعتبار شرع است. و از سوی دیگر وضو معنایش پاکی و نظافت است با شستن دست و صورت پاک وتمیز می شود و رنگ توصلی هم به خودش می گیرد کم و بیش. جایی که شک بکنیم که این توصلی است یا تعبدی است اینجا نوبت به اصل می رسد و موارد نادری است. در اینجا که نوبت به اصل رسید اصل ما در این مورد تعبدیت است که پشتوانه آن اصاله الاحتیاط است. و به عبارت دیگر اگر نیت در این صورت انجام نگیرد شک در امتثال به وجود می آید و شک در امتثال مساوی هست با عدم اتصال. درباره تعبدی گفته بودیم که مباشرت شرط است لذا درباره وضو آمده است که وضو را خود مکلف مستقلا انجام بدهد و از کس دیگر استعانت نگیرد. این موید می شود برای اینکه وضو تعبدی باشد.

 

اشکال محقق همدانی

در این رابطه یک اشکال و یک جواب مطرح است، فقیه همدانی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: درباره اصاله التعبدیت آن ادله ای که گفتیم قابل مناقشه است و اما مناقشه کلی این است که اگر ما در واجبات اصاله التعبدیت را حاکم بکنیم نتیجه این می شود که تخصیص اکثر لازم می آید. برای اینکه اکثریت واجبات توصلیت هست و آنکه تعبدی است خیلی کمتر است از توصلیات. واجبات الی ما شاء الله داریم و همه اش توصلیات است. بگوییم که اصل تعبدیت هست در قلمرو اصل که تعبدیت را قرار بدهیم تخصیص اکثر از اصل که خارج می شود اکثر است و آنکه خارج از اصل است یعنی تخصیص از اطلاق اصل که تخصیص اکثر است و تخصیص اکثر هم بلا شبهه مستهجن است مگر در مورد نادری. [2] اما جواب این اشکال از شرحی که قبلا دادیم معلوم شد که گفتیم تعبدیات و توصلیات معلوم است و مورد شک مورد نادری است اصل در مورد شک جاری می شود ان شک است که مورد اصل است اصل درباره کل تعبدیات که جاری نمی شود. پس از تعبدی و توصلی معیار برای خودش اعلام کرد در مورد نادری که شک به وجود می آید اصاله التعبد حاکم و پابر جاست و در مثل وضو می گوییم وضو از اعمال تعبدّیه است براساس اصل و باید با نیت اتجام بگیرد. مطلب مربوط به اصل کامل شد بحث بعدی ادله مورد استناد درباره اثبات وجوب نیت در وضو و سایر تعبدیات.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo