< فهرست دروس

درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

89/02/11

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : فی المفطرات – فی اعتبار العمد و الاختیار فی البطلان

 

بحث ما در فصل سوم بود و عرض کردیم که اگر کسی عمداً و اختیاراً مفطری را انجام دهد روزه اش باطل می شود و إلا فلا و بعد از اینکه اصل مطلب با روایات و ادله دیگر ثابت شد صاحب عروة فروعی را مطرح کردند که امروز فرع دوم مورد بحث ما می باشد.

 

(مسئلة 2) : إذا أفطر تقیّة من ظالم بطل صومه .

صاحب عروة خیلی مختصر و کوتاه در این مسئله فرموده اند که اگر کسی تقیّةً من ظالم افطار کند روزه اش باطل می شود در حالی بحث تقیه بسیار بحث مفصلی می باشد ، و ما مثالی می زنیم و آن اینکه ما ارتماس فی الماء را مبطل صوم می دانیم ولی عامه آن را مبطل صوم نمی دانند خوب اگر ظالمی به شخص صائم گفت که یا ارتماس فی الماء کن یا تو را می کشیم و آن شخص هم تقیة ارتماس فی الماء کرد در این صورت بطل صومه .

خوب همانطور که عرض کردیم صاحب عروة بسیار کوتاه و خلاصه بحث تقیه را مطرح می کند در حالی که تقیه بسیار بحث مبسوط و مفصلی دارد و حضرت امام (ره) هم رساله ای در باب تقیه نوشته اند ، تقیه به جهاتی و به اعتباراتی به چند قسمت تقسیم می شود که قسم اول تقیه خوفیه و تقیه مداراتیه و تقیه کتمانیه می باشد بنابراین گاهی انسان به خاطر خوف و ترس از مخالفین تقیه می کند و گاهی در میان سنی ها تقیه مداراتیه می کند مثلاً در میان سنی ها مثل آنها نماز می خواند و مثل آنها وضو می گیرد و امثال این کارها که در بین آنها مثل آنها عملی را انجام می دهد یعنی ائمه (ع) برای حفظ وحدت فرموده اند که تقیه کنید فلذا ما هم در بین سنی ها تقیه می کنیم ، سوم تقیه کتمانیه است به این معنی که انسان در بین مخالفین کتمان می کند که مسلمان است مثل ابوطالب که چندین سال کتمان کرد که ایمان آورده است ، و قسم دیگر تقیه به اعتبار متَّقِی و متَّقی فیه و متَّقی منه می باشد خلاصه تقیه اقسام زیادی دارد و ما روایات زیادی درباره آن داریم و بحث های مفصلی درباره آن شده است من جمله اینکه آیا در همه جا اجزاء هست یا در هیچ جا اجزاء وجود ندارد و غیره .

خوب حالا چند حاشیه می خوانیم تا با مطلب بیشتر آشنا شویم من جمله حضرت امام (ره) در حاشیه عروة می فرمایند : « إذا اتّقی من المخالفین فی امر راجع الی فتوی فقهائهم أو حکمهم لایکون مفطراً فلو ارتکب تقیة ما لایری المخالفون مفطراً صحّ صومه علی الأقوی وکذا لو أفطر قبل ذهاب الحمرة و کذا لو أفطر یوم الشک تقیة لحکم قضاتهم بحسب الموازین التی عندهم لایجب علیه قضاؤه مع بقاء الشک نعم مع العلم بکون حکمهم بالتعیید مخالفاً للواقع یجوز بل یجب علیه الإفطار تقیة ویجب علیه القضاء » در واقع ایشان بین تقیه در حکم و تقیه در موضوع تفصیل می دهند چون مسئله عید مربوط به موضوع است ولی آن دو تای اولی که ایشان فرمودند مربوط به حکم است .

بنده هم در حاشیه نوشته ام : « الأقوی التفصیل بین ما کان للتقیة فی الحکم الکلی کالإفطار عند استتارة القرص و الإفطار بما لایرونه مفطراً کالإرتماس و بین ما کان فی الموضوع مع العلم بالخلاف کالإفطار فی یوم یرونه عید الفطر مع العلم بمخالفته للواقع ففی الأول یصح صومه ففی الثانی وجب الإفطار تقیة ولکن یجب قضائه » .

آقای حکیم هم در ص 321 از جلد 8 مستمسک فرموده اند : « الأقوی صحة الصوم» بنابراین بحث تقیه بسیار مبسوط می باشد یعنی باید ببینیم اولاً کدام قسم از تقیه است ثانیاً تقیه در حکم است یا موضوع و ثالثاً روایات فراوانی که مربوط به تقیه وجود دارد آیا در مورد حکم تکلیفی هستند یا در مورد اجزاء و صحت هم بحث کرده اند خلاصه اینکه ما إنشاء الله چند روزی درباره تقیه بحث خواهیم کرد تا مطلب کاملاً روشن شود منتهی امروز چند مسئله بعدی را می خوانیم تا از فردا بحث تقیه را شروع کنیم .

(مسئلة 3) : إذا کانت اللقمة فی فمه و أراد بلها لنسیان الصوم فتذکر وجب إخراجها ، و إن بلعها مع إمکان إلقائها بطل صومه ، بل یجب الکفارة أیضاً ، وکذا لو کان مشغولاً بالأکل فتبیّن طلوع الفجر . اگر لقمه در دهان شخص باشد و در حال قورت دادن آن باشد ولی یک دفعه متذکر شود و یادش بیاید که روزه است در این صورت واجب است که آن را خارج کند زیرا اگر آن را قورت بدهد مرتکب أکل عمدی اختیاری شده که روزه اش باطل می شود و هم قضا دارد و هم کفاره ، و همچنین اگر مشغول خوردن بود و بعد متوجه شد که فجر طلوع کرده نباید چیزی که در دهانش است قورت بدهد بلکه باید آن را بیرون بیاورد و إلا مرتکب أکل عمدی اختیاری شده فلذا روزه اش باطل می شود .

 

(مسئلة 4) : إذا دخل الذباب أو البقّ أو الدخان الغلیظ أو الغبار فی حلقه من غیر اختیاره لم یبطل صومه ، وإن أمکن إخراجه وجب ولو وصل إلی مخرج الخاء . اگر مگس یا پشه و یا غبار غلیظ و یا دخان بدون اختیار وارد حلقش شوند روزه اش باطل نمی شود ولی اگر متوجه ورود آنها شد و امکان هم دارد که آنها را خارج کند واجب است که آنها را خارج کند زیرا هم خوردن آنها حرام است چون جزء خبائث هستند و هم اگر آنها را بخورد مرتکب أکل عمدی اختیاری شده فلذا واجب است که آنها را خارج کند ولو اینکه به مخرج خاء یعنی به حلق رسیده باشند زیرا فرض بر این است که خروج آنها قی محسوب نمی شود . خوب بقیه مسائل بماند برای بعد از بحث تقیه... .

 

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo