< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

97/11/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع:مسئله هفتم از فروعات غسل جنابت

مسئله هفتم:سید طباطبایی یزدی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: «لا فرق فی ناقضیه الرطوبه المشتبهه الخارجه قبل البول بین ان یکون مستبرئا بالخرطات ام لا و ربما یقال اذا لم یمکنه البول تقوم الخرطات مقامه و هو ضعیف» می فرماید: درباره اینکه رطوبت مشتبه پس از غسل اگر مکلف استبراء به بول نداشته باشد ناقض است یعنی ناقض طهارت کبری. فرق نمی کند که استبراء به خرطات شده باشد یا نشده باشد یعنی اگر کسی استبراء به بول نداشته و استبراء به خرطات داشته این استبراء کافی نیست اگر بلل مشتبهی بعد از غسل ببیند ناقض است باید غسل اعاده بشود.

دو قول در مسئله

و می فرماید: قولی که گفته می شود که اگر استبراء به بول ممکن نبود و فقط استبراء به خرطات ممکن بود قبل از غسل استبراء به خرطات صورت گرفت این استبراء قائم مقام استبراء به بول می شود همان حکم را دارد یعنی اگر پس از غسل بللی ببیند موجب اعاده غسل نمی شود چون استبراء شده است و خرطات می تواند جای استبراء به بول باشد. می فرماید: این قول ضعیف است این قول ضعیف یعنی از لحاظ مستند ضعیف باشد. برای اینکه در ادله استبراء داشتیم که کیفیت غسل و استبراء اطلاقاً بیان این بود که استبراء به بول قبل از غسل این اثر را دارد و اگر استبراء به بول نبود اثرش اعاده غسل است در صورت مشاهده بلل مشتبه. این مقام بیان بود اطلاق داشت و واضح بود خرطات حکم استبراء به بول را قطعا ندارد. آنچه که تاثیرگذار است وجود و عدم استبراء به بول قبل از غسل هست. این بیان سید هست و متن و دلیل هم اطلاق ادله استبراء به بول است. و اما قولی که می فرماید: خرطات قائم مقام استبراء به بول می شود قائلینی دارد و دلیلی هم گویا دارد. اما قائلین شیخ مفید قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: «ان لم یستبرء بالبول فلیجتهد و یبادر الی الخرطات»[1] باید پس از عدم وجود استبراء به بول باید استبراء به خرطات انجام بگیرد. شیخ مفید خرطات را قائم مقام استبراء به بول قرار داده است و همین طور شیخ طوسی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: «و ان لم یمکنه الاستبراء بالبول فلیجتهد و لیستبرأ بالخرطات»[2] شیخ طوسی هم خرطات را در مرحله بعد در عوض استبراء به بول اعلام می کند. و همین طور فقیه حلی[3] همین بیان شیخ را با اختلاف یسیری ذکر می کند. در این رابطه گفته می شود که دلیلی هم وجود دارد که عبارت است از صحیحه بزنطی، «قال سالت ابی الحسن عن غسل الجنابه فقال تغسل یدک الیمنی من المرفقین الی اصابعک و تبول ان قدرت علی البول»[4] در این بیان شریف که حدیث در مقام بیان هست آمده است که «ان قدرت علی البول» یعنی قبل از غسل اگر قدرت بر بول داشتید بول کنید و اگر که نه خرطات کافی است. با این بیانی که اینجا داریم استفاده بشود که خرطات بعد از عدم تمکن از بول جا دارد و قائم مقام استبراء به بول می شود و همان آثاری که استبراء به بول دارد خرطات خواهد داشت. این خلاصه استدلال هست. اما سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: یک دلیل هم از روایات ولو روایت ضعیفی هم در اختیار نداریم که ما را هدایت کند بر اینکه خرطات می تواند در عوض استبراء به بول نقش ایفاء کند یعنی آن اثار را داشته باشد وجودش باعث عدم اعاده غسل عند مشاهده البلل باشد و عدمش سبب اعاده غسل عند مشاهده البلل می شود. می فرماید: اما حدیث بزنطی دلالتش کامل نیست در جهت نقد یا رد دلالت این حدیث بر مدعای قائلین به تفصیل توضیحی دادند که این حدیث در جهت بیان تفصیل نیست که بگوید اول استبراء به بول اگر نبود استبراء به خرطات در این جهت نیست بلکه در جهت صحت غسل است که غسل در صورتی که بول ممکن نبود با خرطات می شود غسل کرد و غسل صحیح است وانگهی بلل مشبته کارش را می کند که استبراء به بول نشده اگر بلل مشتبه ببیند باید غسل را اعاده کند.[5]

جمع بین آراء قدماء و آراء معاصرین

اگر به دقت بنگریم اختلاف در عمل دیده نمی شود و بحث قابل جمع است و آن به این صورت که قدماء که می گویند باید استبراء بشود و اگر استبراء به بول ممکن نبود توانش را نداشت یا بول وجود نداشت آماده نبود علی الاقل از خرطات استفاده شود آن غسل صحیح است و اما درباره اثر استبراء چیزی اعلام نمی شود و متاخرین که می فرمایند خرطات اثر استبراء به بول را ندارد درست است اما خود غسل صحیح است پس اختلافی در کار نیست و اما حدیث که می فرماید «ان قدرت» درست همان است که سیدنا الاستاد فرمودند جهت حدیث همان جایی است که اگر استبراء به بول ممکن نبود با خرطات مبادرت به غسل صورت بگیرد آن غسل درستی است.

سوال و جواب در مورد علم و اطمینان

سوال:

پاسخ: مسئله علم و اطمینان جای از بحث است علم و اطمینان کار خودش را می کند در هر شرائطی. گفتیم که اطمینان علم تعبدی یا علم عقلایی است آن بحث جداست اما فرض این است که اگر بلل مشتبهی باشد نصوص اطلاقا می گوید که اگر استبراء به بول نشده باشد باید غسل اعاده شود. اطلاق نصوص اعلام می کند که استبراء به خرطات نقشی ندارد.

مسئله هشت اگر اثناء غسل حدثی ایجاد شود

مسئله شماره هشت: «اذا احدث بالاصغر فی اثناء غسل الجنابه الاقوی عدم بطلانه نعم یجب علیه الوضو بعده لکن الاحوط اعاده الغسل بعد اتمامه و الوضوء بعده او الاستیناف و الوضو بعده و کذا اذا احدث فی سائر الاغسال»[6] در این مسئله سید فرمود: غسل ترتیبی است سمت راست را شست نرسیده به سمت چپ حدثی سر زد چه کند؟ غسل را ادامه بدهد یا غسل باطل است یا اتمام کند چه وظیفه دارد؟ فتوا می فرماید: اقوی این است که این غسل باطل نمی شود و غسل درست است. بله این حدث اصغر یک کاری انجام می دهد موجب وضو می شود بعد هم می فرماید: «لکن الاحوط اعاده الغسل بعد اتمامه و الوضوء بعده» این هم احتیاط است.

سه قول در مسئله

در این مسئله سه قول آمده است: محقق حلی قدس الله نفسه الزکیه سه قول را ذکر می کند که این سه قول عبارت است از:

1. همین قولی که در متن آمده اگر حدث اصغر در اثناء غسل صورت بگیرد اقوی عدم بطلان است ولی باید غسل را که انجام داد یک وضو بگیرد.

2. اگر حدث اصغر در اثناء غسل صورت گرفت غسل را کامل کند و وضو لازم نیست، همان غسل کافی است کفایت از وضو هم می کند چون غسل جنابت است هیچ مشکلی در کار نیست.

3. اگر در اثناء غسل حدثی سر بزند غسل باطل است باید غسل را از اول انجام بدهد.[7] این سه قول، اما قول اول که در متن آمده این متن برابر است با رای ای که محقق حلی قدس الله نفسه الزکیه اعلام می فرمایند که در نتیجه می شود رای مشهور. بعد می فرماید: «الاشبه صحه الغسل مع الوضو بعد الغسل» و در کتاب معتبر می فرماید: غسل درست است حدث اصغر فقط موجب وضو می شود نقش دیگری ندارد باید یک وضو بگیرد غسل درست است و حدث اصغر مبطل غسل نیست. دومین فقیهی که در این رابطه موافقت اعلام می کند شهید ثانی که ایشان گویا رای محقق را که مستحکم تلقی می کند گویا به کلام نفسی می فرماید: غسل که درست است و دلیل بر بطلان نداریم پس غسل که درست است غسل از وضو کفایت می کند و موجبی برای غسل جدید نداریم فقط حدث آن قدر اثر می کند که یک وضو بعد از این غسل انجام گیرد.[8] صاحب جواهر قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: «و هذا هو الاقوی»[9] این رای محقق اقوی است از جمع آرائی که گفته شد برای اینکه جمع کرد بین ادله. که یک دلیل غسل که این غسل صحیح است رد نکردیم و دو دلیل ناقض وضو که از ناقض وضو هم باید توجهی به عمل آمده باشد که الان بعد از غسل باید یک وضو انجام بشود. جمع بین دلیل غسل و وضو این می شود که این غسل صحیح است یک وضو بعد از این غسل باید انجام بگیرد. و سید الحکیم قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: فتوا همین فتوایی است که در متن عروه الوثقی آمده برای اینکه دلیلی بر اعاده غسل وجود ندارد و اما حدث اصغر اگر بگویید که در اثناء غسل مانع است ادله غسل نفی می کند ادله غسل اطلاق دارد غسل من الابتداء الی الانتهاء که صورت بگیرد کار تمام است یک غسل صورت گرفته و صحیح است. قطعاً مانعیت حدث اصغر در اثناء دلیل ندارد. و اما اگر بگویید اجزاء غسل که در ما سیأتی انجام می شود اثر نداشته باشد آن آثار را استصحاب درست می کند که خود غسل اثر دارد استصحاباً و اثر استصحاب منحل می شود به اجزاء پس آن استصحاب صحت اجزاء آینده را هم تکمیل می کند. بنابراین فتوا همان است که در متن آمده[10] . اما قول دوم که غسل درست است و نیاز به وضو هم نداریم. قائلین به این قول عبارتند از فقیه حلی و محقق ثانی، فقیه حلی می فرماید: مطابق با مقتضای ادله و اصول مذهب این است که این غسل به تمامه و کماله درست است برای اینکه حدث اصغر موجب نقض طهارت کبری نمی شود اگر کسی پس از غسل که طهارت کبری به عمل آمده یک حدث اصغر از او سر بزند طهارت کبری را باطل نمی کند و در وسط هم نمی تواند آن طهارت کبری را باطل کند بالاجماع می فرماید: حدث اصغر موجب نقض طهارت کبری نمی شود. بنابراین یک حدثی سر زده و غسل انجام می شود من البدو الی الختم.[11] و همین طور محقق ثانی می فرماید: اقوالی در مسئله وجود دارد که «اشهرها و امتنها صحه الغسل بتمامه و کماله»[12] برای اینکه حدث اصغر در وسط غسل هیچ نقشی ندارد و دلیلی بر بطلان غسل نداریم صحت غسل که آمد کفایت از وضو هم می کند. این قول دوم بود. قول سوم عبارت از این است که این حدث اصغر غسل را از اساس باطل می کند. شیخ طوسی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: کسی که در وسط غسل حدث اصغر از او سر بزند موجب بطلان غسل شده است[13] و همین طور علامه حلی می فرماید: بین اجزاء اگر فاصله واقع بشود اشکالی ندارد و اگر حدثی صادر بشود باید غسل را اعاده کند.[14] بنابراین ثقل القدماء که این گونه فرمودند و از فقهای مشهور هم که علامه حلی هست آن طور فرمودند بنابراین مطلب این شد که این حدث غسل را باطل می کند. سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: «الصحیح القول الثالث» که حدث غسل را باطل می کند. برای اینکه درباره غسل آمده است تمام عمل نه اتمام عمل، در غسل در بیانات غسل اتمام نداریم تمام داریم. در وسط که نقض بیاید دیگر غسل نقص دیده بعد اتمام بکنیم غسل را چنین چیزی در فقه نیست در فقه تمام العمل است من الابتداء الی الانتهاء نه اتمام که در وسط نقصی بربخورد بعد اتمام بکند.

تحقیق

اما تحقیق این است که همین قول شیخ و رای علامه حلی و سیدنا الاستاد این است که حدث در اثناء باعث بطلان غسل می شود برای اینکه یک غسل صحیح جنابت این است که کافی از وضو باشد این یک غسل تمام است و غسل صحیح است. غسل جنابتی که در وسط و در اثناء حدث اصغر داشته باشد قطعا از وضو کفایت نمی کند پس غسل غسل کامل نیست. غسل که غسل ناقص بود شک در صحتش می کنیم شک در صحت این غسل مساوی با عدم صحتش است و اقوی و احوط و مطابق با سیره متشرعه این است که حدثی که سر بزند باید غسل را باطل تلقی کند و غسل را از اول انجام بدهد و الله هو العالم.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo