< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

97/11/07

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تحقق حدث در حال اغتسال

درباره تحقق حدث در حال اغتسال بحث می کردیم. گفته شد که سید فرمودند «و کذا اذا احدث فی سائر الاغسال» یعنی همین طور است که حدثی که در وسط غسل تحقق یابد غسل را باطل نمی کند که درباره غسل جنابت بحث شد. و همین طور است در سائر اغسال که اگر حدث تحقق پیدا کند غسل باطل نمی شود. بنابراین در سائر اغسال واجب و اغسال مستحب که بعدا خواهد آمد اگر حدث در وسط غسل صورت بگیرد غسل را باطل نمی کند.

کلام سید الخوئی

در این رابطه متن را که دیدیم همین عروه بود سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه مسئله را به طور مشروح بیان می کند و بعد می فرماید: حدث در وسط غسل جنابت ناقض به حساب می آمد که گفتیم اما در سائر اغسال این اثر را ندارد. برای اینکه در خود غسل جنابت که آمده بود در آیه قرآن «وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ»[1] این بیان ظهور دارد در اینکه ایجاد عمل بشود یعنی یک غسل از ابتداء صورت بگیرد تا انتهاء. وسط اگر ناقضی و حدثی صورت بگیرد غسل انجام نگرفته یعنی ایجاد یک عمل بتمامه و کماله صورت نگرفته. از «وَإِن كُنتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُواْ» گفته است که اگر ناقض داشتید بروید وضو بگیرد و اگر جنب بودید بروید غسل بکنید و امر به غسل ظهور دارد بر اینکه ایجاد عمل بشود ظهور دارد در ایجاد عمل. این دیگر جزء بحث های اوامر و نواهی است که امر به شیء ظهور دارد در ایجاد آن عمل من البدایه الی النهایه. چون ظهور امر این بود لذا اگر غسل در وسط نقصی ببیند و حدث اصغری صورت بگیرد آیه به اصطلاح در اینجا تطبیق نمی کند ایجاد عمل بتمامه و کماله نیست.[2]

سوال:

پاسخ: در اغسال دیگر این آیه نیست این آیه درباره جنب است درباره اغسال دیگر غسل واجب است به عنوان یک غسل، غسل مس میت و غسل حیض و غیرهم واجب است باید انجام بگیرد اما اینکه در وسط نقصی ایراد بشود ضرری به غسل نمی زند. برای اینکه دلیلی بر ایجاد نقص در بدنه غسل نداریم غسل یک عملی جداست حدث که واقع می شود عمل جداست. دلیلی بر ناقضیت حدث اصغر نسبت به بدنه غسل نداریم یک عدم دلیل و دو اطلاق ادله وجوب غسل که غسل میت میت و غسل حیض که ادله وجوب شان اطلاق دارد باید غسل را انجام بدهید و کامل کنید در وسط اگر حدث اصغری صورت بگیرد به غسل ربط ندارد. چون حدث اصغر مانع نیست نحوه مانعیت ندارد پس مانع که نباشد اطلاق دلیل محکّم است و بقیه اغسال غیر از غسل جنابت با وقوع حدث اصغر در وسط صدمه نمی بیند. این کلیت مطلب به دست آمد که تمامی این اغسال واجبه مثل غسل میت و غسل حیض و امثال اگر در وسط غسل یک حدث اصغری به وقوع بپیوندد ایجاد اشکال نمی کند.

 

یک نکته و تحقیق

اما یک نکته و تحقیق: نکته ای که باقی ماند این است که قضیه وضو چه می شود؟ درباره وضو می گوییم که بین فقهاء به طور عمده دو رای وجود دارد: رای اول و قدر متیقن این است که فقط غسل جنابت است که از وضو کفایت می کند که شیخان شیخ مفید و شیخ طوسی فرموده اند که فقط غسل جنابت از وضو کفایت می کند. مستند این اعاظم نصوصی است که در باب آمده. معتبره ابن ابی عمیر، محمد بن یعقوب عن محمد بن یحیی و غیرها عن محمد بن احمد عن یعقوب بن یزید عن ابن ابی عمیر که همه اجلاء وثقات اند عن ابن ابی عمیر عن رجل عن ابی عبدالله، روایت معتبره گفتیم در حالی که رجل دارد؟ چون ابن ابی عمیر نقل می کند و ابن ابی عمیر به اتفاق رجالیین از هر راوی مرسل و مسند نقل بکند اعتبار دارد. عن ابی عبدالله علیه السلام «قال کل غسل قبله وضوء الا غسل الجنابه»[3] تمام غسل ها اطلاقا مستحب و واجب قبل آن وضو است مگر غسل جنابت. اما در برابر این قول قول دیگری است که رای سیدنا الاستاد هم همین است که غسل واجب که قطعاً و غسل مستحب مثل غسل احرام که استحبابش قطعی باشد از وضو کفایت می کند و با همان غسل طواف کنید و با همان غسل نماز بخوانید. و اما منبع سید که تکرار می کند که «ای وضو انقی من الغسل» مدرک این روایت صحیحه است عنه عن فضاله که فضاله بن ایوب است عن حماد بن عثمان عن حکم بن حکیم که از اجلاء و ثقات است «قال سالت اباعبدالله عن غسل الجنابه» الی ان قال «قلت ان الناس یقولون یتوضو وضوء الصلاه قبل الغسل فضحک و قال و ای وضوء انقی من الغسل و ابلغ»[4] در این جوابی که تعلیل است برای اینکه غسل کافی است از وضو. کدام وضو پاک تر از غسل است غسل که انجام بگیرد کافی است. درباره کفایت غسل از وضو قدر متیقن غسل جنابت است و در بقیه اغسال واجبه و مستحبه بحثی است و بحث آن هم خواهد آمد. اجمالا قدر متیقن آن است و رای سیدنا الاستاد این است که تمامی اغسال واجبه و مستحبه از وضو کفایت می کند. وانگهی در این مورد که کسی می خواهد غسل مس میت کند بعد در وسط غسل مس میت حدثی واقع می شود این غسل را چه کند؟ این غسل مثل همان مطلبی که در غسل جنابت گفتیم غسل را باطل می کند که سید هم فرمودند و دو روایت داشتیم از عرض مجالس و از فقه رضوی که گفتیم سند آن دو روایت هرچند امتیازاتی دارد ولی اگر خیلی رجالی فکر کنید علی الاقل موید می تواند باشد. بنابراین این اغسال واجبه و مستحبه اگر در وسط حدث دیده شود وضو چه می شود؟ مبتنی است بر دو مبنایی که گفته شد، اگر گفتیم که غسل از وضو کفایت نمی کند که قطعا در وسط که حدث آمده است باید وضو بگیرد شکی در آن نیست بحث ندارد. اما اگر گفتیم که غسل های واجبه و مستحبه از وضو کفایت می کند قاعدتا باید وضو لازم نیست منتها سیدنا الاستاد می فرماید که اینجا وضو لازم است. برای اینکه غسلی که کفایت از وضو می کند غسل کامل است این در وسط که ناقض وضو آمده نصف باقی مانده از غسل یک غسل کامل نیست که از وضو کفایت بکند. پس در هر صورت اغسال واجبه غیر از غسل جنابت که بحثش را کردیم اگر حدثی در وسط صورت بگیرد وضو لازم است.

اگر در وسط غسل حدث اصغر وقوع پیدا کند

اما نکته تحقیقی که تحقیق این بود که گفتیم در غسل جنابت اگر در وسط حدث اصغر وقوع پیدا کند غسل باطل است کان لم یکن است همان ملاک و همان توضیح و همان استدلال را در سائر اغسال هم می توانیم مورد استناد قرار بدهیم و مدرک قرار بدهیم که بگوییم یک غسل واجبی است مثل غسل مس میت این غسل در وسط به یک مشکل برمی خورد وسط غسل حدثی سر می زند از شخص مغتسل اینجا گفتیم که غسل ناقص می شود نقص برمی دارد. آن نکته ای که گفتیم نقص برمی دارد در بیان سید هم دیدیم که آمده بود که بعد از نقض قسمت باقی مانده غسل کامل نیست ناقص شده. بنابراین علی الاقل شک می کنیم در تحقق این غسل. ما گفتیم شک در صحت بلکه شک در تحقق غسل می کنیم که ایا غسل محقق شده یا نشده. بالاتر از صحت اصل وجودش تحقق یافته یا نیافته. بلا شبهه براساس جمیع قواعد اگر شک اصل وجود یک عمل بکنیم قطعا شک در وجود عمل مساوی با عدم وجود آن عمل است. بنابراین مخالفت با مشهور اعلام نشود باید بگوییم احوط این است که هر غسل واجبی اگر در وسط حدث اصغر تحقق یابد باید استیناف کرد یعنی غسل را از اول انجام داد و آن غسل کافی نیست که شک در تحقق غسل هست. مضافا آن مویدی که داشتیم از سوی آن دو روایت آن کلامی که از شیخان داشتیم شامل تمامی اغسال واجبه می شود براساس اطلاق نص و عمومیت ملاک که ملاک نقص بود و ایجاد خلل بود و نصوص آن دو روایت هم اطلاق داشت سندش را که اشکال کنید حداقل در حد یک موید خواهد ماند. بنابراین احوط این است که هر غسلی که واجب باشد اگر حدث اصغری در وسط تحقق یابد باید از آن غسل رفع ید کرد و غسل را از اول انجام داد که احوط و اولی این خواهد بود و الله هو العالم.

در این رابطه فرقی بین غسل ارتماسی و ترتیبی نیست

سید می فرماید: «و لا فرق بین ان یکون الغسل ترتیبیا او ارتماسیا اذا کان علی وجه التدریج و اما اذا کان علی وجه الآنیه فلا یتصور فیه حدوث الحدث فی اثنائه» می فرماید: در این رابطه فرق نمی کند که غسل ارتماسی باشد یا ترتیبی یعنی در وسط اگر حدثی سر بزند حدث غسل را باطل نمی کند هرچند غسل ارتماسی باشد اگر گفتیم که غسل ارتماسی به صورت تدریجی باشد که بسیار آرام قسمتی از پا را زیر آب کردید همین طور به تدریج داخل یک حوضی یا استخری بروید تا کل بدن و تا سر زیر آب بشود به تدریج و آرام آرام و در وسط فرصتی هست برای وقوع حدث اما اگر گفتیم «و اما اذا کان علی وجه الآنیه» اگر گفتیم که ارتماس آنی است یک آن می زنید خودت را داخل آب دیگر فرصتی برای وقوع حدث نیست اینجا دیگر وقوع حدث اختصاص پیدا می کند به غسل ترتیبی نه غسل ارتماسی. سید الحکیم یک نکته ای را اینجا می فرماید اینها یک دقتی است که در واقع بعید می دانم که مصداقی داشته باشد ولی بحث است باید ما هم پیروی کنیم از سلف صالح مان، سید الحکیم قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: ممکن است در همین صورتی که ارتماس آنی باشد حدث مقارن صورت بگیرد. یک آنی است هم زمانی که زیر آب می رود هم زمان مقارن با آن آن حدث از او سر بزند. در باره این مسئله می فرمایند: اگر مقارن باشد حکم مقارن هم همان حکم حدثی است که در اثناء صورت گرفته است فرق نمی کند چون مقارن هم که باشد در یک جزئی از غسل قرار گرفته است درست می شود مثل حدثی که قبلا گفتیم که در اثناء غسل واقع بشود. منافی با صحت غسل نیست بنابر فتوا و رای سید طباطبایی یزدی.[5]

مسئله نهم

مسئله بعدی مسئله شماره نه «اذا احدث بالاکبر فی اثناء الغسل فان کان ممالثا للحدث السابق کالجنابه فی اثناء غسلها او المس فی اثناء غسله فلا اشکال فی وجوب الاستیناف و ان کان مخالفا له فالاقوی عدم بطلانه فیتمه و یاتی بالآخر»[6] می فرماید: اگر در اثناء غسل به حدث اکبری بربخورد مثلاً کسی غسل می کند در اثناء غسل جنابت مس میت کند. منظور از حدث اکبر آن است که موجب غسل باشد. کسی غسل جنابت انجام می دهد در وسط مس میت می کند یا اینکه در وسط غسل جنابت منی از او خارج بشود می فرماید: اگر در اثناء غسل حدث اکبر به وقوع پیوندد آنگاه آن حدث اگر مماثل باشد با حدث سابق مثل جنابت است براساس خروج منی غسل می کند الان در وسط غسل باز هم یک قطره منی از او خارج بشود و یا اینکه کسی به وسیله مس میت غسل می کند در اثناء غسل مس میت یک میت دیگری را مس کند در اینجا می فرماید: «فلا اشکال فی وجوب الاستئناف» در اینجا شکی نیست برای اینکه مطلب در نهایت وضوح آن سببی که موجب غسل شده است مکلف اقدام کرده است که آن سبب را رفع کند به وسیله غسل، غسل تمام نشده همان سبب محقق می شود قطعا براساس آن سبب دوم باید عمل کرد. در این رابطه اشکالی وجود ندارد و مطلب واضح است. «و ان کان مخالفا له فالاقوی عدم بطلانه» اگر مخالف بود غسل جنابت بود در وسط غسل جنابت مس میت صورت گرفت می فرماید: اقوی عدم بطلان غسل جنابت است غسل را ادامه بدهد «فیتمه و یاتی بالآخر» آنگاه غسل دیگری که مس میت کرده است غسل مس میت هم انجام بدهد.

سوال و جواب

سوال و جواب: غسل جنابت که از سائر اغسال کفایت می کند و چرا اینجا گفته است که غسل جنابتش را کامل کند وانگهی غسل مس میت انجام بدهد؟ جواب این است که غسل جنابت کامل می تواند کافی باشد اینجا در وسط کار است غسل جنابت کامل نیست در صورتی که کامل نبود می تواند غسل دوم براساس سبب و دلیلی که دارد واجب باشد. در این رابطه نکته ای را هم توجه کنید و آن این است که در مسئله اغسال تداخل اغسال منصوص است نص خاصی داریم که می فرماید غسل جنابت کافی است از سائر اغسال، این خودش نص خاص دارد هرچند قاعده می گوید اصل عدم تداخل است. درباره این اصل عدم تداخل ما دو تا راه داریم برای اینکه تداخل وجود داشته باشد یک راه همین است که نسبت به اغسال آمده مخصوصا غسل جنابت که نص خاصی است که مرد و زنی اگر غسل به عهده اش باشد یک غسل از سائر اغسال کفایت می کند و نیازی به غسل های دیگر ندارد. یک روایت را در این رابطه بخوانم صحیحه زراره «قال اذا اغتسلت بعد طلوع الفجر اجزأک غسلک ذلک للجنابه و الحجامه و عرفه و النحر و الحد و الذبح و الزیاره»[7] در روایت دیگر که باز صحیحه زراره است عن ابی جعفر علیه السلام «اذا حاضت المراه و هی جنب اجزءها غسل واحد»[8] و همین طور روایتی که غسل جنابت و غسل میت هست. بنابراین اصل عدم تداخل اسباب است مگر اینکه نص خاصی باشد که در مورد غسل آمده است. که تداخل اسباب قطعا خلاف اصل است و اصل قطعا عدم تداخل است چون معنای سبب و مسبب این است مقتضای طبیعت سبب و مسبب این است که هر سبب مستقلی مسبب مستقلی داشته باشد در این شبهه ای نیست. در مواردی مثل غسل که دیدیم نص خاصی داشت جای دیگری هم تداخل ظاهری است ولی واقعی نیست و آن جایی هست که دو تا امر ارشادی باشد اگر ارشادی بود ارشاد به شرطیت و ارشاد به مانعیت مثلاً یک ناقض می آید ارشاد به شرطیت وضو می کند یک ناقض دیگر از طرف مس میت می آید باز هم اشاره به شرطیت طهارت می کند اینها ارشادات است. که گفتیم شرطیت و جزئیت و مانعیت از موارد ارشادیه است در صورتی که ارشادات بود در ارشادات اصلاً تداخلی نیست معنا ندارد تداخل در اوامر مولویه است که بگوییم «اذا ظاهرت فکفّر و اذا افطرت فکفّر» که هر دو امر مولوی دارد باید دو تا کفاره بدهید یک کفار کافی نیست. در نتیجه اینجا غسل جنابت چون در وسط کار یک حدث اکبر آمده است غسل صدق نمی کند تا بگوییم غسل جنابت است و کافی باشد از غسل دیگر. غسل دیگر باید براساس سبب خودش انجام بگیرد. مطلب تا اینجا تمام ما بقی بحث برای فردا ان شاء الله.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo