< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

97/10/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: تحقیق درباره تعرض آراء نسبت به استعمال لفظ به معانی متعدد

بحث و تحقیق درباره تعرض از آراء و نظرات نسبت به استعمال لفظ واحد به معانی متعدد، پنج تا رای و نظر بود رای اول و دوم گفته شد رای اول این بود که عقلا ناممکن است که رای محقق خراسانی و جمعی بود. رای دوم این بود که لفظ نسبت به معنا وضعیت توقیف دارد و توقیفی است. رای سوم تفصیل بود بین استعمال لفظ اگر مفرد باشد جایز نیست و اگر تثنیه و جمع باشد جایز است که رای صاحب معالم بود.

 

رای چهارم

اما رای چهارم: صاحب فصول قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: قولی این است که گفته می شود استعمال لفظ واحد به معانی متعدد جایز نیست اگر قضیه ایجابیه باشد. و اما اگر قضیه سلبیه باشد لفظ واحد به معانی متعدد بکار می رود. مثلاً اگر کسی به طور موجب لفظی را بکار ببرد «رأیت عیناً او جئنی بعین» طبیعتا بیشتر از یک مصداق نمی تواند داشته باشد. چون که شرحش را دادیم که تعدد در قالب وحدت و انفراد نمی گنجد و لفظ واحد بما هو واحد قالب برای یک معنا بیشتر نیست اما اگر بگوییم «ما رایت عیناً» اصلا همین عین استعمال شده است به همه عین ها، هیچ عینی را ندیدید نه عین باصره نه جاریه نه ذهب و نه اصل الشیء، هیچ چیزی را. بنابراین استعمال در صورت ایجاب اشکال دارد و در صورت سلب درست است.[1] این وجه را صاحب فصول ذکر می کند اما محقق خراسانی این وجه را یادآور نشده است. استادنا العلامه شیخ صدرا قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: محقق خراسانی که این وجه را تعرض نفرموده اند به جهت وهن و بی اساس بودن این وجه هست. اصلا ذکر و حذف آن مساوی است. برای اینکه بسیار واضح است سلب مجموع است مقتضای طبیعت نهی سلب جمیع است سلب جمیع استعمال در همه تک تک معانی نیست سلب المجموع من حیث المجموع است. مضافا بر اینکه بحث ما در اراده معناست از یک لفظ یک معنا اراده بشود. از یک لفظ چند معنا اراده بشود و خواسته بشود. در سلب اراده معنا نیست سلب هست معنایی را نطلبیده اید بنابراین این وجه در نهایت وضوح است که محقق خراسانی ذکر نفرموده اند.

 

سوال:

پاسخ: اراده معنا نیست ما در بحث مان می گوییم از یک لفظ چند معنا را بخواهیم خواستن معانی نیست کنار گذاشتن است این که جزء بحث ما نیست. کنار گذاشتن که همه را بگذارید کنار، استعمال نیست سلب است.

و اما رای پنجم

و اما رای پنجم: محقق اصفهانی و سیدنا الاستاد و امام خمینی اما محقق اصفهانی قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: در استعمال لفظ آنچه که نکته محوری هست قصد معناست. قصد محدودیت ندارد قصد قدرت توسع دارد، قابلیت برای فراگیری دارد با یک قصد چندین مطلب در زمان واحد قصد می شود. بنابراین از لحاظ عقلی مشکلی نداریم قصد است و از سوی متکلم و معانی متعدد. متکلم با یک لفظی که در نظر می گیرد در ذهن خودش چند معنا را قصد می کند هیچ مانعی ندارد. شما مثلا در مسئله اکرام یک اکرم العالم می گویید چند تا عالم را قصد می کنید امکان دارد این به این معنا که قصد این ظرفیت را دارد یک لفظی که مشترک است متلکم می گوید عین، در ذهن خودش سه معنای از عین را قصد می کند قصد قصور ندارد و کوتاه نیست و کم نمی آورد.[2] این بیان ایشان، سیدنا الاستاد بحث می کنند می فرماید: محقق خراسانی فرمودند که لفظ فانی در معناست فانی در معنا وجه معنا می شود و وجه یکی است و براساس رای مشهور که هویت اعتباریه باشد لفظ وجود معناست معنا وجود لفظ است یک وجود است. یک وجود بما هو وجود قابل تعدد نیست. و این مطلب بسیار دقیق و بسیار واضح است. سیدنا می فرماید: این حرف درست است اما در صورتی که بگوییم منظور از انشاء ایجاد المعنی است که لفظ وجود معنا بشود. در اینجا یک لفظ یک معنا و یک وجود است. لفظ که وجود یک معناست وجود برای یک موجود است یک وجود برای دو موجود که نمی تواند باشد. به این مبنا درست است و اما براساس مسلک ما که گفتیم وضع تعهد است و انشاء ابراز است مانعی ندارد می شود در عالم ذهن تعهدهای متعددی را داشته باشیم. اینجا آن اشکال پیش نیاید که لفظ اگر معانی مشترک داشته باشد تعهد اول با تعهد ثانی منافات دارد فرق دارد. آنجا یک تعهد که بشود مشخص، تعهد دومی برخلاف تعهد مشخص اولی مناقض و منافی است. اینجا از ابتداء تعهد می کنیم یک تعهد وسیع در ذهن در نظر می گیریم برای یک لفظ مشکل و مانعی ندارد. الان این مطلب را می گوییم که محقق نائینی هم فرموده بودند بر کلام محقق خراسانی جمع شد. اما بیان محقق نائینی که فرموده بودند جمع بین لحاظین در ذهن ممکن نیست که یک لفظ برای یک معنا یک لحاظ استقلالی دارد معنای دوم که بیاید باز هم یک لحاظ استقلالی دیگر و ساده اش می شود اجتماع مثلین. می فرماید این فرمایش قابل التزام نیست. برای اینکه ذهن صفحه وسیعی دارد در صفحه ذهن لحاظ که همان تصور است تصور معانی متعدد کار ممکنی است و هیچ اشکال ندارد. ما در یک آن تصور می توانیم چند شیء ای را این اولا صفحه ذهن صفحه وسیعی است. و ثانیا این تصورات ریشه اش اراده است اراده که در عالم ذهن هست می تواند در زمان واحد متعلق متعدد داشته باشد مثال می زند یک انسان در آن واحد دو تا عمل را هم زمان اراده می کند مثلاً از یک سو با کسی تکلم می کند از یک سو هم کتابش را ورق می زند در همان آن، کتاب را هم با اراده ورق می زند و با کسی حرف می زند. یک آن است دو تا اراده است. امکان دارد که انسان در آن واحد دو تا فعل اختیاری داشته باشد. پس تعدد تصور که ریشه اش اراده است اراده می تواند در ذهن متعدد باشد یعنی متعلق های متعدد داشته باشد. یک آن است ذهن وسیع است دو تا اراده هم زمان است. پس ذهن ظرفیت دارد. دلیل سوم اقامه می کند دلیل سوم وجدان است می گوید شما مراجعه کنید به وجدان تان قابل انکار نیست که یک انسان با تمرکز حواس چند تا مطلب را در آن واحد می تواند تصور کند. پس وسعت صحنه ذهن بسیار زیاد است گنجایش تصور معانی متعدد را دارد. لذا از لحاظ عقلی هیچ مانعی ندارد که یک لفظ به چند معنا استعمال شود به عبارت دیگر ذکر یک لفظ و اراده چند معنا. عقلا اشکال ندارد.[3]

 

کلام امام خمینی

و اما سیدنا الامام خمینی قدس الله نفسه الزکیه همین کلام محقق اصفهانی و سیدنا الاستاد را تایید می فرمایند یک عبارت واضحی فرمودند که قابل استفاده و توجه است می فرماید: ذکر یک لفظ و اراده معانی زیاد این اراده علم است و در حقیقت تصور ذهنی علم تصوری است. علم که محدودیت ندارد علم می تواند موارد زیادی را فرا بگیرد. در این اصطلاح که اراده علم است اصطلاح فلسفه است در فلسفه که می گوییم اراده خدا باعث جبر نمی شود از نوشته جبر و اختیار استادنا العلامه شیخ صدرا دارم نکته اصلی در رد جبر که اراده خدا تعلق گرفت تخلف نمی شود جوابش این است که اراده علم است علم قوه قهار نیست. علم جبار نیست اختیار را سلب نمی کند. سیدنا الامام می فرماید: لفظ واحد را و اراده معانی علم است علم وسعت دارد می تواند چندین معنا را در آن واحد شامل بشود و فرا بگیرد و مشکلی ندارد.[4] تا به اینجا آراء گفته شود. سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه می فرماید: این مطلب از لحاظ عقلی اشکال ندارد اما در مرحله استعمال و ظهور عرفی مشکل دارد. در بحث ظهور عرفی که برسیم می فرماید: یک لفظ واحد ظهور دارد در معنای واحد، اگر معانی متعددی در نظر بگیریم در مقام استعمال باید قرینه بیاوریم قرینه که آوردیم تعدد دال و مدلول می شود و یک لفظ نیست، قرینه خودش یک لفظ دیگری است. وحدت دال و تعدد مدلول را قصد کردیم قرینه که بیایید تعدد دال و تعدد مدلول می شود مثل اینکه چند لفظ را در کنار هم برای چند معنا بکار بردیم. بکار بردن و استعمال یک لفظ در چند معنا نیست. نتیجه این شد که بیان سید و در عمل که استعمال یک لفظ در معانی متعدد عرفاً درست نیست یعنی ظهور عرفی اعلام می کند که یک لفظ یک معنا دارد اما عقلاً کار ناممکنی نیست. در یک جمله ذکر لفظ واحد و اراده معانی متعدد عقلاً ممکن است و عرفاً درست نیست. آراء گفته شد.

 

معانی بطون در قرآن

محقق خراسانی یک تتمه ای دارد می فرماید «وهم و دفع» یک وهم و دفعی است و آن این است که می فرماید: گفته می شود یا نصوص وارد شده است که قرآن بطنی دارد هفت بطن یا هفتاد تا بطن، بنابراین لفظ قرآن یک لفظ استعمال می شود به هفت معنا یا به هفتاد معنا. این یک توهم است بنابراین براساس همین نصوص اعلام کنیم که یک لفظ به معناهای متعددی استعمال می شود. محقق خراسانی از این اشکال یا توهم دو جواب داده است جواب اول این است که می فرماید منظور از بطون در قرآن این باشد که لفظ استعمال بشود یک معنا مراد باشد ولیکن معانی دیگر مستقلاً در مقام استعمال جا داشته باشد که بیاید بعداً، می فرمایند که این وجه قابل التزام نیست. برای اینکه این صورت از مسئله برای هر لفظی ممکن است الان به یک معنا اراده شده ممکن است در استعمال های مستقل دیگری معنای دیگری پیدا کند و داشته باشد. این ربط به بطون قرآن و عظمت قرآن ندارد. و اما جواب دوم را درست تلقی کرده اند و سیدنا الاستاد هم تایید فرموده اند و آن این است که می فرماید: هفت تا معنا برای آیه قرآن مثلا به این شیوه است که یک لفظ را می گوییم و یک معنا اراده می کنیم ولی معانی دیگر از لوازم معنای مراد باشد اگر این است حرف درستی است. اما مگر بطون قرآن به این شکل است که یکی مراد و بقیه لازم و ملزوم، لذا بعضی از محققین می فرمایند که این حرف خلاف ظاهر است لذا ما باید معنای لازم را پیدا کنیم لازم آن نیست که ما ابتداءً برداشت می کنیم شرح عنایه الاصول مرحوم اقای فیروزآبادی که جزء شاگردان مرحوم نائینی بود می فرماید: اگر این گونه بگوییم خلاف ظاهر است ظاهر از بطون این نیست که یک معنا مراد باشد و بقیه لوازم باشد. هرچند اگر اینگونه باشد کار درست می شود ولی خلاف ظاهر است. اما تحقیق یا عمق کلام محقق خراسانی را باید به دست بیاوریم منظور از لازم و ملزوم دو تا معناست یک معنای منطقی هست لازم و ملزوم که لازم بالمعنی الاعم و لازم بالمعنی الاخص است، و اما این لازم به معنای اصطلاحی عرفی است که می گوید این فرد ملازمش است ملازم یعنی همراه اوست. این لازم از آن باب است که در اصطلاح می گوییم لازمش است یعنی ملازم مصاحب است همراه است. این معنا مراد است. می گوییم یک معنا اراده می شود معناهای دیگر هم همراه هست ولی در یک استعمال اراده نمی شود. معناهای دیگر هم همراه هست به معجزه قرآنی ولی آن معناها محقق خراسانی می گوید فهم آن معناها از قدرت ما بیرون است. آن را موکول می کنیم از مهبط العلم و منبع الوحی و مرکز عصمت آل البیت باید استفاده بشود. هر موقع از آن طرف برای ما خبری رسید می فهمیم و الا دست ما به جایی نمی رسد. یک روایت را در این رابطه بخوانم و سیدنا روایات زیادی در این رابطه نقل می کند که ما از عظمت قرآن و بطون قرآن آشنا بشویم موثقه سکونی، درباره قرآن می فرماید: «اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن» تا اینجا که می رسد «و له ظهر و بطن فظاهره حکم و باطنه علم ظاهره أنیق و باطن عمیق له نجوم و علی نجومه نجوم لا تحصی عجائبه و لا تبلی غرائبه مصابیح الهدی و منار الحکمه و دلیل علی المعرفه»[5] قرآن بطونی دارد آن همه عمق و مصدر معرفت و حکمت است لذا معانی دارد منتها فهمش از توان ما بیرون است هر کجا بربخوریم به روایتی که اهل من خوطب به چیزی گفته باشد استفاده می کنیم. نکته تکمیلی هم این است که به عبارت کوتاه قرآن را که می گوییم بطون دارد با لفظی که استعمال بشود و معانی متعدد اراده شود ربطی ندارد. برای اینکه در بحث می گوییم استعمال لفظ در اکثر از یک معنا و در اینجا می گوییم قرآن بطون دارد حرف از استعمال نیست بطون دارد معنایش این است که هر فردی به اندازه ظرفیت خودش از هر قشری در هر عصری می تواند یک معنایی از قرآن استفاده کند تا برسد به معصوم. پس قرآن بطون دارد مطلبی است استعمال لفظ از اکثر از یک معنا مطلب دیگر ربط به هم ندارد. لذا یک توهمی است که جوابش هم کاملا واضح است. اما جمع بندی و تحقیق جلسه آینده.


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo