< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

95/09/14

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: دلالت آیات بر وجوب احتیاط

در این رابطه آیاتی گفته شد و آراء هم مورد بحث قرار گرفت.

 

نظر سید الخوئی

رسیدیم به رأی و نظر سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه. سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه آیاتی را که محدثین اخباریین در جهت اثبات اعتبار اصاله الاحتیاط مورد تمسک قرار داده اند ذکر می فرمایند. از این آیات آیه 195 سوره بقره و آیه 136 سوره اسراء و آیه 16 سوره تغابن که این سه تا آیه از این قرارند: خدای متعال می فرماید «وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ». استدلالی که می شود از این قرار است که شبهه خطیر است دارای مخاطرات است خطر ارتکاب فعل حرام وجود دارد و ارتکاب فعل حرام هم منتهی به تهلکه می شود و قرآن که می فرماید «وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» یعنی در مورد شبهه مخصوصا شبهه تحریمیه باید اجتناب کنید و خودتان را به تهلکه نیاندازید نتیجتاً مفاد این آیه می شود وجوب احتیاط. آیه دوم سوره اسراء 36 خدای متعال می فرماید: «وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» پیروی نکنید از چیزی که نسبت به آن چیز علم ندارید. شبهه از همان مواردی است که علم در آن وجود ندارد. و قران از ارتکاب کار بدون علم نهی می کند که نتیجه آن این است که در مورد شبهه باید دست نگهدارید و احتیاط بکنید. آیه سوم سوره تغابن آیه 16، خدای متعال می فرماید «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ» تقوای الهی را پیشه کنید تا جایی که توان دارید. تقوا هم پرهیزکاری از گناه است و شبهه که احتمال حرمت و گناه وجود دارد باید اجتناب بشود که ماموریم به پرهیزگاری و اجتناب از گناه که نتیجه آن هم می شود احتیاط. تقریر و نحوه استدلال با توضیحات از این قرار بود. اما سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: دلالت های این آیات بر مدعا یعنی بر اثبات اعتبار برای اصاله الاحتیاط کافی نیست. اما آیه اول که می فرماید: «وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» در این رابطه می بینیم که نهی شده است از القاء در تهلکه. و نهی درست است و متعلق نهی هم معلوم است تهلکه است. اما تهلکه به طور طبیعی یا هلاکت دنیوی است و یا اخروی است. اگر منظور هلاکت دنیوی باشد می فرماید به طور مسلم ارتکاب اطراف شبهه منتهی به هلاکت دنیوی نمی شود تا نهی از القاء صورت بگیرد، تا هلاکتی در کار نباشد نهی معنا ندارد. و اما اگر منظور هلاکت اخروی باشد در این فرض منظور از هلاک یعنی افتادن و گرفتار شدن در دام عقاب. اگر این منظور باشد طبیعتاً این آیه ارشاد می شود به سمت نجات از عقاب. و وجوب شرعی ثابت نمی شود چون که نهی از القاء در عقاب در صورتی که عقاب معلوم باشد این نهی ارشادی است.

 

منظور از حکم ارشادی

منظور از ارشادی آن است که مصلحت یا مفسده در فعل و کار معلوم و مشخص باشد یا عقلاً یا عقلاییاً اینجا می شود ارشاد. اگر مصلحت و مفسده معلوم نبود دستور فقط تعبد محض بود آنجا امر مولوی است و نهی مولوی است. بنابراین این آیه در عین حال که مردد است کلمه تهلکه بین هلاکت دنیوی و هلاکت اخروی که خود تردید از دلالت می کاهد یعنی به قوت دلالت صدمه می زند. و پس از آنکه ما فرض کنیم که هلاکت اخروی است می شود ارشادی و مدعای ما به اثبات نمی رسد. این آیه دلالتش بر مدعا کامل نیست.

 

سوال: احتمال شبهه غیر از حرمت حرمت و گناه است که اثر وضعی قطعا دارد.

پاسخ: اینجا ارتکاب قطعی نیست. اگر کسی کار حرامی را انجام بدهد اثر وضعی قطعا دارد ولی کار حرام معین معلومی را، اما اطراف شبهه است برای ارتکاب شبهه احتمال هلاکت دنیوی وجود ندارد مخصوصا هلاکت اثر وضعی است ولی نه هر اثر و ضعی. می گویید اثر وضعی قطعی است آن هم در حرامی که معلوم باشد. اینجا آیه قرآن می فرماید هلاکت است، هلاکت یک درجه بالایی از اثر وضعی است که نسبت به همه گناهان در دنیا ممکن است مترتب نشود. اما آیه دوم «وَلاَ تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» می فرمایند: این آیه دلالت دارد بر اینکه جایی که علم نداشته باشیم اقدامی نکنیم درست است ما اگر برای حکمی هیچ دلیلی نداشته باشیم اقدام کنیم تشریع است و محرّم است علی المسلکین مسلک محدثین و مسلک مجتهدین. ما که قائل به برائت هستیم می گوییم اگر دلیل نداشتیم تشریع و محرم است. محدثین و اخباریین که قائل به احتیاط هستند هم می فرمایند اگر دلیل بر احتیاط نداشته باشیم تشریع و محرم است. درست است اما ما در مورد شک در اطراف شبهه علم اجمالی بعد از فحص یا شبهات وجوبیه و موضوعیه دلیل داریم از حدیث رفع و قاعده قبح عقاب بلا بیان نقلی و عقلی.

 

آیا برائت علم است

پس از که دلیل داریم دیگر جایی برای این اشکال نیست که ما اقدامی کرده باشیم بدون علم. نه، اقدام بدون علم معنایش اقدام بدون دلیل است و ما در برائت اقدام بر اساس دلیل انجام می دهیم. در این آیه اقدام به غیر علم، معنایش این است جایی که اقدام می کنید باید از روی علم باشد. برائت که علم نیست. جوابش این است که دلیل علم است اعتبار دلیل قطعی است مفاد دلیل علم نیست اعتبار دلیل قطعی است. در پس قضیه علم وجود دارد. در نتیجه این آیه هم دلالتش بر اعتبار احتیاط به جایی نرسید. اما آیه سوم که عبارت است از «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ». در این آیه امر به تقوا شده است ما هم قائلیم و معترفیم که باید تقوای الهی را رعایت کنیم. تقوا به معنای تحفّظ از عقاب یا به معنای تحفّظ از القاء در مفاسد و گرفتاری های دنیوی. در هر صورت تقوا که معنایش تحفظ از خطرات است یک مطلب درستی است اما ما که به برائت تمسک می کنیم با استناد به دلیل عقلی و نقلی، نه تنها منافات به تقوا ندارد که مطابق با تقواست، با تقوا مطابقت دارد مخالفتی در کار نیست. در نتیجه هر سه آیه دلالتش بر اعتبار احتیاط کامل نشد. در پایان پس از اعلام نتیجه که این آیات که به طور کل به سه دسته بود به نتیجه نرسید و اعتبار برای اصاله الاحتیاط از جهت آیات قرآن ثابت نشد[1] این نتیجه بحث تا اینجا.

 

اما تحقیق و بررسی

در تحقیق با احترام و تجلیل از آراء صاحب نظران قدس الله انفسهم الزاکیات باید مراجعه کنیم به تفسیر.

 

مراجعه به تفاسیر

از آنجا که بحث از استناد به آیات به میان آمده است باید به تفسیر این آیات مراجعه کنیم و از جهت اینکه تفسیر باید تفسیری باشد که مورد اعتبار فقهاء باشد مراجعه می کنیم به تفسیر تبیان شیخ طوسی قدس الله نفسه الزکیه که فقیه و محدث و مفسّر و مورد اعتماد و اعتبار فقهاء است. شیخ طوسی سه تا آیه را که عنوان شد در تفسیری که مراجعه شد بیانی دارد می فرمایند: اما آیه اول «وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» می فرماید: این آیه که نهی می کند از القاء در تهلکه طبق آراء مفسران و نقل حدیث چهار معنا برای این القاء در تهلکه گفته شده است: 1. منظور از القاء در تهلکه امتناع از انفاق که در صدر آیه آمده است «وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَة» که با قرینه صدر از انفاق امتناع نکنید تا هلاکت بشوید. یعنی کسی که انفاق نکند امتناع از انفاق موجب تهلکه می شود به این معناست که مجموع مردم اگر انفاق نکنند مستمندان به هلاکت برمی خورند. این یک معنا، معنای دوم «وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» امتناع از انفاق و بدی کردن، آدم را به بدی روبرو می کند. انفاق نمی کند خودش گرفتار می شود و کسی به او انفاق نمی کند و هلاک می شوید. و معنای سوم گفته می شود که منظور از القاء در تهلکه این باشد که انسان مکلف ارتکاب به معاصی بکند و یأس از مغفرت داشته باشد. گناهی انجام داده گناهش یک مقدار زیاد بوده از مغفرت مایوس شده و می رود و گناه را تکرار می کند. این القاء در تهلکه است. هر قدر گناه زیاد باشد عفو و مغفرت بیشتر از آن است «و رحمته وسعت کل شئ». معنای چهارم گفته شده است که منظور از القاء در تهلکه این باشد که انسان در برابر دشمن اگر توان دفاع نداشته باشد نباید در درگیری و رویارویی اقدام بکند. دشمن مسلّح و قدرتمند و فرد کم توان و بدون تجهیزات القاء در تهلکه است. که القاء در تهلکه در محاربه این سوال در جلسه از استادنا الشهید صدر سوال شد که «وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» چه می شود با شهادت طلبی امیرالمومنین و سید الشهداء، جواب ایشان این بود که این آیه به آیات جهاد تخصیص داده شده است. آنجا جهاد است جهاد که باشد مسئله فرق می کند. وانگهی جهادی هم که در اثر آن حفظ دین منظور باشد آن دیگر رتبه اش مقدم از اینهاست. معنای دیگر را می فرماید که منظور از آیه این است که «وَأَنفِقُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ تُلْقُواْ بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ» انفاق بکنید ولی اسراف نکنید. کلّ اموال تان را ندهید که مثل رهبان ها و ریاضت طلب های خاص، همه اموال تان را بدهید خودتان را به هلاکت بیاندازید. این کار را نکنید. این چهار معنا برای این آیه در تفسیر آمده در تبیان شیخ طوسی می فرماید. در نهایت ایشان می فرماید که اولی این است که همه این موارد را شامل بشود. منظور از تهلکه همه این موارد است. و اشکالی هم ندارد که بگوییم آیه اطلاق دارد و شمول.[2] پس از این که این معانی فهمیدیم آیا اطراف شبهه تحریمیه جزء این معنا هست یا نیست، امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: ارتکاب شبهه تهلکه نیست اصلاً، اصلا تهلکه نیست از اساس تا بگوییم که مشمول نهی القاء در تهلکه بشود. اصلا آنجا تهلکه ای وجود ندارد بالوجدان.[3] تفسیر آیه گفته شد و در استفاده از این تفسیر در نهایت بحث ان شاء الله انجام می شود. اما تفسیر آیه دوم و سوم و بیان نظر تحقیقی و جمع بندی و نگاهی به وجوب طریقی احتیاط و جمع بندی بین آراء صاحب نظران ان شاء الله برای جلسه فردا.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo