< فهرست دروس

درس خارج فقه آيت‌الله حسین نوری‌همدانی

89/03/03

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع : فی التقیة

 

یکی از مسائلی که در بحث تقیه مورد بحث قرار می گیرد مسئله مسح بر خفّین می باشد ، ما امامیه معتقدیم که مسح در وضو باید بر بشره صورت بگیرد چه در پا و چه در سر فرقی ندارد ولی سنی ها معتقدند که مسح بر خفین یعنی از روی کفش هم کافی است ، به نظر ما طبق آیه 6 از سوره مائده و روایاتی که داریم مسح فقط باید بشره صورت بگیرد .

خوب محقق در شرایع می فرمایند که : « یجب المسح علی البشرة القدم و لایجوز علی الحائل من خفٍّ أو غیره إلّا للتقیة أو الضرورة » .

صاحب جواهر در ص 232 تا ص 237 از جلد 2 جواهر درباره مسح بر خفین بحث کرده و فرموده که ما باید اخبار مربوط به مسح بر خفین و وضوئات بیانیه را ملاحظه کنیم ، چون ما وضوی بیانیه و تیمم بیانیه داریم و وضوی بیانیه آن است که ائمه (ع) آن را بیان کرده اند و آموزش داده اند و تیمم بیانیه هم به همین ترتیب می باشد ، خلاصه صاحب جواهر می فرمایند که ما باید به وضوئات بیانیه که در اخبار ما ذکر شده اند مراجعه کنیم لذا اگر کسی برخفین مسح کند وضوئش صحیح نمی باشد سپس ایشان می فرمایند عجیب این است که سنی ها مسح بر خفین را جایز می دانند ولی مسح بر خود پا را جایز نمی دانند و پاهایشان را می شویند و بعد ایشان خبر 10 از باب 38 از ابواب وضو را ذکر می کنند ، صاحب جواهر در ضمن این بحث مطالب زیادی را برعلیه عمر ذکر می کند و می گوید که عمر در هر مهلکه ای و در هرحادثه ای به امیرالمؤمنین(ع) پناه می برد ولی در این مسئله مسح برخفین حرف حضرت را گوش نداد و گفت که مسح بر خفین اشکالی ندارد و در ص 110 از جلد 16 الغدیر مواردی ذکر شده که عمر گفته بوده لولاعلی (ع) لهلک العمر و با اینکه خود عمر اعترف أن کل الناس أفقه منی حتی المخدرات فی الحجاب ولی باز به قول حضرت امیر (ع) در این مسئله توجه نکرد .

خوب مطلب از لحاظ فقهی برای ما شیعیان روشن است فقط از نظر ادبیاتی و نحوی ما درباره آیه مذکور(6 مائده) می گوئیم که واو در وأرجلکم به معنای مع است به این معنی که وامسحوا برئوسکم مع أرجلکم ولی سنی ها أرجلکم را عطف به وجوهکم و أیدیکم می کنند و می گویند واغسلوا وجوهکم و أیدیکم و أرجلکم فلذا پاهایشان را می شویند ولی ما طبق اخبار اهل بیت (ع) می گوئیم که أرجلکم بعد از وامسحوا ذکر شده لذا مربوط به همین وامسحوا است نه اغسلوا ، و ما أرجلکم را منصوب می خوانیم بواسطه اینکه واو به معنای مع می باشد .

خوب حرف درباره وضو زیاد است مثلاً زرارة از امام صادق (ع) سؤال کرد که : من أین علمت أنَّ المسح ببعض الرأس ؟ چون که ما قائلیم مسمی مسح کفایت می کند ولی سنی ها تمام سرشان را می شویند ، حضرت فرمودند : قال یا زرارة لمکان الباء ، یعنی اگر می گفت وامسحوا رئوسکم خوب ما باید تمام سر را مسح می کردیم ولی گفته شده وامسحوا برئوسکم .

صاحب جواهر می فرمایند که باء برای الصاق می باشد ، وسیبویه در اینجا از لحاظ نحوی به امام صادق (ع) اشکال کرده است فلذا علامه مجلسی درباره او می گوید که این شخص منکر ولایت است و مبغض اهل بیت (ع) می باشد و حاج شیخ عباس قمی هم در هدیة الأحباب وقتی به سیبویه می رسد می گوید که مجلسی درباره او گفته است ؛ هو مبغض لأهل البیت (ع) ، خلاصه سیبویه در اینجا فکر کرده که باء برای تعدیه می باشد در حالی که امسحوا خودش متعدی بنفسه می باشد فلذا گفته امام صادق (ع) توجه نکرده که باء برای تعدیه نمی باشد ، بعد آمدند و گفتند که سیبویه اشتباه کرده است و باء برای الصاق می باشد ولی ما می گوئیم که مسحَ اگر متعدی بنفسه باشد ظاهرش این است که باید تمام سر را مسح کند ولی اگرمتعدی به باء شود مسمّی مسح کافی است و امام صادق (ع) هم می خواستند همین را بگویند .

خوب واما شیخ طوسی در ص 97 از جلد اول خلاف در مسئله 43 از باب وضو فرموده اند : « لایجوز المسح علی الخفین لافی الحضر ولافی السفر و خالف جمیع الفقهاء فی ذلک علی اختلاف بینهم فی مقدار المسح فی السفر و الحضر ، دلیلنا اجماع الفرقة المحقة وأیضا قوله تعالی : وامسحوا برئوسکم و أرجلکم (6 مائده) فمن مسح علی خفِّه لم یوقع الفرض فی الرجل إلی آخر » .

علامه در ص 172 از جلد اول تذکره در مسئله 53 می فرمایند : « لایجوز المسح علی الخفین ولا علی ساترٍ إلا للتقیة أو الضرورة و ذهب إلیه علمائنا أجمع لقوله تعالی : وامسحوا برئوسکم و ارجلکم (مائده 6) والباء للإصاق » و بعد روایاتی را درباره عدم جواز مسح برخفین ذکر می کند و می فرماید که حضرت امیر (ع) فرمودند : « ما أبال أمسح علی خفین أو علی ظهر عیرٍ » یعنی مسح فقط باید روی پا انجام بگیرد و إلا چه بر خفین مسح شود و چه بر پشت خر وحشی فرقی ندارد و این مطلب را محقق در معتبر هم نقل کرده است ، وخلاصه اینکه سنی ها روایات فراوانی بر جواز مسح علی الخفین دارند که ما هیچ کدام از آنها را قبول نداریم ، مثلاً در ص 283 از کتاب المغنی تألیف ابن غدامه این طور گفته شده : « المسح علی الخفین جائز عند عامة اهل العلم و عن الحسن (بصری) قال حدثنی سبعون من الصحاب أنَّ رسول الله (ص) مسح علی الخفین ... إلی آخر » .

سنی ها بحث های دیگری را نیز مطرح کرده اند من جمله این که آیا مسح بر خفین افضل است یا شستن پا ؟ یعنی اختلاف نظر دارند مثلاً می گویند اگر عجله دارد مسح بر خفین کند و إلا پاهایش را بشوید ، و بحث دیگر این است که مسح بر عمامه به جای مسح بر سر و شستن سر جایز می باشد ، خلاصه اینکه سنی ها چون احکام الهی را از اهل بیت (ع) نگرفته اند به این صورت که عرض شد به بی راهه رفته اند .

خوب و اما همانطور که عرض کردیم ما شیعیان قائلیم شکی نیست که مسح باید فقط بر بشره صورت بگیرد ، و اما در مقام تقیه مسح بر خوفین اشکالی ندارد زیرا عمومات باب تقیه اقتضا می کند که در مقام تقیه مسح بر خفین جایز باشد ، منتهی آنچه که محل بحث است این است که ما روایاتی داریم که در آنها اهل بیت (ع) فرموده اند در هر چیزی تقیه کنید إلا اموراتی من جمله مسح علی الخفین .

خوب روایاتی که مسح علی الخفین را از موارد تقیه استثناء کرده اند در باب 25 از ابواب الأمر والنهی ذکر شده اند که خبر 3 و 5 بر این مطلب دلالت دارند و اما خبر 3 از این باب 25 این خبر است : « وعنه ، عن أبیه ، عن ابن أبی عُمیر ، عن هشام بن سالم ، عن أبی عمر الأعجمی عن أبی عبدالله (ع) –فی حدیث – أنّه قال : لادین لمن لاتقیّة له، والتقیّة فی کل شئ إلّا فی النبیذ و المسح علی الخفین » . أبی عمر الأعجمی توثیق نشده است و همانطور که می بینید مسح علی الخفین از موارد تقیه استثناء شده است .

و اما خبر 5 از این باب 25 این خبر است : « و عن علی ، عن أبیه ، عن حمّاد ، عن حزیر ، عن زرارة قال : قلت له : فی مسح الخفین تقیّة ؟ فقال : ثلاثة لا أتّقی فیهنّ أحداً : شرب المسکر ، و مسح الخفین ، و متعة الحج قال زرارة : لم یقل الواجب علیکم أن لاتتقوا فیهنّ أحداً » . خبر سنداً صحیح می باشد و همانطور که می بینید دلالت بر مانحن فیه دارد ، بنابراین بحث به این صورت می شود که عمومات تقیه اقتضاء می کنند که در مقام تقیه مسح بر خفین جایز باشد بعلاوه ما روایاتی هم در باب وضو داریم که می گویند مسح بر خفین جایز است و از طرفی هم در این دو روایت که خواندیم آمده است تقیه در مسح علی الخفین جایز نیست ، خوب حالا ما می مانیم و جمع بین این اخبار که إنشاء الله بحثش بماند برای فردا... .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo