< فهرست دروس

درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

88/07/25

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : رؤیت هلال

 

مطالبی که مقدمتاً لازم بود برای بیان این مطلب که اول ماه یک امر واقعی می باشد و سال هم براساس قرآن مجید 12 ماه است عرض شد ، وهمچنین گفتیم که چیزی که واقعیت داشته باشد گاهی علم به آن حاصل می شود وگاهی علم به آن حاصل نمی شود فلذا شارع مقدس وظیفه را هم در صورت علم وهم در صورت جهل به حکم واقعی یا به موضوع حکم واقعی بیان کرده است.

ما از امروز إن شاء الله آنچه که از نظر بنده حقیر درباره اول ماه میزان ومعیار است به همراه دلیلش بیان می کنیم .

ما در اینجا چند مطلب را عرض می کنیم ، اول اینکه همانطور که عرض کردیم ماه در حرکتش به دور زمین اشکال و حالات مختلفی دارد ، گفتیم که ابتدا ماه در حالت محاق قرار دارد وبعد حرکت می کند وتشکل به شکل هلال پیدا می کند که در این صورت اول ماه ثابت می شود ، بعد در ادامه هفت روز حرکت می کند تا به تربیع اول می رسد وبه شکل نیم دایره در می آید ، مجدداً ماه یک هفته دیگر حرکت می کند تا به بدر می رسد و به صورت یک دایره کامل در می آید ، بعد از این حالت دوباره ماه یک هفته دیگر به حرکتش ادامه می دهد تا به تربیع ثانی می رسد ومجدداً به شکل نیم دایره در می آید و بعداز تربیع ثانی ماه به حرکتش ادامه می دهد و هر شب نورش کمتر می شود تا اینکه دوباره در محاق قرار می گیرد ، این حالاتی است که برای حرکت ماه متصور است ویک واقع وطبیعت محفوظی دارد که هر ماه یک مرتبه اتفاق می افتد.

مطلب دومی که باید عرض کنیم این است که در مسئله مانحن فیه فهمیدن طول وعرض بلاد بسیار مؤثر است که ما مفصلاً درباره آن بحث کردیم و گفتیم که برای سنجیدن طول بلاد وفهمیدن اختلاف ساعات یک مبدئی باید داشته باشیم تا براساس آن مبدأ این امور رابسنجیم ، فلذا در هیئت جدید گرینویچ را که یک شهر کوچکی نزدیک لندن است مبدأ فرضی برای سنجیدن طول بلاد قرار داده اند ، پس بلادی که در شرق گرینویچ هستند دارای 180 درجه طول شرقی وبلادی که درغرب گرینویچ هستند دارای 180 درجه طول غربی می باشند که مجموعاً می شود 360 درجه ، بنابراین هرچه بلاد شرقی تر باشند اوقات صبح وظهر و مغرب و... زودتر برایشان محقق می شود و هرچه غربی تر باشند این اوقات دیرتر برایشان محقق می شود.

درباره عرض بلاد هم باید عرض کنیم که مبدأ سنجش عرض بلاد خط استوا می باشد فلذا بلادی که در شمال این خط قرار دارند 90 درجه عرض شمالی دارند وبلادی که در جنوب خط استوا قرار دارند دارای 90 درجه عرض جنوبی می باشند. طول وعرض بلاد را که عرض کردیم در رؤیت هلال بسیار مؤثر می باشند و همچنین در تفاوت آفاق که مورد بحث ما می باشد طول وعرض بلاد بسیار مؤثر هستندو تا وقتی که ما معنی طول وعرض بلاد را خوب نفهمیم معنی افق را نمی توانیم بفهمیم چرا که ما به دو بلدی می توانیم هم افق بگوئیم که از لحاظ طول وعرض جغرافیایی به هم نزدیک باشند ، بنابراین مسئله توافق واختلاف افق منحصراً از فهمیدن طول و عرض بلاد بدست می آید.

مطلب سومی که باید عرض کنیم این است که شارع مقدس با توجه به دو مطلب قبلی که بنده عرض کردم فرموده است که در آن دسته از تکالیفتان که مربوط به ماه می باشد اولاً رؤیت هلال میزان است یعنی شارع فرموده : صم للرؤیة وأفطر للرؤیة و راههای دیگر مثل قول منجمین ویا مثلاً مسئله تطوق و... را معتبر ندانسته است وثانیاً منحصرا رؤیت خود شما میزان نیست فلذا اگر شاهدی هم آمد وشهادت به رؤیت داد شهادتش قبول است و اول ماه ثابت است چه آن شاهد نزدیک باشد وچه از راه دوری آمده باشد.

در اینجا اخبار دو دسته می باشند، یک دسته از آنها اطلاق دارند ونگفته اند که آن شاهد از کجا آمده و در دسته دیگر آمده است که اگر آن شاهد از اهل بلد آخر واهل امصار هم بود شهادتش قبول است. دسته اول از این اخبارعبارتند از : النصوص الدالة علی أنه إذا جاء شاهدان وشهدا بأنهما رأیاه قبل ذلک بلیلةٍ یجب القضاء .

شش خبر بر این مطلب دلالت دارند، اول: خبر 8 از باب 3 ابواب احکام شهر رمضان ص 183 از ج 7 وسائل 20 جلدی که صحیحه منصوربن حازم می باشد. دوم : صحیحه مفضل وزید شحام که خبر 8 از باب 5 واقع در ص 190 از ج 7 وسائل 20 جلدی می باشد. سوم: صحیحه عبیدالله بن علی بن حلبی که خبر 17 از باب 5 واقع در ص 193 از جلد 7 وسائل 20 جلدی می باشد. چهارم : موثق عبدالله بن سنان که خبر 19 از باب 5 واقع در ص 193 از جلد 7 وسائل 20 جلدی می باشد. پنجم : خبر صابر غلام أبی عبدالله(علیه السلام) که خبر 21 از باب 5 واقع در ص 194 از جلد 7 وسائل 20 جلدی می باشد. ششم: صحیحه أبی بصیر که خبر 5 از باب 11 واقع در ص 208 ج 7 وسائل 20 جلدی می باشد. اینها نصوص ششگانه ای هستند که اطلاق دارند ، کسانی که وحدت افق را شرط می دانند این اخبار را حمل بر آنجا کرده اند وکسانی که وحدت افق را شرط نمی دانند می گویند که این اخبار اطلاق دارند ونمی توانیم آنها را حمل بر وحدت افق بکنیم.

در خبر اول یعنی خبر منصور بن حازم این طور آمده : وعنه : یعنی شیخ طوسی باسناده عن الحسین بن سعید عن الحسن عن صفوان عن منصوربن حازم عن أبی عبدالله (علیه السلام) إنه قال صم لرؤیة الهلال و أفطر للرؤیته و إن شهد عندک شاهدان مرضیان بأنهما رأیاه فاقضه : این خبر دلالت دارد بر این که اگر کسی یوم الشک را روزه نگرفت وشعبان را 30 روز حساب کرد و وارد ماه رمضان شد وبعد از رمضان شاهدان آمدند وگفتند که در یوم الشک ماه را دیده اند باید قضای آن روز را که خورده بجا بیاورد فلذا از این خبر استفاده می شود که فقط رؤیت خود شخص میزان نیست بلکه اگر شاهد عادلی هم آمد وشهادت به رؤیت داد شهادتش مقبول است.

خبر ششم را هم که صحیحه أبی بصیر بود می خوانیم : وعنه : شیخ طوسی باسناده عن حمادبن عیسی عن شعیب عن أبی بصیر عن أبی عبدالله (علیه السلام) : أنه سئل أن یوم الذی یقضی من شهر رمضان : 29 روز از رمضان را روزه گرفتیم وماه تمام شده ولی بعضی می گویند که شاید ماه 30 روز بوده قال: لایقضه إلا أن یثبت شاهدان عدلان عن جمیع اهل الصلوة متی کان رأس الشهر : اگر شاهدان عدلان آمدند وگفتند که رأس شهر از همان روزی بوده که شما خورده اید باید قضایش را بجا بیاورید. به نظر می آید که این اخبار ششگانه اطلاق دارند ودلالت بر وحدت افق ندارند ، دسته دیگری از اخبار هستند که حمل بر وحدت افق شده اند که إن شاء الله فردا آنها را می خوانیم. ...

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo