< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

96/08/08

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تحقیق در نظر سید مرتضی نسبت به ریاء

گفته شد متنی از انتصار هم نقل شد که فرمودند فرق است بین قبول و صحت. معنای قبول ترتب آثار هست یعنی استحقاق ثواب و معنای صحت اجزاء است و عدم اعاده. فرموده باشند که اگر ریاء در نیت وارد شد قبول در کار نیست اما خود عمل در واقع صحیح است چون که صحت تابع واقع خودش هست ساختار و صیاغت عمل در واقع به نحو درست انجام گرفته و شکل یافته. اما ریاء که وارد شده است سلب ثواب می کند و صحت را از بین نمی برد. این کلام ایشان بود.

 

جواب از ایه انما یتقبل که حصر است

دلیلی که برای تقویت نظر ایشان گفته شد آیه بیست و هفت سوره مائده «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» در اینجا می بینیم خدای متعال به شکل حصر فرموده اند که عمل قبول و مقبول عمل متیقن است. اما می بینیم وجداناً که عمل غیر متقین کسانی که از گروه متقیان نیستند بعضی از اعمال شان صحیح است این جوری نیست که یک فاسقی که فرض کنید متقی نیست تمام اعمال و عبادت هایشان باطل باشد بعضی از اعمال شان قطعاً صحیح است. لذا فرق است بین قبول و صحت، بین قبول و صحت که فرق وجود داشت کمک می گیریم برای مدعایی که گفته شد. و اما جواب: جواب این استدلال از تفسیر و از بیان سیدنا الاستاد: اما اولا شیخ طوسی قدس الله نفسه الزکیه در تفسیر همین آیه می فرماید: معنای این قسمت آیه که فرمود «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» این است که خداوند قبول می کند عمل کسی را که برخواسته از طاعت الهی باشد یعنی برگرفته از داعی امر. در حقیقت کشف می شود که متقیان کسانی هستند که اطاعت خدا در نظرشان هست اهل ریاء نیستند عمل این طائفه قبول است و شیخ می فرماید قبول یعنی استحقاق ثواب. نتیجتاً اگر کسی از غیر متقین افرادی که جزء متقیان هم به حساب نیایند ایشان تصریح می کند فرد فاسقی اگر یک عملی درست انجام بدهد عمل ایشان هم می تواند قبول باشد. در استدلال می گفت عمل فاسق می تواند صحیح باشد شیخ می فرماید که می تواند عمل فاسق قبول هم باشد پس استدلال کامل نیست. فاسق هم می تواند عملی انجام بدهد با تمام شرائط و استحقاق ثواب هم داشته باشد. نتیجه این شد که این آیه در جهت این است که اگر کسی یک عمل را براساس طاعت و داعی امر خدا انجام بدهد این عمل قبول است کل مفاد آیه این است.آیه در خصوصیات خارج از این مدلول کاری ندارد. پس جهت دلالت معلوم شد آیه جهت دار است جهتش همان است. بنابراین بحث ریاء که آیا ریاء نفی قبول می کند و به صحت صدمه نمی زند به این نکات این آیه اصلا ارتباط ندارد. این آیه نسبت به این مسئله که اگر یک عمل همراه با ریاء باشد قبول را نفی می کند و به صحت صدمه نمی زند اصلا ارتباط ندارد جهت آیه معلوم شد دلالتش بر مدعا اصلا قابل التزام نیست. یعنی این آیه حسب تفسیر جهت دار است در جهت ریاء نیست که ریاء باطل می کند یا ریاء قبول را نفی می کند.[1]

 

دو احتمال در معنی متقین

و اما جواب تفصیلی از این آیه: سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه می فرمایند: منظور از متقین دو معنا می تواند باشد یعنی درباره متقین دو احتمال وجود دارد: احتمال اول این است که متناسب با صدر آیه که منظور از متقین کسانی هستند که ایمان به خدا دارند و مومن اند که صدر آیه از قاتل و کافر و خلود جهنم بحث به میان می آید. صدر آیه نشان می دهد که این متقین کسانی هستند که مومن اند و می فرماید مومن در اصطلاح فقه اهل بیت شیعیان امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه الصلاه و السلام است. اگر متقین به این معنا بود مطلب واضح است و مقصود و مدلول آیه این می شود که کسی که ایمان ندارد کسی که ولایت علی علیه السلام ندارد عبادتش قبول نیست. این مطلب درستی است ولی ربطی به نقش ریاء ندارد که ریاء با عبادت چه می کند قبول را نفی می کند یا به صحت صدمه می زند به آن مطلب ارتباط ندارد. اما اگر بگوییم که معنای دوم که منظور از متقین کسی است که پایبند به واجبات و محرمات باشد ما تقوا را در فقه معنا می کنیم تقوا عبارت است از انجام واجبات و ترک محرمات. اگر متقین به این معنا باشد با توجه به آیات دیگر، آیات قرآن را که در کنار هم قرار بدهیم و جمع دلالی بکنیم نتیجه این می شود که قبول درجات دارد «إِنَّمَا يَتَقَبَّلُ اللّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» درجه اعلی است. در هدایت آمده است قرآن «هُدًى لِّلنَّاسِ»[2] و «هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ»[3] معنا این است که هدایت درجات دارد هدایت ابتدائی برای عموم است و هدایت درجه بالا برای متقین است. اینجا که جمع بکنیم بین آیات این آیه و آیه آخر سوره زلزله که خدای متعال می فرماید: «فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ»[4] یعنی عمل ولو اندک هم باشد عمل نقش و اثرش را دارد نقش و اثر عمل اگر مطلوب شرع بود استحقاق ثواب و اگر مبغوض شرع بود استحقاق عقاب. پس عمل اثرش را دارد اطلاقا. در کنار «انما یتقبل الله من المتقین» قرار بدهیم نتیجه این می شود که قبول درجات دارد قبول حسن و غیر حسن. متقین عمل شان قبول است قبول حسن و از غیر متقین هم قبول است قبول غیر حسن. بنابراین دلالت این آیه یا کمک گرفتن از این آیه در جهت اثبات این مطلب که اگر ریاء در نیت وارد بشود نفی قبول می کند نه نفی صحت این کمک گرفتن جا ندارد.[5] مطلب تا اینجا درباره شرح و توضیح آیه «انما یتقبل الله» کامل شد.

 

سه صورت ضمیمه

شیخ انصاری قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: چیزی که در عبادت ضمیمه شود یعنی در کنار نیت قربی شئ دیگر اگر اضافه شود به سه صورت است: صورت اول این است که ضمیمه مباح است، صورت دوم این است که ضمیمه حرام است و صورت سوم این است که ضمیمه راجح است. اما صورت اول که با نیت شئ مباح ضمیمه بشود می فرماید این ضمیمه اشکالی ندارد[6] و شیخ طوسی می فرماید: اگر شئ ضمیمه بشود مثل تبرید به نیت قربی ضرر نمی زند برای اینکه عبادت براساس داعی امر قرار گرفته با یک زیادتی خفیفی اضافه شده اشکالی ایجاد نمی کند. و محقق حلی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: اگر با نیت قربی چیز خفیف مباحی اضافه بشود مثل تبرید برای وضو یا نشاط برای غسل که می گوید بروم غسل جمعه کنم نشاط می آورد اشکالی ندارد یا تمییز بشوم.[7] قطعا در ذهن انسان می آید. غسل جمعه کند بعد در ضمن غسل جمعه هم می گوید تمییز هم بشوم و آلودگی و چرک و عرق هم زدوده بشود. قصد امر مباح است یک اضافه آمده در کنار نیت قربی یک اضافه شئ مباح ضرر به نیت نمی زند. و بعد موید بر این مطلب کلامی است که شیخ کاشف الغطاء که در اصطلاح هر موقع شهید یا کاشف الغطاء مطلق گفتیم منصرف به اول است و دوم و سوم یا شهید ثانی اگر قصد ما بود آن موقع ثانی و ثالث را اضافه کنیم مطلق که بگوییم شیخ کاشف الغطاء همان شیخ جعفر. شیخ جعفر کاشف الغطاء در کتاب کشف الغطاء می فرماید: نیت براساس طاعت که پا بگیرد ضمیمه مباحی نقشی ندارد که ذکر آن و حذف آن مساوی است. بیاید یا نیاید فرق ندارد. بنابراین هیچ ضرر و آسیبی در تحقق نیت نخواهد داشت. اما قسم دوم که ضمیمه حرام باشد اگر ضمیمه حرام بود می فرماید: در این صورت ریاء وارد عبادت شده است ریاء که وارد عبادت بشود قطعا مبطل عبادت است. آن ادله ای که گفتیم که ریاء بیاید عبادت امر ندارد مقتضای ریاء نفی اخلاص می شود و اخلاص اگر نبود عبادت نیست و آن نصوصی که گفتیم عبادت شرک است.[8] مضافا بر همه این مطالب می فرماید: روایت سکونی از امام صادق علیه السلام که سند هم معتبر است. در این روایت شیخ می فرماید: گفته شده است که اگر عبادت آلوده به ریاء باشد این عبادت مردود است مضافا بر آن شرک و عدم امر و روایت. نصی است که این روایت مردود است. سند معتبر است. محمد بن یعقوب شیخ کلینی عن علی بن ابراهیم عن ابیه ابراهیم بن هاشم تا اینجا که شهرت آن به ثبت رسیده، عن النوفلی عن السکونی، نوفلی و سکونی را هم یادآور شده ایم که موثق اند و معتبرند. سیدنا الاستاد که در سند خیلی با دقت می نگرند سکونی را معتبر و نوفلی را موثق اعلام می کند. عن ابی عبدالله علیه السلام «قال قال النبی صلی الله علیه و آله و سلم ان الملک لیصعد بعمل العبد مبتهجا به فاذا صعد بحسانته یقول الله عزوجل اجعلوها فی سجین انه لیس ایای اراد به»[9] ملائکه یک عمل صالحی و یک نماز با سجده و رکوع طولانی را در حال ابتهاج بالا می برند در پیشگاه خدا، خدای متعال می فرماید این را زندان کنید این مردود است برای اینکه در این عمل ریاء وارد شده است برای من نبوده برای غیر من بوده. نتیجتاً عملی که ریاء در آن وارد بشود از اساس مردود است. مضافا بر آن مذمت هایی که قبلا گفتیم که شرک و عدم امر و غیره. اما در این رابطه دیگر هیچ ابهامی وجود ندارد کلام سید مرتضی علم الهدی در آخر بحث یک توجیه خیلی لطیفی دارد که رای ایشان مخالف با مشهور و فقهاء نخواهد بود. صورت سوم ضمیمه راجح، می فرماید انضمام عمل راجح اگر یک عمل راجحی را شما ضمیمه کنید که رجحان دارد و رجحانش هم معلوم و واضح است در این صورت می فرماید که اصلاً بر نیت و صحت نیت عبادی صدمه وارد نمی شود. به همان شرحی که در انضمام عمل مباح گفتیم که فرض ما این است که نیت براساس داعی امر خدا شکل گرفته است ولی در کنار آن یک قصد و یک هدف راجح دیگر هم مورد توجه قرار گرفته. مثلاً وضو می گیرد فعلا برای نماز قصد می کند ولی می گوید با وضو بودن هم خوب است این هم رجحان دارد که آدم با طهارت باشد که خوب است. درباره عمل راجح اشکالی ندارد.

 

نظر شرح دروس

کتاب شرح دروس که مشارق الشموس بهبهانی است شرح بر دروس شهید است می فرماید: اگر یک امر راجحی بر نیت طاعت اضافه بشود بالاتفاق تاکید می کند نه اینکه ضرر وارد کند.[10] پس بالاتفاق و تاکید در نتیجه این سه صورتی که گفتیم معلوم شد.

 

نظر محقق همدانی

اما یک شرحی هم از فقیه همدانی بگویم فقیه همدانی موجز و فهرست بحث را در چند سطر اعلام می کند می فرماید: در ضمیمه شدن شئ ای به نیت قربی اگر شئ مباح باشد در آن اقوال است که اقوی الاقوال تفصیل است بین اصلی و تبعی. اگر شئ اضافه شده اصلی باشد و نیت تبعی باشد ضرر به نیت می رساند. و اگر شئ اضافه شده تبعی باشد و نیت قربی اصلی اشکالی ایجاد نمی کند. و اما قسم دوم که ریاء باشد بلا شبهه مبطل است بلکه بالضروره. و اما اگر زیادت امر راجح بلا اشکال ضرر و آسیبی نخواهد زد به صحت نیت قربی.[11]

 

تحقیق

اما تحقیق و بیان سیدنا الاستاد که آخر در نهایت امر این نکته را می خواهیم تسویه کنیم که در ریاء آن ریائی که واقعی است آن مصداقی که قطعا ریاء است تشخیص بدهیم که قطعا باطل است و آن موردی که شبهه ریاء دارد خیال می کند که ریاء است آن باطل نیست. در عمل هم می بینیم مثلا یک کسی عبادتی می کند و از عبادتش یک کمی خوش اش می آید این شبهه ریاء است و یک کسی هم نماز می خواند قصدش این است که برای پدرش بفهماند که من دارم نماز می خوانم، اصل خشنودی پدر است. هر کجا ریاء مصداقش محقق بشود قطعا مبطل است و هر کجا مصداق ریاء مشکوک باشد اشکال و شبهه ای نخواهد بود. شرح آن فردا ان شاء الله.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo