< فهرست دروس

درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

89/02/01

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : فی المفطرات – تعمد القی

 

(مسئلة 76) : إذا کان الصائم بالواجب المعیّن مشتغلاً بالصلاة الواجبة فدخل فی حلقه ذباب أو بقّ أو نحوهما أو شئ من بقایا الطعام الذی بین أسنانه و توقّف إخراجه علی إبطال الصلاة بالتکلّم بأخ أو بغیر ذلک ، فإن أمکن التحفّظ والإمساک إلی الفراغ من الصلاة وجب وإن لم یمکن ذلک و دار الأمر بین إبطال الصوم بالبلع أو الصلاً بالإخراج فإن لم یصل إلی الحدّ من الحلق کمخرج الخاء و کان مما یحرم بلعه فی حدّ نفسه کالذباب و نحوه وجب قطع الصلاة بإخراجه ، ولو فی صیق وقت الصلاة ، و إن کان مما یحل بلعه فی ذاته کبقایا الطعام ففی سعة الوقت للصلاة ولو بإدراک رکعة منه یجب القطع و الإخراج ، وفی الضیق یجب البلع وإبطال الصوم تقدیماً لجانب الصلاة لأهمّیتها وإن وصل ألی الحد فمع کونه مما یحرم بلعه وجب إخراجه بقطع الصلاة و إبطالها علی إشکال وإن کان مثل بقایا الطعام لم یجب وصحّت صلاته وصحّ صومه علی التقدیرین لعدم عدِّ إخراج مثله قیئاً فی العرف .

بحث ما در مسئله 76 بود و فرض مسئله این بود که کسی مشغول نماز واجب بوده و صائم به صوم واجب هم بوده و در این حال مگس و یا پشه ای به حلقش وارد شده یعنی حیوانی که فرو بردن آن از جهت اینکه جزء خبائث است و حیوان غیر مزکی است حرام می باشد و فرض دیگر این است که مقداری از غذا لای دندانهایش باقی مانده بوده و چون صائم است نمی تواند آن را فرو ببرد چونکه أکل محسوب می شود و از طرفی هم اگر بخواهد اینها را از دهانش بیرون بیاورد نمازش بهم می خورد بنابراین در اینجا امر دائر است بین اینکه روزه اش را به هم بزند یعنی آن را قورت بدهد و مرتکب أکل بشود و بین اینکه آنها را از دهانش در بیاورد و نمازش را باطل کند و دوباره نماز بخواند ، خوب صاحب عروة در اینجا چند صورت را تصور کرده است ؛ صورت اول این است که اگر ممکن است آن ها را در دهانش نگه دارد و تحفظ کند تا پایین نروند و از طرفی هم نمازش را ادامه بدهد و تمام کند که در این صورت هم نمازش را حفظ کرده و هم روزه اش را با فرو بردن آنها باطل نکرده ، و اما اگر ممکن نیست و نمی تواند تحفظ کند مثلاً در اول نمازش قرار دارد و نمی تواند تا آخر نماز تحفظ کند در اینجا چهارصورت تصور شده است ؛ صورت اول این است که آن چیزی که داخل به دهانش شده به حلق نرسیده فلذا فرو بردنش أکل محسوب می شود و از طرفی هم فرض کنید که آن چیزی که به حلق نرسیده از مما یحرم أکله مثل پشه و مگس می باشد که خوب در اینجا از دو جهت اشکال پیش می آید یکی از جهت روزه بودن و فرو بردن آن که أکل محسوب می شود و یکی از جهت اینکه فرو بردن آن ولو اینکه روزه هم نباشد حرام است چون جزء خبائث می باشد ، خوب صاحب عروة در این فرض می فرمایند برای اینکه دو حرام مرتکب نشود باید نمازش را به هم بزند و این به هم زدن نماز در اینجا حالات مختلفی پیدا می کند ؛ گاهی وقت وسیع است و می تواند به هم بزند و دوباره نمازش را اداءً بجا بیاورد و گاهی وقت ضیق است که در اینجا صاحب عروة می فرمایند علی أیَّ حال بایستی نمازش را به هم بزند ولو اینکه وقت ضیق باشد ، البته ما یک قاعده فقهی داریم که ؛ من أدرک رکعة من الوقت قد أدرک الوقت کلَّه ، مثلاً فرض کنید به مقدار پنج رکعت وقت مانده به غروب و شخصی هنوز نماز ظهر و عصرش را نخوانده خوب در اینجا باید هردو را بخواند زیرا ظهر را کاملاً در وقت می خواند و اگر یک رکعت از عصر را که در وقت بخواند مثل این است که کاملاً عصر را در وقت خوانده است منتهی صاحب عروة می فرمایند در تمام صور حتی در جایی که یک رکعت را می تواند درک کند و یا نمی تواند درک کند باید نمازش را به هم بزند و آن را از دهانش بیرون بیاورد زیرا در تمام صور اگر آن را قورت بدهد مرتکب دو حرام یعنی أکل خبائث و ابطال روزه شده است ولی اگر نمازش را بشکند فقط مرتکب یک حرام یعنی شکستن نماز می شود ، و حضرت امام رضوان الله علیه در اینجا حاشیه ای دارند و فرموده اند ؛ لایبعد تقدیم جانب الصلاة إن ضاق الوقت عن إدراک رکعة : چنانچه طوریست که اگر آن را بیرون بیاورد یک رکعت از نماز در وقت را می تواند درک کند باید جانب نمازش را مقدم بدارد وإلا فلا ، و ما عرض می کنیم که این حرف صحیح است زیرا ولو اینکه آن طرف دو حرام و این طرف یک حرام است منتهی نماز هم دارای اهمیت فوق العاده ای است .

صورت دوم این است که آن چیزی که به دهانش آمده از مما یحرم أکله نبوده بلکه مثلاً بقایای طعامی بوده که قبلاً خورده و مقداری از آن لای دندانهایش مانده بوده و امر دائر است بین حفظ نماز و حفظ روزه که در اینجا اگر در وسعت وقت قرار دارد و یا حتی اگر یک رکعت از نمازش را می تواند درک کند واجب است نمازش را قطع کند و آن را خارج نماید ولی اگر در ضیق وقت قرار دارد واجب است آن را ببلعد و روزه اش را باطل کند زیرا نماز اهمیتش از روزه بیشتر است .

صورت سوم این است که آن چیزی که به دهانش آمده به حد حلق رسیده است ، که در اینجا اگر از مما یحرم أکله مثل پشه و مگس باشد واجب است که نمازش را قطع کند و آن را اخراج کند منتهی ایشان در آخر عبارتشان فرموده اند ؛ علی اشکال : چون که نماز دارای اهمیت بیشتری نسبت به روزه می باشد .

صورت چهارم این است که اگر آن چیزی که به دهانش آمده و رفته از حد حلق گذشته از بقای طعام باشد دیگر واجب نیست آن را اخراج کند زیرا فرو بردنش أکل محسوب نمی شود و هم نمازش صحیح است چون آن را قطع نکرده و هم روزه اش صحیح است زیرا چیزی نخورده چرا که آن از حد حلق گذشته بوده ، و بعد ایشان در آخر عبارتشان می فرمایند در این دو صورت اخیر صومش صحیح می باشد زیرا بیرون آوردن آن مثل قی کردن نیست و فرو بردن آن هم أکل محسوب نمی شود که موجب بطلان صوم شوند .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo