< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

94/02/30

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: جمع بندی حمل مطلق بر مقید و فروعات آن

حلول ماه شعبان ماه عبودیت، برکت و ماه میمنت بر همه شما مبارک باد. ان شاء الله ماه شعبان که ماه تحلیه است بتوانیم برای رمضان که ماه تجلیه است آماده بشویم و از برکات این ماه بهره ببریم. این ماه مصداق آن حدیثی است که گفته می شود «اغتنموا الفرص» فرصتی است. از روز اول باید ورودی درست باشد. رمضان که میشود روز اول رمضان آدم باید احساس کند که وارد رمضان شده، و شعبان را هم آدم از روز اول احساس بکند، روحش احساس کند، عمل، ذهنی احساس بکند تغییرات علاقی و عشق برایش ایجاد بشود. مثلا کسی که لذت شعبان را درک می کند اگر برایش گفته بشود که مثلا طلبه ای که اگر بشود امر دائر بشود بین اینکه منزل ملکی داشته باشیم حلال هم باشد و طرف دیگر هم صلوات روزانه ماه شعبان عند الزوال اختیار شود که یکی از این دو تا را انتخاب کن، یا این صلوات را داشته باش یا از این صلوات دست بردار خانه بدون اجاره یک سال کامل در اختیار شماست. اگر دیدید ما صلوات را به این مقدارها نمی فروشیم، خدا را شکر کنیم که روحیه شعبانیه در اختیار شماست. شیطان آنجا می گوید حرام که نیست صلوات که واجب نیست، اینها جزء توجیهات است. اینجا دیگر از آن باختنی است. اگر ما با تمام تصمیم و جدیت می گوید که من صلوات روزانه خودم را به خانه ای که اجاره نگیرید که هیچ، به خانه ملکی هم مبادله نمی کنم. من یکی از فقهای نجف را سراغ دارم ایشان اینگونه می فرماید من نمازهای واجب را یک مقدار طولانی و با طمأنینه و با ذکر خوب که سه تا سبحان ربی العظیم و سه تا سبحان ربی الاعلی این مقدار و با اذان و اقامه اینها می خوانم اگر بناء بشود که برای من بگوید که یک رفاه رویایی حلال که یک ذره حرمتی در آن نباشد، یک رفاه رویایی مال و مکنت و ثروت و عزت و تعیش یک طرف قضیه باشد و برای من بگوید اینها حلال برایت داده می شود نمازت را تند مثل نماز یک نفر عادی بخوان ابداً عوض نمی کنم. این روح عبودیت است. این همه مکنت و لذائذ دنیا حلال یک طرف قرار بدهد، نه از اینگونه نماز خواندن را دست بر نمی دارم. که بیایم نماز را در حداقل واجب بخوانم و اینها را داشته باشد، این روح عبودیت است. خداوند برای همه ما و شما روح عبودیت عنایت کند. که ماه رجب ماه معرفت است ماه شعبان ماه سلوک است، ماه رمضان ماه تقرب است. ان شاء الله از سلوک شعبان برسیم به مقام قرب در رمضان که معرفت و سلوک تقرب با هم مرتب و پشت سر هم قرار دارد. روز اول است ان شاء الله تصمیمات را بگیرید. به هر قیمتی شده است آن صلوات عند الزوال را ترک نکنید. یک وقتی حساس نشوید که ما اول وقت گیرمان نیامده، نیم ساعت بعد یک ساعت بعد، تا عصر هم اگر شده است صلواتی که«اللهم صل علی محمد و آل محمد شجره النبوه» این ترک نشود که هم برای خود ما آثارش احساس می شود، یکی از آثار معاملاتی که دارد این است که سپر بلا و گرفتاری ها می شود. دنیا پر از گرفتاری ها است گرفتاری ها آزار دهنده از آدم دور می کند. و بعد رحمت است، روح عبودیت به آدم می دهد. سلوک را در روح آدم وارد می کند. برای شادی روح رسول الله الاعظم که ماه شعبان طبق روایت از امام صادق سلام الله علیه ماه حضرت رسول است، برای شادی روح حضرت رسول و ائمه اطهار صلوات ختم کنید.

 

جمع بندی حمل مطلق بر مقید و فروعات آن

در بحث حمل مطلق بر مقید از بیانات محقق قمی و شیخ انصاری و تا محقق خراسانی و تا محقق نائینی و سیدنا الاستاد این سلسله اصولیه را مرور کردیم و بحث هم تحقیقی و دقیق بیان شد. در مجموع نکات اصلی آن این است که از شیخ انصاری و محقق قمی و تا محقق خراسانی که بالتبع از آن اعاظم مسئله را بررسی فرموده اند این مطلب استفاده شد که مطلق و مقید اگر در شکل ایجاب و سلب باشند، بلا شبهه مطلق بر مقید حمل می شود. اما محقق خراسانی به تبعیت از شیخ و محقق قمی فرمودند که اگر مثبتین یا متوافقین باشد اطلاق و مقید، مشهور این است که مطلق حمل بر مقید می شود. خلاف مشهور ادله ای داشت که به جایی نرسید. اما دلیل اصلی محقق خراسانی این بود که ظهور مقید بر تعیین اقوی است از ظهور مطلق در اطلاق. و اما در بیان این دسته از اعاظم اشاره ای به شمولی و بدلی و صرف الوجود و مطلق الوجود به عمل نیامده. اما محقق نائینی و سیدنا الاستاد قدس الله انفسهم الزاکیات مثل محقق خراسانی و شیخ انصاری به تبعیت از استاد که محقق نائینی فرمودند اگر مطلق بدلی باشد و مطلق و مقید مختلفین باشد ایجاب و سلب، بدون شبهه و اشکال مطلق حمل بر مقید می شود. اما اگر مطلق و مقید هر دو مثبتین بودند یا متوافقین، فرمودند حق این است مطلق بر مقید حمل شود. چون که مطلق بدلی است و به صرف الوجود اکتفاء می شود. و ظهور مقید در شکل ظهور قرینه در ذی القرینه است. اما فرمودند اگر مطلق شمولی باشد که عمدتاً در باب وضعیات بحث از شمول به میان می آید در این صورت هم اگر مطلق و مقید ایجاب و سلب باشد باز هم مطلق حمل بر مقید می شود. اما اگر ایجابیین یا متوافقین باشد دلیلی بر حمل وجود ندارد. مگر اینکه تعلیق به وصف نقش ایفاء کند.

 

مکتب اصولی محقق نائینی

و معیاری که در حمل مطلق بر مقید در مکتب اصولی محقق نائینی دیده می شود و تصریح می شود این است که معیار حمل عبارت است از تنافی بین مطلق و مقید که متوقف است به صرف الوجود که کشف می کند از وحدت مطلوب.

 

مکتب سید الخویی

اما مکتب اصولی سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه به تبع از استادش محقق نائینی می فرماید: این حمل دو صورت دارد: صورت اول این است که مفاد مطلق صرف الوجود باشد. در این صورت می فرماید اگر مطلق و مقید ایجاب و سلب باشد حمل متسالم علیه عند الاصحاب است. و اما اگر هر دو ایجابی باشد یا متوافقین مشهور این است که حمل بشود اما قول مخالف و مقابلی است که حمل بر افضل افراد بشود. در نهایت می فرمایند: ظهور مقید مانع از ظهور مطلق در اطلاق می شود. اما اگر مطلوب از مطلق مطلق الوجود باشد یعنی همان مفاد مطلق شمولی در این صورت می فرماید اگر مطلق و مقید ایجاب و سلب باشد یا اثباتی و نفی ای بود بلا شبهه حمل محقق است. چرا در صورت ایجاب و سلب قطعا حمل خواهد بود، چون تنافی است. تنافی باشد یک راه بیشتر نداریم.

 

سوال:

پاسخ: صرف الوجود مفاد مطلق بدلی است، مطلق الوجود مفاد مطلق شمولی است. مطلق الوجود شمولی است و فراگیر است و صرف الوجود متحقق می شود به اولین فرد. اما در صورتی که مطلوب از مطلق مطلق الوجود است و هر دو متوافقین است، اینجا محقق نائینی گفت دلیلی بر حمل ندارد. چون بین مثبتین تنافی وجود ندارد. ملاک حمل وجود ندارد، صرف الوجود که نیست که کشف می شد از تنافی، تنافی نیست صرف الوجود نیست، پس تعدد تکلیف است. پس معیار حمل وجود ندارد و حمل نشود. ممکن است در ذهن‌تان سوال باقی ماند که گفت حمل نمی شود مگر تعلیق به وصف باشد، سیدنا الاستاد شرح داد می گوید: مطلب همین است، جایی برای حمل نیست اما به شرط اینکه مفهوم وصف نباشد. اما در مثل مطلق و مقید به طور طبیعی جا برای مفهوم وصف آماده است. چون وصف در مطلق و مقید عمدتا برای رفع توهم نیست بلکه برای بیان تقیید و تحدید است. و اگر اینجا وصف و امتثال یا وصف را لحاظ نکنیم موجب لغویت می شود.

 

جمع بندی درباره فروعات

فرع اول

فرع اول این بود که در عملیات حمل مطلق بر مقید عدم فرق بین احکام تکلیفیه و احکام وضعیه. شیخ انصاری مطرح کرده است، محقق خراسانی کامل بیان کرده. در این مسئله به طور خلاصه این شد که فرقی وجود ندارد. حمل مطلق بر مقید در تکالیف از باب اقوائیت ظهور در تعیین. ظهور در تعیین اقوی است از ظهور مطلق در اطلاق. این بر مسلک محقق خراسانی، و بر مسلک محقق نائینی در تکلیف طبیعت مطلوب است و متعلق تکلیف است و طبیعت به وسیله اولین فرد انجام می شود و اجتزاء می آید. و اما در احکام وضعیه به وسیله قید احترازی که محقق خراسانی هم اشاره می کند که حمل بر غالبی نادر است یعنی قید خلاف عرف است. پس منظور از قید، قید احترازی است، قید احترازی که آمد مطلق را محدود می کند به آن حدی که قید آورده و این همان معنای حمل مطلق بر مقید است.

 

فرع دوم در مستحبات

فرع دوم مسئله استحباب بود. در مسئله استحباب قول مشهور این است که در استحباب جایی برای حمل مطلق بر مقید وجود ندارد. دلیلش را محقق خراسانی فرمود که مستحب یعنی محبوب، محبوبیت مراتب دارد. مقید حمل بر مرتبه محبوب بالاتر می شود. اما تحقیق در مسئله این است حمل مطلق بر مقید در مستحبات از اساس ملزمی ندارد چون مستحب الزام ندارد. و نکته آخر هم که شیخ انصاری قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: در مطلق و مقید عملیات مخصص متصل و منفصل و مخصص مجمل و تخصیص به وسیله منطوق و مفهوم و تخصیص اطلاق کتاب به وسیله نص سنت طابق النعل بالنعل درست برابر است با عام و خاص. آنچه را که آنجا گفتیم اینجا بیاورید. تا حالا در مطلق و مقید این مخصص متصل و منفصل را نیاورده بودند اما شیخ انصاری فرمود معیار هر دو باب یکی است، تمام آنها را که در عام و خاص می آوردید، در باب مطلق و مقید هم اجراء بکنید.[1] بحث مطلق و مقید کامل شد، جلسه بعد بحث مجمل و مبیّن ان شاء الله.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo