< فهرست دروس

درس خارج اصول استاد سید کاظم مصطفوی

99/03/11

بسم الله الرحمن الرحیم

 

موضوع: النواهي/مادة النهي /بحث و تحقیق درباره فرق بین أمر و النهی

 

سالروز هدم قبور مقدسه أئمه معصومین صلوات الله علهم أجمعین هست که به دست جهال فجرة وهابیت برخاسته از عمق جهل و وحشیت و سبوعیت این برنامه انجام شد. قبوری که برای أئمه بقیع وجود داشت دستور تخریبش را دادند و تخریب کردند برای اینکه آن جهل أبوجهلی را نسبت به اهل بیت پیامبر عملی بسازند که قلوب پیروان و اتباع اهل بیت را تا أبد جریحه دار ساختند و متأثر. و انشالله انشالله انشالله أولاً این قبور آباد می شود. به حول و قوة خداوند به دست کسی که او منتقم در برابر ظلم ظلمه هست. امام عصر عج الل تعالی فرجه الشریف. انشالله به دست خود آقا این قبور آباد می شود. به کوری چشم وهابیت کور دل از خدا بی خبرِ دور از انسانیت و دور از هر گونه معرفت و أدب و منش انسانی و ثانیاً خیال کنند که با پایین آوردن آن گنبد مقدس اسم اهل بیت از دنیا محو کنند که نمی توانند و نمی شود. آن گنبد هر چند مصداق ﴿فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ﴾[1] هستش ولی قبور أهل بیت در دل پیروان اهل بیت هست. تمام دنیا اگر به پا خواسته باشند که همه با شرک و کفر و الحاد همه دست به دست هم بدهند این بناهایی که در عمق قلب پیروان اهل بیت هست امکان تخریبش نیست. اهل بیت علیهم السلام أنواری است که همیشه ساطع است و اگر در دنیا نورانیت معنوی دیده بشود مستقیماً به أنوار الهیه، به أنوار مقدسه اهل بیت أطهار علیهم السلام مرتبط خواهند بود و شما می بینید که به عنوان نمونه قبر سیدالشهداء را هم در تاریخ، حُکّامی بالاتر از آنها بارها شاید خواستند که تخریب کنند اما الان چه می شود؟ ددر تاریخ بشر، در تمامی مراسم معنوی دنیا، مثل اربعین سیدالشهداء آن کمیت و آن کیفیت و آن عضق و آن توسل وجود ندارد. نبوده و نیست. زیرا ي﴿ُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾[2] در هر شرائطی هر قدر که تلاش بکنند که أنوار اهل بیت را خاموش بکنند خاموش نمی شود. تا انسانیست هست تا بشریت هست تا جهان این دوره را دارد. أسماء اهل بیت در این ظلمت کده زندگی یک چراغ راهی است برای همه این مردم دنیا. هم عینی و هم فطری. انشالله امیدواریم و معتقد به دعا هستیم و دعا می کنیم خدایا به لطف و کرمک نظام دشمنان اهل بیت را به قهاریتت نابود و سرنگون بفرما. قبور مقدسه اهل بیت علیهم السلام و الصلاة را به دست خود آقا امام عصر و پیروان از اتباع آل البیت آباد بفرما. انشالله زنده باشیم سفر دسته جمعی داشته باشیم. ببینیم همانطور که سامراء را خراب کردند و الان آباد هست. پیروان أهل بیت دوباره بهتر درست کردند. ببینیم بقیع یک گنبد و بارگاهی هست که قلب مومنین را روشن کند. خدایا برای ما توفیق زیارت قبور أئمه بقیع عنایت بفرما. برای شادی روح أئمه بقیع و أرواح مقدسه أئمه بقیع صلواتی ختم کنید.

بحث و تحقیق درباره‌ی فرق بین امر و نهی

در بحث نواحی یک مقدمه‌ی کوتاهی دارد محقق خراسانی، و آن عبارت است از بیان فرق بین امر و نهی، و بعد از آن اولین مسئله بحث اجتماع امر و نهی شروع می‌شود که انشاءالله شما با جدیّت بیشتر دنبال کنید. یک بحثی است که از لحاظ ماهیت بحث دارای عمقی است بسیار قابل توجه و هم آثاری عملی دارد و جزء بحث‌های اصلی در اصول بحث اجتماع امر و نهی است که از این مقدمه که فارغ شدیم اولین مسئله، مسئله‌ی اجتماع امر و نهی است.

در مقدمه اجمال قضیه این شد که محقق خراسانی فرمودند، امر ونهی فرق نمی‌کند هر دو طلب هستند. معنای امر و نهی یک چیز است یعنی طلب. منتها فرقشان در متعلق هست، متعلق نهی ترک طبیعت، و متعلق امر، انجام طبیعت. این حرف، حرف مشهور است یعنی مشهور از اصولیین بر این هستند. رأی و نظر قدمای اصحاب و رأی و نظر محقق خراسانی گفته شد که ماحصلش را برای بعضی از عزیزانی که حضور فرموده‌اند توضیح می‌دهیم.

اما رأی و نظر محقق نائینی

محقق نائینی قدس الله نفسه الزکیه فرمودند؛ که امر و نهی دوتا در معنا یکی هستند و در متعلق فرق دارد متعلق امر، ایجاد طبیعت است و متعلق نهی ترک طبیعت است تعبیر ایشان این بود که صرف و وجود طبیعت و صرف و ترک طبیعت. تا اینجا گفتیم. می‌فرماید که در مورد معنای نهی باید توجه کرد که متعلق نهی که ترک طبیعت هست منظور از این متعلق چیست؟ آیا ترک، مطلوب مستقل هست که فقط نهی تعلق گرفته است به ترک، خود ترک بماهو ترک متعلق نهی است به شکل معنای اسمی، مستقلاً واما ترک افراد مطلوب مستقل نیست بلکه ملازم مطلوب هست. مطلوب، ترک. ملازم آن مطلوب، ترک افراد. و صورت دیگری که تصور می‌شود این هست که بگوییم متعلق نهی خود افراد هست تمام افراد منهی عنه. اما ترک به عنوان آلة اللغیر، آلة لتوسلِ الی ترک الافراد، بنابراین در این صورت مطلوب چه می‌شود؟ مطلوب اصلی ترک افراد، و اما خود ترک، بما هو ترک، مطلوب اصلی نیست بلکه متعلق که قرار می‌گیرد می‌شود معنای حرفی. آلة للغیره. این دو صورت درباره‌ی متعلق نهی تصور می‌شود می‌فرماید هر یک از این دو صورت اثر خاصّی دارد اگر منظور از متعلّق نهی آن صورت اول باشد که ترک به نحو مستقل متعلّق نهی بود، در این صورت اگر مکلّف یک فرد از افراد منهی عنه را انجام بدهد یعنی ترک را مخالفت کند در این صورت، نهی ساقط می‌شود چون وحدت مطلوب هست، مطلوب همان ترک است به نحو مستقل، آن از بین رفت و اتیان دستور نسبت به افراد دیگر، نیازی به دلیل جداگانه‌ای دارد نهی ساقط می‌شود و اما اگر فرض کردیم که ملحوظ در متعلق نهی صورت دوم بود که ترک به نحو معنای حرفی، آلة لتوسل الی ترک الافراد هست در این صورت می‌فرماید اگر یک مورد تخلف صورت بگیرد یعنی یک فرد از افراد منهی عنه ترک نشود می‌فرماید نهی ساقط نمی‌شود چرا؟ چون در این صورت، افراد متعلق نهی هست، نهی منحل می‌شود به عدد افراد، هر فرد یک نهی از خودش دارد یک مورد که ترک شده است یک مورد معصیت هست، افراد دیگر که اطاعت و امتثال بشود خودش جدای از آن یک مورد هست هر کدام برای خود نهی دارد.[3]

رأی محقق خراسانی

این شرح را که دادیم عنایت فرمودید که این کتب اصولی هر کدام به دیگری مربوط است این شرح به چه چیزی مربوط می‌شد؟ به آن تتمه‌ای که محقق خراسانی فرمود که اگر نهی یک بار مخالفت بشود نسبت به بقیه‌ی افراد چه دستوری وجود دارد با این شرح محقق نائینی، سرنوشت آن فرد را اعلام فرمودند. و اما رأی ایشان؛ می‌فرمایند ولیکن باید بدانیم که وضعیت نهی به طور طبیعی انحلالی است، چرا؟ برای اینکه امر و نهی به طور اغلب برخواسته از مصلحت و مفسده هست. کلمه‌ی اغلب شما را سرگردان نکند. منظور از این اغلب یعنی به طور طبیعی، به نحو غیرطبیعی گاهی اختباری است و گاهی هم تهجیزی است آنها ممکن است مفسده و مصلحتی نداشته باشند. این اغلب از آن اغلب‌هایی است که نشان می‌دهد طبیعت نهی به این صورت است که برخواسته از مفسده است. مثلاً شرب خمر که نهی شده است هر فرد از افراد خمر آن مفسده را دارد بنابراین نهی تعلق می‌گیرد به فرد فرد آن افرادی که مصادیق را افراد برای خمر هستند. منحل می‌شود نهی به عدد افراد منحی عنه، پس از آنکه مطلب از این قرار بود می‌توانیم اعلام کنیم که اگر نهی یک مورد مخالفت بشود یک فرد از افراد نهی تخلف بشود، نهی نسبت به افراد باقیمانده وجود دارد و به قوّت خودش باقی است برای اینکه نهی منحل می‌شود به عدد افراد، هر فردی مشترک است در مفسده و ملاک نهی دارد. اشتراک در مفسده دارد، و ملاک نهی را دارد و مورد انحلال قرار می‌گیرد. نتیجه معلوم شد. پس این نتیجه را از بیان ایشان گرفتیم.

سوال و جواب

یک سوال و یک جوابی خود ایشان اضافه می‌کند. می‌فرماید که اگر اشکال کنید که نظر شما درباره‌ی انحلال نهی درست است گفتید نهی انحلالی است و قبول کردیم سرّش چه بود؟ همه‌ی افراد مشترک در مفسده هستند و آن اشتراک در مفسده ملاک نهی را دارد و نهی منحل می‌شود به عدد افراد منهی عنه. این مطلب که درست شد و بعد می‌فرماید که اگر اشکال کنید که این حرف شما نقض می‌شود به فتوای فقها، فقها در باب نذر اگر کسی نذر کند مثال معروف که سیگار نکشد، چه می‌شود؟ یک نهی می‌آید از سیگار کشیدن. فتوا این است که اگر این مکلف که نذر کرده سیگار نکشد اگر یک بار تخلف کرد یک نخ سیگار کشید نهی ساقط شده، پس از آن اگر سیگار کشیدن را ادامه بدهد متعلق نهی نیست این با حرف شما تطبیق نمی‌کند انحلال وجود ندارد نهی ساقط می‌شود. این اشکال. در جواب این اشکال که خود ایشان جوابی را که فرموده‌اند اکتفا کنیم چند جواب دیگر هم داده شده است. می‌فرماید که باب نذر را با باب نهی اولیه‌ی شرعی، از هم جدا کنید با هم فرق دارد. در نهی شرعی که مثلاً نهی تعلق دارد لاشرب به خمر، خود خمر خود متعلق مفسده دارد لذا چون خود متعلق مفسده دارد افراد آن متعلق هر کدام اشتراکی در آن مفسده دارند و ملاک نهی را دارند. اما در نذر خود فعل شرب سیگار، خودش مفسده ندارد بلکه مفسده تعلق دارد به حنس، به تخلف نذر، تخلف نذر هم یک وجوب وفا دارد یک تخلف دارد با یک تخلف حنس محقق می‌شود و ماجرا به اتمام می‌رسد چیز دیگری باقی نمی‌ماند.

اما در فقه بود با شما گفته بودند که ظاهراً اساس بر فتوای بعضی از بندگان حقیر خدا، سیگار کشیدن خودش بر حسب ذات مفسده دارد. لذا ضرر سیگار یک امری است ثابت و از این رو، حرمت شرب سیگار هم ملاک دارد و هم وجهی دارد که البته بماند. اما مشهور این است که خود سیگار مفسده‌ای ندارد ما طبق مشهور عمل می‌کنیم غیر مشهور بماند سر جای خودش در همان وادیِ غربت خودش بماند. رأی و نظر محقق نائینی کامل شد.

رأی و نظر سیدناالاستاد(سید خویی)

در این مورد یعنی درباره‌ی فرق بین معنای امر و نهی سیدنا الاستاد قدس الله نفسه الزکیه کلام مشهور را شرح می‌دهد که شرح دادیم و تکرار نمی‌کنیم. و بعد می‌فرماید: و للمناقشة فيما ذكره المشهور مجال واسع، می‌فرماید نسبت به رأی مشهور درباره‌ی فرق بین امر و نهی، مجال و زمینه‌ای برای اشکال وجود دارد به این صورت که مشهور فرمودند امر و نهی در معنا یکی هستند و در متعلق فرق دارند می‌فرماید این مطلب قابل التزام نیست برای اینکه مشهور فرمود معنای امر و نهی طلب است. چنین چیزی نیست. طلب یک معنای مشترک بین امر و نهی نیست بلکه علی التحقیق معنای امر بعث هست بعث و تحریک، و معنای نهی زجر و منع. یک لفظ و یک مفهوم مشترک بین این دو معنا وجود ندارد. زجر چیزی است و بحث چیز دیگر. به طور واضح لغته و عرفاً، امر بحث برانگیختن نهی زجر هست و برحذر داشتن. دو معنای متخالف هست کجا می‌توانیم بگوییم معنای امر و نهی یکی است. و همین‌طور نسبت به متعلق که مشهور فرمودند متعلق امر و نهی فرق می‌کند به عکس ذاک السببه(الثمنه) فانتبه. متعلق امر و نهی یکی است. متعلق امر هم فعل هست فعل مکلف و متعلق نهی هم فعل مکلف هست. شرب یا اکرام در امر اکرام فعل است. متعلق امر است. در نهی شرب خمر متعلق نهی است. فعل مکلف است. ملاک مصلحت و مفسده هم در خود آن فعل وجود دارد. اکرام مصلحت دارد. شرب خمر مفسده دارد نه ترک. ترک مصلحت ندارد. خود شرب خمر مفسده دارد پس متعلق هر دو یکی است و معنای هر دو، دو چیز به عکس مشهور، امر و نهی از حیث معنا متعدداند و اختلاف دارند از حیث متعلق فرقی ندارند. متعلق هر دو فعل است.[4] [5]

این مطلب یا این معنا منشأش ادبیات و بلاغت است. در ادب و بلاغت امر و نهی به این معنا است. در اصول هم گاهی امر را بحث می‌گویند که گفتیم برگرفته از بلاغت. این بیانی که سیدنا الاستاد فرموده‌اند طبق بررسی‌ای که این حقیر داشته‌ام فاصله‌ی این رأی با رأی جدید ایشان، به سطح چاپ شده، سیدنا الاستاد شش دور اصول را تدریس کرده‌اند که در تاریخ تدریس اصول، همچین چیزی به ثبت نرسیده است. موفق‌ترین استاد محقق نائینی بوده است که سه دور تدریس کرده است هر دوره هفت سال، سیدنالاستاد شش دور، هر دوری شش سال، آخرین دوری که من بودم دیگر ترک کرد و رفت.

در محاضرات رأی ایشان با رأی ایشان در مصباح الاصول فرق دارد. در مصباح الاصول تقریباً دور دوم تدریس ایشان است در محاضرات تقریباً دور چهارم تدریس ایشان است. در این دور چهارم این فرقی که الان گفتیم را کنار گذاشتن و گفتند این هم نیست. نه معنای امر و نهی آن است که مشهور گفته‌اند و نه آن است که جماعتی گفته‌اند، بلکه معنای امر و نهی اظهار ابراز اعتبار نفسانی است که شرحی دارد و انشاءالله فردا. سلامتی آقا امام زمان صلوات ختم کنید.

 


[3] أجود التقريرات‌، الخوئي، السيد أبوالقاسم، ج1، ص330 الی 33.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo