< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

96/09/19

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: متن مسئله 31

متن مسئله سی و یک: «لا اشکال فی امکان اجتماع الغایات المتعدده للوضو کما اذان کان بعد الوقت و علیه القضاء ایضا» وقت آمده و یک غایت و یک وضوی واجب است «و کان ناذرا لمس المصحف» نذر کرده مسّ کتابت قران «و اراد قرائه القرآن و زیاره المشاهد» در یک وضو این غایات را قصد کند مشکلی ندارد. برای اینکه مبنا را گفتیم که غایت وضو طهارت بود و این غایات مترتب بر آن غایت بود. البته در اصول می گوییم غایات الغایه، اگر از منظر معقول بگوییم غایت متعدد نمی شود غایت واحد است بقیه فوائد است یا آثار. منتها به اصطلاح فقه و اصول که توسعه داریم مشکلی ندارد و غایت و غایات الغایه. و بعد می فرماید: «کما لا اشکال فی انه اذا نوی الجمیع و توضو وضوءا واحدا لها کفی و حصل امتثال الامر بالنسبه الی الجمیع». همان طوری که می فرماید اشکالی نیست که همه این غایات دسته جمعی نیت شود و یک وضو برای همه این ها انجام بگیرد کفایت می کند. امتثال هم حاصل می شود نسبت به همه این غایات. در این صورت که همه غایات حاصل می شود باز هم طریق مستقیم و سهل الوصولش این است که جامع قصد بشود ما یحتاج الی الطهاره تا همه را پوشش بدهد.

 

دو قسم نیت جمیع

نیت جمیع دو قسم است: نیت جمیع فردی هست و نیت جمیع قصد تعیین جامع و تعیین جامع است. در اینجا تعیین جامع امر سهلی است و مطلب هم طبق قاعد می شود و بلا اشکال. «و کذا اذا نوی واحدا منها ایضا کفی عن الجمیع و کان اداءً بالنسبه الیها و ان لم یکن امتثالاً الا بالنسبه الی ما نوی» گفتیم اگر یکی از آن غایات را قصد کند این هم کفایت می کند از جمیع. یعنی برای همه آن غایات شرط محقق می شود که شرط آن غایت طهارت بود. «و ان لم یکن امتثالا الا بالنسبه الی ما نواه» هرچند در این صورت که یک مورد را نیت کرده فقط قرائت قرآن را نیت کرده در این صورت امتثال نسبت به امتثال امر این غایت می شود هر غایتی امر دارد از خودش،‌ امتثال امر این غایت شده است اما در تحقق شرط غایات دیگر یک وضو کافی است. چون همه آن غایات مشروط به یک شرط است شرطش طهارت است این وضو طهارت هست یا نیست، طهارت محقق است حالت منتظره دیگری نداریم. «و لا ینبغی الاشکال فی ان الامر متعدد حینئذ و ان قیل انه لا یتعدد و انما المتعدد جهاته و انما الاشکال فی انه هل یکون الماموربه متعددا ایضاً و ان کفایه الوضوء الواحد من باب التداخل او لا» می فرماید: اشکالی جا ندارد که امر در این صورت متعدد است یعنی در صورتی که غایات متعدد باشد امر متعدد است چون هر غایتی یک امر دارد غایات متعدد را که قصد کنیم اوامر متعددی است حالا امر که متعدد بود اسباب متعدد شد رفت در قالب تعدد اسباب و مسببات. «و ان قیل انه لا یتعدد» که قول مخالف بود و رای دیگری بود که سیدنا الاستاد و صاحب جواهر تقویت کردند که امر متعدد نیست. «و انما المتعدد جهاته» متعدد جهات امر هست. یعنی هر غایتی یک جهت است در جهت قرائت و در جهت تعلیم و در جهت زیارت، در جهت مس مصحف اینها جهت هاست جهات امر متعدد است خود امر متعدد نیست. تا اینجا اشکالی نداریم. «انما الاشکال فی انه هل یکون الماموربه متعدداً ایضا» اشکال این است که امر که قطعاً در صورت تعدد غایات متعدد بود ماموربه هم متعدد می شود یا نه؟ اگر متعدد شد ماموربه با واقعیت عبادی که در وضو و غسل داریم باید بگوییم که در اینجا که یک وضو کافی هست از باب تداخل است. و اگر ماموربه متعدد نبود می گوییم ماموربه از اول واحد بوده که الان هم واحد است. «و ان کفایه الوضوء الواحد من باب التداخل او لا» یا اصلاً‌ متعدد نیست و واحد است. سیدنا الاستاد می فرماید: این «بل یتعدد» بعد از کلمه «اولی» سهو قلم است اینجا معنا ندارد. «اولی» کافی است و متعدد است یا نه، «بل یتعدد» دیگر اینجا معنا ندارد. می فرماید «ذهب بعض العلماء الی الاول» که تداخل است و ماموربه هم متعدد است براساس قاعده اسباب و مسببات که صاحب جواهر می فرماید: «تعدد المسبّب یقتضی تعدد السبب و هو المتبادر عند العرف»[1] در حد تبادر اعلام می کند.

 

فرق قاعده و تلازم

بنابراین تلازم و قاعده یک فرقی جزئی دارد در ابتداء هر دو یکی می نماید اما براساس دقت تلازم از سوی سبب می آید و قاعده از سوی مسبب می آید. می فرماید: «ذهب بعض العلماء الی الاول»، سید الحکیم اشکال می کند که این بعض العلماء را نیافتم کی بوده است. جوابش هم معلوم است که عدم الوجدان لا یدل علی عدم الوجود است سید یزدی مقدم بر سید حکیم است و استادش هم هست. سید کاظم یزدی با آخوند خراسانی معاصر بودند آن درجه یک در فقه بود و آن درجه یک در اصول بود و دو تایشان استادان اقای سید حکیم بود و سید حکیم معاصر آقای بروجردی شاگردان آخوند خراسانی هستند. «ذهب بعض العلماء» شاید آخوند خراسانی باشد که گفته باشد «بعض العلماء» معاصرش هست «الی الاول» که اول تداخل است که در مبانی آخوند خراسانی که مراجعه کنیم رد پایی پیدا می شود که این بعض العلماء آخوند خراسانی است و قرائن هم این را نشان می دهد و معاصر بودن و بعض العلماء اسم از معاصر نمی برد و بعض العلماء می گوید. «ذهب بعض العلماء الی الاول و قال انه حینئذ یجب علیه و قال انه حینئذ یجب علیه ان یعین احدها و ان لا بطل لان التعیین شرط عند تعدد الماموربه» گفته اند که تعدد که بود اگر غایات متعددی در نظر بود باید در وقت وضو یکی از آن غایات را تعیین کند و الا اگر تعیین نکند وضو باطل است. برای اینکه تعیین شرط است در عمل مخصوصا موقعی که ماموربه متعدد باشد نتیجه این می شود که اگر عمل قصد و تعیین نشود معنایش این می شود که یک عمل نامشخص و غیر مقصود انجام گرفته است عملی که قصد به او تعلق نگیرد و مورد توجه عامل نباشد از سنخ عمل صادر از روی غفلت می شود که وجه مطلوب به خودش نمی گیرد. «و ذهب بعضهم الی الثانی»‌ و بعضی از علماء مشی کرده اند به شقَ دوم که تعددی در کار نیست. «و ان التعدد انما هو فی الامر او فی جهاته» تعدد اختصاص به امر دارد که گفتیم یا جهات امر اما ماموربه تعدد ندارد. اما بحث جدید: «و ذهب بعضهم الی انه یتعدد بالنذر و لا یتعدد بغیره» این وضو تعدد پیدا می کند در صورت نذر به وسیله نذر وضو متعدد می شود «و لا یتعدد بغیره» به غیر نذر و غایات دیگری که در بحث ذکر شد موجب تعدد ماموربه نمی شود. «و فی النذر ایضا لا مطلقا بل فی بعض الصور»[2] و در نذر هم که تعدد ماموربه به وجود می آید مطلق نیست بلکه در بعض صور نذر هست.

 

سه قسم نذر

سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه این مسئله را شرح می دهد که بیان ایشان با اضافاتی از این قرار است که می فرماید: مسئله نذر سه قسم است: قسم اول نذر می شود قرائت قرآن متوضا و متعلق نذر قرائت است و شرطش وضو است و زیارت حرم متوضا و تعلیم متوضاً در این صورت شاکله نذر این است که خود غایت نذر می شود و شرط غایت هم وضو است یک شرطی هم برایش در نظر گرفته می شود. می فرماید: که در این صورت از تعدد وضو یعنی ماموربه هیچ خبری نیست وضو متعدد نیست برای اینکه نذر تعلق گرفته است به امور متعدد و آن امور متعدد سر جای خودش است که باید انجام بشود بعد از وضو قرائت قرآن و زیارت حرم انجام بگیرد اما خود وضو اصلاً متعلق تعدد نیست متعلق نذر نیست شرط است برای متعلق نذر. قرائت قرآن پس از که مکلف وضو گرفت و نذر کرده بود که قرآن بخواند متوضاً وضو دارد و زیارت حرم را که نذر کرده بود که متوضا حرم برود الان وضو دارد و حرم می رود شرط محقق است وضو تعدد پیدا نمی کند. این قسم اول که معلوم و واضح است. قسم دوم این است که نذر شود وضو للقرائه، وضو للزیاره،‌ وضو متعلق قرار بگیرد منتها برای قرائت و برای زیارت. نذر شد وضو برای این دو امر، الان آیا وضو که ماموربه است به وسیله نذر متعدد می شود یا نمی شود؟ سیدنا الاستاد می فرماید: وضو متعدد نمی شود. برای اینکه در این نذر هر چند وضو متعلق نذر است ولیکن نذر تعلق می گیرد به طبیعی وضو، نذر تعلق می گیرد به طبیعت وضو. طبیعت صدق بر واحد می کند و صدق بر متعدد. وضو می گیرد متعلق نذر طبیعت وضو است وضو گرفت الان می تواند با یک وضو هر دو عمل را انجام بدهد هم قرائت و هم زیارت، و هم می تواند جدا انجام بدهد، در جایی که طبیعت متعلق امر باشد امتثال به دو صورت متصور است: هم به صورت جمع دو تا غایت جمع بشود و هم به صورت انفراد که می شود یک وضو بگیرد زیارت همان جا و قرائت هم همان جا، در خود حرم هر دو عمل عرفاً قابل جمع است. مثالی که سید می زند از این قرار است: می فرماید: اگر کسی نذر کند که به یک عالم علوم آل البیت مثلاً اکرام کند که عالم است نذر کرده که اکرام بکند و بعد هم نذر کند که به یک هاشمی اکرام کند در این صورت اگر کسی یک عالم هاشمی را اکرام بکند هر دو کار انجام شده است. در این صورت مثال بر این بود که سید فرمود نذرهای متعدد، اکرام جای وضو آمد اکرام واحد دو هدف را گرفت یک جا جمع شد هم عالمی و هم هاشمی. در وضو هم ممکن است اگر بگویید من بروم نذر می کنم پای درس فقه بنشینم و نذر می کنم یک فقیه را ببینم و زیارت کنم، می روید درس یک فقیه هم استاد شماست و هم فقیه است این نذر وضویتان اینجا دو هدف را با هم جمع کرد هم زیارت شد و هم پای درس شد. در همان لحظه ای که درس می گوید زیارت هم همان و زیارت معنایش تقبیل و دست بوسیدن نیست تنها، زیارت خود ملاقات و رویت روبرو خودش زیارت است. زیارت هم انجام می گیرد و درس فقه هم آنجا مورد عمل قرار می گیرد. دو هدف یک مرتبه جمع می شود. این قسم دوم بود که در این قسم دوم هم نتیجه این شد که تعددی در کار نیست. اما قسم سوم که وضوی خاص و فرد وضو نه طبیعت وضو و در اصطلاح اصول طبیعت در برابر فرد می آید فرد یعنی خاص و طبیعت یعنی یک جنس که هم به فرد صادق است و هم به کثیر. و فرد یعنی یک جزئی خاص که فقط به یک مورد صادق است از مورد خودش پا فراتر نمی گذارد. بنابراین اگر کسی نذر بکند نذر وضوی مخصوص برای این عمل خاص و بعد نذر کند وضوی مخصوص برای این غایت دیگر و همین طور. در این صورت سید می فرماید: تعدد ماموربه یعنی تعدد وضو کار ممکنی است به وسیله نذر. وضو متعدد می شود به وسیله نذر. این تصویر دارد و درست هم هست. و ادله نذر هم شامل می شود. وضو می گیریم فقط این وضو مخصوص برای قرائت، این وضو مخصوص برای زیارت. بنابراین در این صورت وضو که متعلق نذر هست فرد وضو متعلق نذر است نه طبیعت وضو. فرد فرد است یعنی فقط خودش است و دیگر دیگری را پوشش و فرا نمی گیرد هر فرد جداست. بنابراین چند فرد را که قصد کنیم در حقیقت می شود چند فرد از وضو و متعدد. در این صورت نذر می تواند ماموربه متعدد به بار بیاورد تعدد ماموربه به توسط نذر در قسم سوم کار ممکنی است.[3] یک اشکال و جواب: اشکال این است که در بحث فقهی داریم که غایات موجب تعدد امر نمی شود همین الان هم بحث کردیم بنابراین الان با این نذر هر غایتی را برایش یک وضو نذر کردیم در حالی که فقهاً‌ غایات متعدد را یک نذر کافی است و یک وضو برای چند تا غایت. به عبارت دیگر غایات متعدد موجب تعدد وضو نمی شود شرعاً‌ و فقهاً‌ این است الان شما نذر کردید هر غایت یک وضو، یک وضو برای هر غایت نذر کردید این نذر شما می شود خلاف شرع. نذر شرطش این است که منذور باید مشروع باشد و راجح باشد اینجا خلاف شرع شد. جواب می فرماید که اینجا تعدد در سبب است نه تعددی که بگوییم غایت موجب تعدد وضو شده باشد غایات متعدد موجب تعدد وضو شده باشد بلکه نذر نقش سبب را دارد. چطوری هر سببی می شود سبب برای یک وضو و یک غسل، جنابت یک غسل و حیض یک غسل هر سببی برای یک وضو و یک غسل سبب مستقل و فرد و تعددش محفوظ و ملموس و قطعی است. پس تعدد اینجا از باب تعدد سبب است وانگهی در مرحله مسبب که رسیدیم به طور طبیعی وضوی متعددی نذر شده است در این وضوهای متعدد خبر از تداخل نیست. باید هر وضو جدا انجام شوید تا اینکه وفای به نذر شده باشد. اگر وضو بگیرید و مستقل نباشد وفای به نذر نمی شود اما وضو صحیح است و اعمالی که مشروط به وضو هست می تواند درست باشد ولیکن وفای به نذر انجام نگرفته است. در نتیجه در قسم سوم تعدد ماموربه به توسط نذر کار ممکنی است اما در مقام امتثال طبق قاعده عمل می کنیم که قاعده این است که تعدد اسباب تعدد مسببات می طلبد. اگر شما گفتید که یک وضو برای قرائت گرفتید وضوی دیگر تجدیدی است و فائده ندارد باید بگوییم آن وضوی اولی را نقض کند و دوباره وضو بگیرد برای زیارت، چون که نذر فردی نذر شده است نذر فردی امتثال فردی و خاص و مشخص می طلبد.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo