< فهرست دروس

درس خارج فقه استاد سید کاظم مصطفوی

98/11/02

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: كتاب الطهارة/تفسیر آیات ولایی قرآن کریم /تفسیر آیات 77و78 سوره حج

 

آیه‌ی 77 و 78 سوره‌ی حج

خدای متعال می‌فرماید ﴿يَا أَيُّهَا ﭐلَّذِينَ ءَامَنُواْ ﭐرْکَعُواْ وَﭐسْجُدُواْ وَﭐعْبُدُواْ رَبَّکُمْ وَﭐفْعَلُواْ ﭐلْخَيْرَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ * وَجَاهِدُواْ فِي ﭐللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ ﭐجْتَبَاکُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْکُمْ فِي ﭐلدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيکُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاکُمُ ﭐلْمُسْلِمينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَـٰذَا لِيَکُونَ ﭐلرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْکُمْ وَتَکُونُواْ شُهَدَاءَ عَلَى ﭐلنَّاسِ فَأَقِيمُواْ ﭐلصَّلَوٰةَ وَءَاتُواْ ﭐلزَّکَوٰةَ وَﭐعْتَصِمُواْ بِـﭑللَّهِ هُوَ مَوْلَاکُمْ فَنِعْمَ ﭐلْمَوْلَىٰ وَنِعْمَ ﭐلنَّصِيرُ﴾

ترجمه و توضیح آیه

ترجمه‌ی ظاهریِ آیه ای کسانی که ایمان آورده‌اید رکوع و سجود و عبادت پروردگار داشته باشید، کار خیر انجام بدهید شاید رستگار بشوید و در راه خدا جهاد کنید که او شما را اختیار کرده است و فرجی هم در دین جعل نکرده است، این آیین اسلام مانند آیین پدر شما ابراهیم خلیل است که خدا از این پیش شما امت را در صحف او در این قرآن وفی هذا مسلمان اسم گذاشته است، تا اینکه پیامبر، شاهد بر شما باشد و شما شاهد بر مردم باشید و...

اینجا آن قسمت از آیه‌ای که در ابتدا این آیه شماره 77 و آیه‌ی شماره 78 خوانده‌ایم ابتدای کار دستوری است که مربوط می‌شود به عبودیت آدم، رستگاری انسان مربوط می‌شود به رکوع و سجود و عبادت خدا، و انجام کار خیر. این یک دستور کلی، ارشاد کلی، تنبه کلّی است، انسان که بنده‌ی خداست، بندگی راه و رسمی دارد، بندگی گفته می‌شود آزادی نیست در مسیر عبودیت باشد ما می‌گوییم عکسش است، بندگی آزادی است یعنی آزاد از قید نفسانیات، آزاد از خطرات نفسانی و شیطانی، آزاد از نظرات و کشش‌های حیوانی، هر که پیمان هوالموجود بست گردنش از قید هر معبود هست، لعلکم تفلحون، رستگار بشوید، رستگاری ارتباط تنگاتنگ با عبودیتی دارد که رکوع و سجود و عبادت خداست. و رفع الخیر یعنی الی گویا و الی بر این رکوع و سجودی که در صورت عبادت هست هر چه بتواند آدم کار خیری انجام بدهد یعنی آدم یک خو و منشی به خودش بگیرد، خو و منش معنایش این است که تمام سعی و تلاشش این طرف و آن طرف این نباشد که به نفع خودش چیزی را جمع کند و برای خودش فقط فکر کند، ما صوفی نیستیم درس تصوّف نمی‌دهیم، خود را حذف نمی‌کنیم برای خودم. آدم در نظر بگیرد و تلاش بکند، نفع خود انسان هم جزء خواسته‌های مشروع و عقلانی است ولی با مردم با زندگی در بین مردم که آدم قرار دارد هوش و گوشش به قول عوام، بر این باشد که کار خیری انجام ندهد حتی آدمی که از زیرکی و کیاست مؤمنانه برخوردار هست، صبح که بلند می‌شود شب که به خانه‌اش بر می‌گردد او به ذهن خودش سبک سنگین می‌کند که امروز چه کار خیری انجام داده است که حدیثاً در این مضمون هست و شنیده‌اید.

دو نکته

و در بحث ما گفته باشیم که دو تا نکته دارد یک نکته مربوط می‌شود به عادت و منش مؤمنانه که در نظر بگیرد امروز چه کارهای خوبی انجام داده‌ایم، نکته‌ی دوم این است که کشف می‌کند از روح عبودیت آدم، اگر در کنار یک روز یک کار خوبی انجام داد و خوشحال بود، من صدرهو حسنَ، کسی را حسنه‌ای خوشحال بکند این خودش باید خدا را شکر بکند که ایمان در باطنش هست و باطن انسانی و مومنی دارد، این مطلب آیه‌ی اول بود،

آیه 78 و مراجعه به تفاسیر

آیه‌ی دوم که این آیه هم گفته می شود که باز هم طبق کار ما، آیه‌ی بعدی که آمده است و جاهدو تا آخر، تا اینجا که آیه‌ی قرآن می‌رسد می‌فرماید ﴿وَفِي هَـٰذَا لِيَکُونَ ﭐلرَّسُولُ شَهِيداً عَلَيْکُمْ وَتَکُونُواْ شُهَدَاءَ عَلَى ﭐلنَّاسِ﴾ خطاب برای همه‌ی مردم بود ولی اینجا لحن آیه فرق کرد، پیامبر شهیدی برای شماست شاهد و گواه بر شماست، و شما گواه شهدای بر مردم هستید، معنایش چه باشد؟ به تفسیر مراجعه می‌کنیم، تفسیر قمی؛ جلد 2 صفحه‌ی 88 تفسیر همین آیه، خودتان هم در جریان هستید که تفسیر قمی از لحاظ سندی معتبر است، تمام رجالی که در سند تفسیر قمی آمده است از طرف خود علی ابن ابراهیم، توصیف شده است که توصیف ایشان توصیف درستی است و روایاتی هم که اینجا آمده است روایات معتبری است نوعاً؛ آیه‌ی يَا أَيُّهَا ﭐلَّذِينَ ءَامَنُواْ ﭐرْکَعُواْ وَﭐسْجُدُواْ... در تفسیر آمده است. فهذه خاصة لآل محمد (عليهم السلام) وقوله: (ليكون الرسول شهيدا عليكم) يعني يكون على آل محمد (وتكونوا شهداء على الناس) اي آل محمد يكونوا شهداء على الناس بعد النبي (صلى الله عليه وآله) وقال عيسى بن مريم: " وكنت شهيدا عليهم ما دمت فيهم فلما توفيتني كنت انت الرقيب عليهم " يعني الشهيد " وانت على كل شئ شهيد " وان الله جعل على هذه الامة بعد النبي (صلى الله عليه وآله) شهيدا من اهل بيته وعترته ما كان في الدنيا منهم أحد فاذا فنوا هلك اهل الارض قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) جعل الله النجوم امانا لاهل السماء وجعل اهل بيتي أمانا لاهل الارض.[1] تا ابد تا هر یکی از این ائمه‌ی اهل البیت در دنیا هستند، شهید هستند و ناظر و (منظور از شهید یعنی گواه و ناظر بر حال و احوال مردم هستند) فاذا فنوا هلك اهل الارض اگر بر فرض یعنی این شهداء نباشند، هلك اهل الارض، تمام اهل زمین هلاک شوند به وسیله‌ی نبودن وجود مقدس انوار قدسیه‌ی الهی که به الان در عصری که خود ما زندگی می‌کنیم بِیُمنِهِ رُزِقَ الوَریٰ وَ بِوُجودِهِ ثَبَتَتِ الاَرضُ وَ السَّماء. روایتی را نقل می‌کند خود این تفسیر، قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) جعل الله النجوم امانا لاهل السماء وجعل اهل بيتي أمانا لاهل الارض،[2] ائمه‌ی آل البیت امان و امن باعث وجود و تکمل تمام اهل زمین هست این روایت را که از اینجا نقل کردم ما سعی‌مان این است که منابع تفسیر سنی یا منابع روایی سنی هم داشته باشیم. احمد حنبل در مسند خودش همین روایت را النجوم امان لاهل السماء فاذا ذهبت النجوم ذهب اهل السماء واهل بيتى امان لاهل الارض واذا ذهب اهل بيتى ذهب اهل الارض.[3] [4] این را تا اینجا خواندیم، فهمیدیم که اهل بیت(ع) امان است و شهدای علی الناس، و حاضر و ناظر اعمال همه‌ی مؤمنین و مسلمان‌ها هستند به اینجا که رسیدیم از وجود مقدس این انوار قدسیه استفاده کنیم.

روایتی از امیرالمومنین(علیه السلام) در تحف العقول و نکات آن

از خود اهل بیت روایت نقل بکنم تا بدانیم که ما که الحمدالله از پیروان اهل بیت هستیم و مقام اهل بیت را هم از آیات قرآن استفاده می‌کنیم در این بحث، ببینید وظیفه‌ی ما چه باشد، امیرالمؤمنین(علیه السلام) من أحبنا فليعمل بعملنا ويستعن بالورع [5] کسی که ما را دوست دارد باید عمل کند به عمل ما، عمل اهل بیت در مجموع، پایبندی به واجبات و محرمات الهی، نکته‌ی بینشی دارد و نکته‌ی منشی دارد، به اهل بیت که مراجعه کنید نکته‌ی بینشی‌اش این است که ما تمام همّ ما این باشد که حمد و ثنای الهی بگوییم، شکر خدا بکنیم، و بدانیم آنچه که داده می‌شود از سوی خداست، و تمامی مسائل و تمامی امورمان، هیچگاهی امید را از دست ندهیم، و این دو تا نکته را از فرمایشات امیر مؤمنین استفاده بکنیم و ببینیم که چه می‌شود؛ بِسمِ اللّهِ الرَّحمَنِ الرَّحِیم / لَکَ الْحَمْدُ یَا ذَا الْجُودِ وَ الْمَجْدِ وَ الْعُلَى/ تَبَارَکْتَ تُعْطِی مَنْ تَشَاءُ وَ تَمْنَعُ ...... / إِلَهِی لَئِنْ جَلَّتْ وَ جَمَّتْ خَطِیئَتِی / فَعَفْوُکَ عَنْ ذَنْبِی أَجَلُّ وَ أَوْسَعُ /وَ أَنْتَ مُنَاجَاتِی الْخَفِیَّه...... / إِلَهِی فَلا تَقْطَعْ رَجَائِی وَ لا تُزِغْ....... إِلَهِی لَئِنْ خَیَّبْتَنِی أَوْ طَرَدْتَنِی../ فَمَنْ ذَا الَّذِی أَرْجُو وَ مَنْ ذَا أُشَفِّع/ إِلَهِی أَجِرْنِی مِنْ عَذَابِکَ إِنَّنِی / أَسِیرٌ ذَلِیلٌ خَائِفٌ لَکَ أَخْضَعُ لک الحمد.[6] این از پیروی اهل بیت، در تمام امور همه چیز را بدانید از خداست، خدای متعال، والجود والکرم است، او کسی را که بخواهد عطاء، فضیل و کرم و عنایتی دارد و کل شیءٍ بیده، و ما هم در برابر لطف و کرم خدا مطیع دوم، یعنی این بیان امیر مؤمنین که خواندیم در غالب شعر از مولا علی(ع) بود. سه نکته دارد، نکته‌ اول؛ حمد و جود برای خدای متعال با این اعتقاد که کل امور و عنایت‌ها به دست اوست. نکته‌ی دوم این است که؛ خودمان را در پیشگاه خدا، فقیر و نیازمند و محتاج بدانیم در هر شرایطی که باشیم، بعد هم بدانیم که خدا، خدای متعال از حال و احوال ما آگاه است و هیچ گاهی غم غصه‌ای داشته باشیم نمی‌شود بگوییم که خدا نمی‌بیند در یک حالت خیلی خاصی یک دل شبی یک مرتبه یا الله بگویید می‌بینید که خدا می‌شنود و بعد هم در هر شرایطی، معنوی و مادی، به هیچ وجه امید خودمان را از لطف و کرم خدا قطع نکنیم که خود مولا به ما به عنوان دستوری می‌گوید که هزار سال اگر در عذابم قرار بدهید ریسمان امید من بریده نمی‌شود. إِلَهِی لَئِنْ خَیَّبْتَنِی أَوْ طَرَدْتَنِی(خدایا اگر محرومم کنى یا از پیشگاهت برانى) فَمَنْ ذَا الَّذِی أَرْجُو وَ مَنْ ذَا أُشَفِّعُ(پس به چه کسى امیدوار شوم و چه کسى را شفیع گیرم).[7] این می‌شود یک عبودیت و بندگی، از همین فرمایش مولا استفاده کنیم و یک روایتی را بگوییم، قبل از روایت یک حکایتی را هم برای شما بگویم، یکی از اساتید معاظم بود و شاید هم الان در حال حیات است کتاب هم دارد شخصیت هم هست، در یک مکاشفه‌ای قرار گرفت بعد یکی از آشنایان من رفت با خودشان از نزدیک صحبت کرد گفت بله همین اشارت می‌کند، در مکاشفه‌ای قرار گرفت و سوال و جواب شروع شد، گفت حج رفتم جواب آمد نمره ندارد. گفت کتابهایی نوشتم گفت نمره‌ای ندارید. این همه سال که نماز خواندم نمازم را ترک نکردم، گفت چیزی در آن نبود. یک عادتی بود. هر چه اعمال را گفتم نشد و نشد و نشد، دیدم که کاملاً چنته خالی شد، دیدم که چیز دیگری در بساط ندارم، تبلیغ کردم، غرض و اغراضی داشت، خدایی نبود. و هیچی نگرفتم و نگرفتم، در حال مرگ بود، و تقریباً داشت تمام می‌شد. گفت حالا چیکار کنم مهلتی هم نیست، یک مرتبه یادش آمد و گفت آقای نکیر و منکر، من برای حضرت زهرا گریه کرده‌ام مصیبت حضرت زهرا را خواندم و خودم هم اشک ریختم به این جهت مرا مهلت بدهید. برگرداندند و مهلتش دادند، مهلتش را از جلسه حضرت زهرا گرفته است. یا زهرا.

و این مسئله‌ای که بسیار مهم هست این است که اعمال اولاً که خدا توفیق بدهد که اعمال ترک نشود حالا بعد از آنکه انجام شد، انجام دادنش اگر محاسبات باشد خوب والا اگر کرم باشد کَرَم هست دیگر.

نقش استغفار

از امیرالمؤمنین(ع) ما در این شرایطی که دیدیم اوضاع اینجوری است و آن آقا هم که آمده خبر را برای ما آورده که داستان از این قرار است مشکل است که چیکار باید بکنیم، اکثروا استغفار، باید استغفار را زیاد کنید. کثرت استغفار، در روایتی دیدم امام باقر(ع) می‌فرماید، دو رحمت بوده از سوی خدا، یک رحمت فعلاً در دسترس ما نیست که خود وجود مقدّس حضرت رسول(ص) هست. یک رحمت که استغفار هست، شروع کنید به استغفار. یک عملیات مختصر استغفار را هم برایتان بگویم، عملیات استغفار دو تاست، یکی ذکری که اصلاً خودش نقش استغفار را دارد. یکی هم خود الفاظ استغفار. آن ذکری که نقش استغفار را دارد فقط صلوات بر محمد و آل بیت محمد(ص) است. و آن که خود استغفار هست، هفتاد مرتبه استغفرالله ربی و اتوب إلیه و تعقیبات نماز صبح و صد تا صلوات. سیصد العفو، که خیلی کارگشا هست. طلب عفو از خدا، چند جا گفته می‌شود که اگر شک کنید که اجابت نشده شکّتان بگویید خدای ناخواسته گناه باشد، یکی جای اینکه آدم استغفار می‌کند از دل اگر استغفار بکند شک بکند که قبول نشده است، دیگر شک نداریم جایی که شک نداریم این است که همیشه صلوات مقبول است. هر دعایی رد می‌شود یا بین رد و قبول است دعایی که قطعاً قبول است و هیچ ردی ندارد فقط صلوات است.

یک عمل ضد ریا پیدا بکنید. در جلسه نشسته‌اید شروع کنید به صلوات گفتن اگر شیطان آمد وسوسه کرد که ریا بشود، بگو برو بیرون، صلوات ریا نمی‌شود. و هر قدر یک فرصت‌های مقتضی پیدا بکنید الان که روی صلوات سرمایه‌گذاری کنید خیلی مهم است.

این که می‌گویم جاذبه دارد، رزق و روزی از کجا می‌آید؟ أكثروا الاستغفار فإنه يجلب الرزق.[8] از امیرالمؤمنین علیه السلام. مطلب دیگر که در خود آیه خوانده‌ایم برای شما این است که می‌گویند که گفته می‌شود نماز شب، چند تا فایده دارد، یکی از فایده‌هایش این است که وضع مالی آدم هم خوب می‌شود برای اینکه سیصد العفو دارد و هفتاد استغفار دارد. تجربه‌اش هم دارند و قطعی هم هست و شکی هم در آن نیست. روایت دیگر از امیرالمؤمنین(علیه السلام)؛ أكثروا الاستغفار فإنه يجلب الرزق. قدموا ما استطعتم من عمل الخير تجدوه غدا.[9] آنچه می‌توانید از کار خیر انجام بدهید که او فردا می‌بینید، روز قیامت، کان الخیر، یک کمک به یک مؤمن، دست کسی را بگیرید به کسی کمک بکنید که مستمند و گرفتار باشد هیچی نشده است یک راهنمایی یا یک دلجویی. مومن کسی است که معتقد به شهادت ثالثه است. مرحوم آیت الله العظمی حاج سید حسن اصفهانی که یک ارادت خاصّی با ایشان داریم و نامه‌اش الان هست پیش ما، که به جد من نامه نوشته، بسیار مرد بزرگی بود. آیت الله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی. کارهای زیادی می‌کرد در یک مکاشفه‌ای آمد برایش این را من از یک استاد اخلاق خودم نقل می کنم اسمشان را نمی‌آورم. گفتند که شما که اهل نجف هستید آقای فارس و آقای ایروانیان که نجف بودید، زمان شما دیگر فرق کرده است. زمانی که ما بودیم، یک پلی بود از کوفه که می‌رفت طرف کفل، آن فرات قابل عبور نبود برای مردم، یک پلی درست کردند پل خیلی خوبی مرحوم آیت الله ابوالحسن درست کرده بودند تا آن زمان می‌گفتند جسر فی الحسن می‌گفتند الان شاید اسمها عوض شده پل‌ها هم عوض شده، کمکی بود برای مردم که بروند در مزارع و آبادی‌های خودشان از کوفه رد می‌شد سمت نخلستان‌ها و دهات و... رفت و آمد از فرات مشکل بود پل خیلی مهم بود برای مکاشفه‌ای آمده بود که مرحوم ابوالحسن اصفهانی فرمود که چیزی که به درد من خورد در محاسبات، همان پلی بود که ساخته بودم البته از آن پل مشاة اربعین هم رد می‌شد یعنی راهپیمایی‌های زوار اربعین هم از آن پل رد می‌شد و آن کار خیرم بود.

از اصفهان علامه مجلسی، هم در یک مکاشفه‌ای آمد گفته شد که آقا شما روز حساب کتاب و محاسبات چه کرده‌اید، علامه مجلسی که آدم خوش بزم و خوش ذوقی بودند خواست به این فرد یک درسی بدهد گفت یک عملی انجام دادم که خیلی دست مرا گرفت، گفت یک روز رفتم بازار از جلوی بازار رد می‌شدم دیدم یک فردی را گرفته‌اند اطرافش را می‌زند تا بخورد هر کسی هر وسیله‌ای که دستش است می‌زند، با چوب و چماق و کت و مشت می‌زند پرسیدم چه خبر است چرا می‌زنید، گفتند این تاجر بوده ورشکست شده بستانکاران آمده چیزی دستشان را نگرفته فقط می‌توانند بزنند. علامه گفت ضمانت من را قبول دارید، من ضمانت می‌کنم ایشان را اذیت نکنید من را ضامن بگیرید برای مدتی، اگر پولتان را نداد بیایید خرّ مرا بگیرید. ضمانت کردم آن بنده‌ی خدا را از کتک آزادش کردم و بعد از مدتی او پول مردم را داد این روز و صحنه‌ی برزخ که یک عالم بازجویی خاصی است آن عمل خیلی دست مرا گرفت. کار خیر. واعملوالخیر. خدایا توفیق عمل به کار خیر برایمان روزی بفرما. خدایا گناهان ما را ببخش. خدایا حوائج این جمع را برآورده بفرما. خدایا چشم مارا به جمال آقامون روشن بفرما. خدایا پیروان اهل بیت در هر کجا هستند اصلاح و توفیق عنایت بفرما. حوزات علمیه و مراجع تقلید و مقام معظعم رهبری در سایه امام زمان بر توفیقاتشان بیافزای. پروردگارا توفیق ارتقا در مدارج علم و عمل صالح به ما عنایت بفرما.


[3] الصواعق المحرقة على أهل الرفض والضلال والزندقة، الهيتمي، ابن حجر، ج2، ص675.
[4] مسند أحمدبن حنبل، ص40، چاپ مصر.
[6] مناجات منسوب به امام علی علیه السلام. برگرفته از صحیفه علویة.
[7] مناجات منسوب به امام علی علیه السلام. برگرفته از صحیفه علویة.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo