< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد مصطفوی

94/09/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ظنون یا امارات و حجج
خلاصه جمع بندی
قبل از اینکه بحث امارات را شروع کنیم ظاهرا جمع بندی بحث دیروز آخر بحث بود، جمع بندی را یک بار دیگر را خلاصه اش را بگوییم. در جمع بندی گفته شد نکات مشترک بین صاحبنظران، اولا نکته مشترک اصلی بین همه صاحبنظران که امتثال اجمالی علمی در صورت عدم تمکن از امتثال تفصیلی و عدم استلزام تکرار بلا اشکال جایز است. نکته دوم این بود که امتثال اجمالی در صورتی که مستلزم تکرار هم بشود ولی باز هم امکان علم تفصیلی در کار نباشد، این امتثال اجمالی هم درست است بلا خلاف. و اما شیخ انصاری با محقق نائینی رأی دادند که اگر امتثال تفصیلی امکان داشته باشد امتثال اجمالی کافی نیست. محقق خراسانی با سیدنا الاستاد بر این هستند که حتی در صورت امکان امتثال تفصیلی امتثال اجمالی کفایت می کند. و جمعی که ما انجام دادیم گفتیم که اگر امتثال اجمالی انجام بگیرد بعد از انجام بلا شبهه اجزاء و سقوط امر است، چون ماموربه قطعا انجام شده است. پس در عمل اختلاف از این جهت نیست. ز آن طرف رأی شیخ انصاری و محقق نائینی،امتثال تفصیلی قطعا اولی است، بحث در این است که آن متعین است یا متعین نیست. اولی بودن آن قطعی است و طبق امتثال تفصیلی انجام ماموربه بلا اشکال اجزاء در پی دارد. و بعد گفتیم که صاحبنظران در بحث علمی بحث از کفایت امتثال اجمالی می کنند اما در عمل سیره متشرعه و اهل شرع و خود صاحبنظران در صورتی که امتثال علمی تفصیلی ممکن باشد به دنبال امتثال علمی تفصیل می روند و به امتثال علمی اجمالی فورا مبادرت نمی کنند. نکته ای که سوال کردند این بود که امتثال ظنی که سیدنا الاستاد فرمود ظن مثل اماره که ظن معتبر باشد علم است، علم تعبدی است. علم دو قسم است: علم وجدانی که قطع است و علم تعبدی اماره معتبره شرعی. هر دو علم است با یک فرق که علم وجدانی در مثال ما علم تفصیلی اگر انجام بشود جا برای احتیاط باقی نمی ماند. چون علم نفی احتمال خلاف می کند، قطع ما یقطع به احتمال الخلاف. و اما اگر علم تعبدی بود جا برای احتیاط است و آن احتیاط هم ارقی انحاء العبودیه. که ظن تفصیلی داریم به یک جهت از چهار جهت یا به یک نماز از دو نماز، آن نیت ما جزم است. سه جهت دیگر را رجاءً انجام می دهیم و احتیاط می کنیم. این شبهه و اشکالی در کار نیست. اما بحث انسداد را محقق خراسانی مطرح کرد و من یک بار به خاطر اینکه آشنایی با انسداد داشته باشید گفتم و این تذکر را هم دادم که بحث انسداد امروز در اصول مثل بحث اماء و عبید در فقه است و قائلی ندارد. بالضروره انسداد باطل است. لذا بحث انسداد را مطرح کردم و مفصل مقدماتش را بحث کردم، تضییع وقت است. حالا از انواع عبد و انواع اماء بحث کنید طریقه عتق را بحث کنید، چه فائده ای دارد؟.

بحث ظنون و یا امارات و حجج
بحث قطع را کامل کردیم و به پایان رسید. رسیدیم به بحث بعدی که بسیار مهم است تحت عنوان بحث ظنون یا امارات و حجج. بدانیم در ادله استنباط اصلی ترین مرحله بحث بحث امارات و حجج است. بحث الفاظ یا اصول لفظیه مشترک است و در بلاغت هم بحث می شود. و در بدیع و بیان هم بحث می شود منتها در اصول یک مقدار گسترده تر. بحث استنباطی است ولی صبغه بلاغی ادبی هم دارد. ولی این بحث امارات و حجج فقط بحث اصولی است و فقط بحث از مبادی استنباط است. این بحث را در قبل از تطور اصول تحت عنوان بحث ظنون عنوان می کردند اما بعد از تطور اصول این بحث مبدل شده است به بحث امارات و حجج. تا قبل از تطور یعنی قبل از زمان شیخ انصاری بحث از اقسام ظن، ظن خاص و ظن مطلق و مطلق الظن و ظن معتبر مطرح می شد. که برای خود ظن یک اعتباری وجود داشت. اما بعد از تطور اصول قضیه کاملا تغییر پیدا کرد. ظن بما هو ظن در حد خودش که یک پندار ذهنی است از لحاظ شرعی هیچ اعتبار ندارد. امارات که سابقا اماره را مصداق ظن خاص به کار می برد، الان بحث از اماره از اعتبار اماره است. به حصول ظن از طریق اماره کار نداریم. خود اماره اگر اعتبارش کامل شد یک حجت قطعی است چون اعتبارش قطعی است. و ظن از قلمرو امارات و حجج محو شده است. لذا بحث ما الان درباره امارات و حجج است. آن مطلبی که شنیده اید که می گفتند «ظنی الطریق لا تنافی قطعیه الحکم» معنایش را الان می فهمیم که ظنیت طریق که می گوییم یک چیزی است که ما از باب علم و ظن اوصاف صور ذهنی را اضافه می کنیم و الا اماره که اعتبارش قطعی بشود دلیل هم قطعی است و مودایش هم قطعی است. نه اینکه ظن اصل دلیل است و مودایش حکم مقطوع است، اینگونه نیست. در اینکه دلیل ما هم دارای اعتبار قطعی است و مدلول دلیل دارای اعتبار قطعی هم قطعی است. و اما امارات و حجج، می دانیم امارات و حجج دو تا تعبیر مترادف است. به اعتبار کشف از مدلول امارات می گوییم و به اعتبار جعل شرعی حجت می گوییم. فرق اعتباری است. و الا امارات همان حجج و حجج همان امارات است.

تعریف اماره
اماره را قبلا تعریف کرده ایم و الان فقط سه تا خصوصیت برای اماره که اصلی ترین خصوصیت اماره است یادآور می شوم. اماره عبارت است از راهی به سوی مطلوب که خود دارای کشف ناقص ذاتی است و به توسط جعل شرعی این کشف کامل می شود که به تعبیر محقق نائینی می گوییم تتمیم کشف. و بعد از که خود کشف ذاتی داشت و از سوی شرع تتمیم شد. تتمیمش هم به طور قطعی باشد نه به طور ظنی، این می شود یک اماره معتبر دارای اعتبار قطعی شرعی مثل بینه که خود ذاتاً کشف دارد از مطلوب و کتاب و سنت و اجماع اعتبار بینه را اعلام کرده است که دارای اعتبار قطعی شده است.

فرق اماره با اصل و سه خصوصیت اماره
اماره سه تا خصوصیت دارد که با آن سه تا خصوصیت با اصل شرعی فرق می کند: 1. مودای اماره حکم واقعی است. منظور از حکم واقعی در شرع واقع فلسفی و واقع عینی نیست. منظور از واقعی مدلول دلیل اولی شرعی است. وجوب صلاه، مدلول «اقیموا الصلاه» است و می شود حکم واقعی. عنوان واقعی عینی ندارد که وجوب در واقع به شکل واقع فلسفی تحقق خارجی داشته باشد. مودای اصل حکم ظاهری است البته اصل شرعی. اصل عملی شرعی اما اصل عملی عقلی که صدور حکم نمی کند. درک حکم ظاهری می کند که به آن می گوییم درک وظیفه فعلی در حالت شک و حیرت. 2. اماره از ادله اجتهادیه است و اصل از ادله فقاهتیه. 3. موضوع اماره شک نیست، می تواند رفع شک بکند و می تواند ابتدائی اماره حکمی را بیان بکند. در موضوع اماره شک اخذ نشده اما در موضوع اصل شک اخذ شده است.

تقسیم امارات
به طور کلی امارات و حجج به دو دسته تقسیم می شود: قسم اول عبارت است از اماراتی که لبّیه هستند یا حججی که لبّیه هستند. قسم دوم حجج لفظیه. در تعریف و در بیان خصوصیت این دو دسته با هم فرق دارند. ادله لبیه از جنس عمل و فعل است از جنس لفظ و قول نیست. مثل اجماع، شهرت، سیره، عرف و فعل النبی و مورد. و اما قسم دوم حجج لفظیه طبیعتاً از جنس لفظ و بیان هستند مثل خبر و روایت، کتاب، یا قول شاهد که بینه باشد. اینها لفظند، ساختارشان و صیاغت شان لفظی است.

فرق ادله لبّیه و لفظیه
اما فرق به لحاظ خصوصیت این است که شنیده اید که ادله لبیه حمل به قدر متیقن می شود. ادله لفظیه به قدر متیقن خضوع نمی کند، غیر قدر متیقن را هم شامل می شود. و خصوصیت دوم اینکه ادله لبّیه ظهور و انصراف ندارند اما ادله لفظیه ظهور و انصراف دارند. فهم ادله لفظیه نیاز به اجتهاد دارد که آن ظهورات و اقسام دلالت ها و تعارضات و مسائل از این قبیل را بلد باشد تا از ادله لفظیه استفاده کند اما استفاده از ادله لبیه نیاز به اجتهاد ندارد. افرادی که مقلّد هم باشند می توانند سیره را بفهمند و از سیره استفاده کنند. اجماع را بفهمند توافق کل فقهاء است، که همه با هم موافقند می توانند بفهمند و در موارد نادری هم می توانند استفاده کنند نه به جهت استنباط در مسائل زندگی و احکام عمومی می توانند استفاده کنند. مثلا درباره عدم هتک مهمان و احترام ضیف مسلمان، که هتک حرام است و احترام مستحب است. این مقدار از احکام اجتماعی را از سیره می توانند استفاده کنند. با این سه خصوصیت این دو دسته ادله از هم دیگر به طور واضح جدا می شود و متمایزند.
نگاهی کوتاه به بحث حجیت ظواهر
محقق خراسانی به تبع از شیخ انصاری قدس الله نفسه الزکیه در ابتداء بحث حجج و امارات بحث حجیت ظواهر را مطرح کرده است. بحث حجیت ظواهر که در ابتداء بحث حجج و امارات آمده است به جهت یک مناسبتی است و آن این است که بحث از حجیت کتاب که اصل ادله و اساس اعتبار است و جزء ادله اربعه است به میان می آید ولی بعضی از صاحبنظران در جهت حجیت ظاهر کتاب شبهه کرده اند یا تردید داشته اند. برای رفع آن شبهه مطلب خاص عنوان نشده است که بگوییم حجیت کتاب و ظاهر کتاب حجت است، بحث حجیت ظواهر بعد مصداق را تطبیق کرده است به ظواهر کتاب آنگاه وارد شده است در استدلال طرفین. که یک دسته می گویند ما نمی توانیم از ظاهر کتاب استفاده کنیم لذا از باب حجیت ظاهر کتاب را نمی توانیم برای خودمان حجت تلقی کنیم. دسته دیگر که مشهور است و مورد اجماع اصولیین است این است که ظاهر کتاب حجت است. پس در اصل بحث از حجیت کتاب است که قطعی ترین حجت شرعی است و حجه الحجج است و آنگاه درباره حجیت ظاهر کتاب که بحث می شود عنوان این شده است که بحث حجیت ظواهر.

نکته: مجعول در باب حجج بناء بر مبنای محقق خراسانی و سید الخوئی
محقق خراسانی در امر اول از امور مقدماتی نسبت به حجیت امارات می فرماید: امر اول: حجیت اماره مثل حجیت قطع نیست که ذاتی باشد. لازمه ذاتی اماره حجیت نیست. و مجعول در باب حجج و امارات براساس رأی محقق خراسانی منجزیت و معذریت است. اما براساس رأی و نظر سیدنا الاستاد قدس الله نفسهما الزاکیات مجعول در باب امارات طریقیت و کاشفیت است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo