< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

97/09/10

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: نیت غسل جنابت

درباره غسل جنابت بحث می کردیم. احکام غسل جنابت را گفتیم استحباب نفسی و غیری آن گفته شد. مطلب دیگر درباره نیت، وارد شرح این عمل عبادی بشویم. غسل جنابت یک عبادت است و امر اول در عبادات نیت است. در غسل جنابت نیت لازم است.

قصد وجه و تمییز و قصد قربت

منظور از نیت قصد تقرب است، نیت وجوب یا به عبارت دیگر قصد وجه و قصد تمییز دلیل ندارد. منظور از قصد وجه مثلا نیت وجوب و نیت استحباب، منظور از قصد تمییز یعنی این غسل متمایز از غسلی که گذشته بود یا متمایز از غسلی که در آینده هست. قصد تمییز و قصد وجه اگر انجام بشود ضرری ندارد ولی دلیلی شرعا بر وجوب قصد وجه و قصد تمییز نداریم. آنچه که در عبادت لازم است و شرط اصلی است قصد قربت است. معنای قصد قربت یعنی قصد امتثال شرعی. و این قصد امر کافی است. بنابراین در غسل جنابت مصداقاً که عمل عبادی است همین که ثابت کنیم غسل جنابت عمل عبادی هست «کل عباده متقوم بالنیه» دیگر به تسالم اصحاب یا به عبارت دیگر اجماعاً و نصاً غسل جنابت عبادت است. عبادت که بود عبادت بدون قصد قربت نمی شود خود عبادت به ضرورت فقهی متقوم به قصد قربت و نیت است. از باب تاکید به چند روایت اشاره کنیم که عبادت بدون قصد قربت عبادت نیست. روایت معتبره ابی حمزه از امام سجاد محمد بن یعقوب عن علی بن ابراهیم عن ابیه عن ابن محبوب عن مالک بن عطیه که همه اینها از اجلاء و ثقات هستند از ابی حمزه عن علی بن الحسین که ابی حمزه دو تاست ابی حمزه ثمالی و ابی حمزه بطائنی، که اگر ابی حمزه از علی بن الحسین امام سجاد روایت نقل بکند ثمالی است و از اصحاب امام سجاد هست. عن علی بن الحسین علیهما السلام «قال لا عمل الا بنیه»[1] هیچ عمل عبادی نیست مگر به واسطه نیت یعنی عمل عبادی بدون نیت عمل به حساب نمی آید. در روایت بعدی می فرماید: «انما الاعمال بالنیات و لکل امرء ما نوی»[2] سوال این است که اینجا عمل آمده عبادت که نیامده، ما از کجا می فهمیم که این اعمال فقط عمل عبادی باشد؟ اینجا همین نکته تناسب حکم و موضوع کاربرد دارد که می دانیم تمامی اعمال که نیت لازم ندارد آن اعمال عبادی هست که نیت لازم دارد. بنابراین در خود مجموع این روایاتی که در این باب آمده است اگر دقت بکنیم استفاده می شود که منظور از این اعمال اعمال عبادی هست که عمل عبادی بدون نیت کامل نخواهد بود. اصل مسئله در حد یک ضرورت فقهی است که عبادت متقوم به نیت است. غسل جنابت عبادت است و عبادت متقوم به نیت.

نیت قبل و بعد از دخول وقت

اما در متن آمده است که نیت وجوب بشود وجوب غیری در داخل وقت و قبل از وقت به نیت استحباب این خوب است و اما اگر نیت وجوب و استحباب نباشد فقط غسل قربه الی الله داخل وقت یا خارج وقت هیچ اشکالی ندارد و کافی است بلکه می فرماید اگر خلاف نیت کند مثلاً قبل از وقت عمل که واجب نیست واجب نیت کند یا در موقع عمل که وجوب غیری دارد مستحب نیت کند اشکال ندارد. برای اینکه قصد تقرب صورت گرفته است قصد امر که بود مطلب تمام است به شرط اینکه تشریع نشود. می فرماید: «لو قصد الخلاف لا یبطل اذا کان مع الجهل بل مع العلم اذا لم یکن بقصد التشریع» تشریعی در کار نباشد «و تحقق منه قصد القربه فلو کان قبل الوقت و اعتقد دخوله فقصد الوجوب لا یکون باطلا و کذا العکس و مع الشک فی دخوله یکفی الاتیان به بقصد القربه الاستحبابه النفسی او بقصد احدی غایاته المندوبه او بقصد ما فی الواقع من الامر الوجوبی و الندبی»[3] خلاصه این است که در غسل نیت لازم است یعنی قصد امر و قصد امر مطلق کافی است قربه الی الله، نیاز به وجه نداریم که بگوییم واجب یا مستحب یا نیاز به تمییز نداریم که بگوییم این غسل یا آن غسل. به شرط اینکه قصد قربت محقق بشود یعنی قصد امر یا قصد امتثال امر.

نیت تشریع و علت حرمت آن

و باز هم به شرط اینکه تشریع صورت نگیرد که خود تشریع یعنی شرع سازی از قبل نفس خودش، مکلف یک چیزی را شرع درست نکند که بگوید فکر می کنم این وضو الان وقت خوبی است این الان واجب باشد چون بدنم چرک کرده الان واجب باشد از پیش خودش این می شود تشریع، هوا هم مناسب است و وقت هم دارم این واجب باشد که دیگر مصلحت و ملاک نفسانی بگوید این غسل واجب است این می شود تشریع. تشریع محرم است. سر عدم صحت صلاه در وضع تشریع این نیست که بدعت است بلکه این است که تشریع مبغوضیت دارد و امری که مبغوضیت دارد قابلیت برای تقرب ندارد. عبادت انجام نمی گیرد چون عبادت باید مطلوبیت شرعا و قابلیت برای تقرب داشته باشد مبغوضیت که قابلیت تقرب ندارد. تا به اینجا نیت را فهمیدیم و گفتیم که واجب است در آن بحثی نداریم و اصلا اختلافی وجود ندارد و متسالم علیه عند الاصحاب است.

غسل تمام بدن و ادله آن

اما سید می فرماید بعد از نیت «و الواجب فیه بعد النیه غسل ظاهر تمام البدن دون البواطن منه» واجب در این غسل جنابت بعد از نیت شستن و غسل ظاهر تمام بدن و بواطن که همان داخل دهان و دماغ و داخل گوش و اینها غیر از بواطن ظاهر بدن غسلش واجب است. «فلا یجب غسل باطن العین و الانف و الاذن و الفم و نحوها» حکمی که اعلام شد این بود که غسل تمام بدن واجب است. درباره ادله این حکم اولاً اجماع فقهاء بلکه تسالم به عنوان نمونه علامه حلی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: واجب دوم از واجبات غسل جنابت غسل البشره بتمامها و کمالها اجماعاً و نصاً.[4] علامه حلی که تصریح کرد به اجماع دیگر جایی برای بحث باقی نخواهد ماند. تحقیق هم این است که مخالفی در این بحث به صورت واضح دیده نمی شود. اما از لحاظ نصوص روایاتی که در این رابطه آمده است به اندازه تواتر اگر اعلام نکنیم حداقل در حد استفاضه هست. که چهار تا روایت یادآور بشویم تا حد استفاضه برسد. سه تا روایت صحیح السند استفاضه اعلام می شود چهار تا که بشود استفاضه قطعی است و استفاضه مستحکمی است. روایت اول محمد بن یعقوب عن محمد بن یحیی عن محمد بن الحسین که اینها همه شان از مشایخ شیخ کلینی و ثقات و محمد بن یحیی اشعری قمی است و توثیق خاص دارد عن محمد بن اسماعیل که توثیق خاص دارد عن الفضل بن شاذان که از اصحاب امام رضاست جمیعاً عن صفوان بن یحیی عن العلاء بن رزین که توثیق خاص دارد عن محمد بن مسلم عن احدهما علیهما السلام «قال سالته عن غسل الجنابه» حدیث طولانی است خصوصیات غسل را بیان کرده است تا اینکه می فرماید: «ثم تصبّ علی سائر جسدک»[5] تصریح دارد بر مطلوب. روایت دوم صحیحه زراره است محمد بن الحسن شیخ طوسی باسناده عن الحسین بن سعید اهوازی که سندش درست است عن ابن ابی عمیر عن عمر بن اذینه که از اجلاء و ثقات است عن زراره علیهما الرضوان «قال سالت اباعبدالله علیه السلام عن غسل الجنابه» در این حدیث هم شرح می دهد خصوصیات غسل را که کفین و مضمضه و استنشاق تا می رسد به این فراز «ثم تغسل جسدک من لدن قرنک الی قدمیک»[6] از سر تا به پا کامل جسدت را شستشو کن و غسل انجام بگیرد. دو روایت دیگر هم به همین مضمون دارد که روایت از محمد بن ابی نصر بزنطی از امام رضا علیه السلام است در انتهای این روایت آمده است «ثم افق علی راسک و سائر جسدک»[7] با این روایاتی که در حد استفاضه بود مطلب به دست آمد که در غسل جنابت باید تمام بدن شستشو بشود. برای اینکه در کل بدن اگر یک مقدار کمی شستشو نشود عرف می گوید غسل شد و صدق عرفی می کند ولی نظر شرع تامین نمی شود شرع باید تمام ظاهر بدن دقیقا به طور کامل شستشو بشود. مثلا در عرف به اندازه سر انگشتی یک چسبی یک جایی بدن آدم است برود داخل آدم شنا کند می گوید غسل کرد دیگر ولی شرع این را غسل نمی داند. نکته دوم برای طرح این بحث این است که یک نظر و یک روایت، محقق خوانساری رای ای داده اند که اگر در غسل جنابت مقدار یسیری شستشو نشود اشکالی نداشته باشد.[8]

صحیحه ابراهیم بن ابی محمود

برای اینکه در این رابطه روایتی داریم که این روایت این مطلب را بیان می کند. که این روایت صحیحه ابراهیم ابن ابی محمود است، محمد بن حسن شیخ طوسی باسناده عن احمدبن محمد که اسناد شیخ به احمد بن محمد بن عیسی اشعری صحیح است. عن ابراهیم بن ابی محمود که توثیق خاص دارد امامی است «قال قلت للرضا علیه السلام الرجل یجنب فیصیب جسده و راسه الخلوق و الطیب» تا اینکه می فرماید: «فاذا فرغ وجد شیئا قد بقی فی جسده من اثر الخلوق و الطیب و غیره» که خلوق هم یک نوع طیب و خوش بو کننده است. سوال کرد از امام رضا که کسی غسل جنابت می کند و در بدنش از این اشیائی که خوش بو کننده و نرم کننده و زیبایی آفرین است مالیده است بعد از که غسل انجام شد می بیند که یک مقداری از خلوق که یک ترکیبی است خوش بو در بدن مالیده می شود که در قدیم بوده، یک مقداری از آن شئی ای که در بدن برای خوش بو کردن بدن یا برای لطافت بدن استفاده می شده باقی مانده و طبیعتا زیر آن مقدار باقی مانده شستشو نشده غسل انجام نگرفته، آقا می فرماید: «قال لا باس»[9] عیبی ندارد. نتیجه این شد که اگر در بدن یک مقدار ناچیز و یسیری خشک بماند مشکلی نداشته باشد. مثلا ناخن بلندی است وسط ناخن گوشت هم یک کمی جلو زده ناخن و گوشت قسمت زیادی را اشغال کرده جایی که ظاهر به حساب می آید شستشو نشده یا چرکی بوده در اثر کار مثلا مکانیکی که آن چرک حائل شده و الان غسل جنابت کرده عرف می گوید غسل کرد آیا این غسل درست است و کافی است یا کافی نیست؟ امام می فرماید اشکال ندارد. محقق خوانساری که این قول به ایشان نسبت داده شده است می فرماید: اگر اجماع بر خلاف نبود طبق این روایت می شد که بگوییم که اگر جزء یسیری در غسل ناشسته و خشک بماند اشکال ندارد ولی چون اجماع داریم که باید تمامی بدن شستشو بشود باید شستشو انجام گیرد. توضیح مطلب در بیان سید الحکیم[10] و بیان سیدنا الاستاد [11] که ماحصل و خلاصه فرمایش این دو فقیه با اضافات از این قرار است که درباره مطلبی که نسبت به محقق خوانساری داده شده است این مطلب قابل التزام نیست. اولاً اگر روایات را در نظر بگیریم ممکن است بگویید روایات تعارض کند روایات مستفیضه بود که تمام بدن شستشو بشود و این یک روایت صحیح بود که اگر جزء یسیری باقی بماند اشکال ندارد. نکته این است که در مثل چنین موردی تعارض نیست. اگر روایات یک قسمتی عموم و اطلاق داشت قسمت دیگر خصوصیت بیان کرد تعارض نیست حمل مطلق بر مقید می شود. با اطلاق تنافی ندارد. پس در بین این روایات بحث تنافی و تعارض در کار نیست. اما می فرماید: خود این روایت دلالتش کامل نیست. در عین حالی که متن این روایت کلماتی دارد که آن کلمات معنایش با روایت تطبیق نمی کند. ممکن است که روایت نقصی دیده باشد. با غمض نظر از آن کلمه ای که طرار یا طراز آمده که هیچ کدام به معنایی که با روایت مناسب باشد تطبیق ندارد اینها اختلاف نسخ دارد معنا با معنای روایی تطبیق نمی کند. مضافا بر اینکه حقیقت مطلب این است که این روایت براساس نظر سید الحکیم در جایی است که شک در تحقق غسل بکنیم. غسل انجام شده یک چیزی از دارو باقی مانده شک می کنیم که آنجا شستشو انجام شده یا نشده است حمل بر قاعده فراغ می کنیم. از این باب است و براساس رای سیدنا الاستاد می فرماید بحث درباره اثر خلوق است مثل این است که کسی جوهری به دستش برسد اثرش باقی بماند سوال می کند که اثری که باقی مانده غسل انجام شده این اثر مانع غسل شده است یا نه جواب این است که نخیر بقاء اثر مانع از صحت غسل نیست. غسل صورت گرفته بقاء اثر یک رنگی باقی مانده ولی یک مقدار بوئی و عطری باقی مانده است یا یک مقدار حجم بسیار نازکی که آب هم از آن مقدار حجم نازک نفوذ می کند در بشره، سوال شده است که آیا در این صورت از مسئله غسل کافی است یا کافی نیست؟ امام می فرماید: «لا باس» اصلا ربط به این ندارد که غسل صورت گرفته باشد و قسمت یسیری غسل نشده باشد ربط به آن ندارد. بنابراین این روایت از جهت دلالت جهتش چیز دیگری است جهتش اغماض از قدر یسیر نیست بلکه جهتش این است که اگر شک کردید که قدر یسیری خشکانده باشد حمل بر صحت کنید. و اگر دیدید که اثری از خلوق باقی مانده شما حمل بر صحت کنید بگویید غسل درست بوده و نفوذ کرده براساس مثلا قاعده فراغ. بنابراین دلالت کامل نیست لذا آنچه که مورد اجماع هست که باید غسل جنابت در صورتی که غسل جنابت باشد لازم است که غسل تمام بدن انجام بگیرد. و اما ترتیب ان شاء الله فردا.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo