< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب الصوم

89/10/04

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: شرایط صحت صوم

 بحث در فصل نهم است که در شرایط صحت صوم می باشد. یعنی روزه از چه کسی و در چه شرایطی صحیح است.

 صحت یعنی مطابقت عمل با مأمور به. اگر مأتی به با مأمور به مطابق باشد عمل صحیح است و الا نه. هر جا عمل صحیح باشد امر ساقط می شود و دیگر اعاده و قضایی وجود ندارد. اگر هم مأمور به با مأتی بود مطابق نباشد امر ساقط نمی شود.

 حال بحث ما در این است که روزه در چه صورتی صحیح است و امر به روزه ساقط می شود.

بحث بعدی این است که قبول عمل با صحت عمل متفاوت است. معنای صحت گذشت و معنای قبول شدن با آن متفاوت است. گاه عمل صحیح است ولی نماز مقبول نیست. در رسائل عملیه هم نوشته شده است که گاه نماز صحیح است ولی چیزهایی مانع از قبول شدن آن می باشد که از جمله حسد، عجب، غیبت و امثال آن است.

مسئله ی دیگر این است که فرق اسلام با ایمان چیست؟ (زیرا صاحب عروة در شرط اول صحت می فرماید که باید اسلام و ایمان وجود داشته باشد. صاحب عروة هر دو را در کنار هم ذکر کرده است ولی بعضی از شراح بین این دو فرق قائلند و می گویند اسلام شرط صحت است ولی ایمان نه.)

 اسلام به معنای ادای شهادتین با زبان است. یعنی توحید و نبوت را با لسان ادا کند و با جوارح خودش چیز خلافی نشان ندهد. ولی ایمان امری است قلبی. چه بسا کسی لفظا اسلام را قبول کند ولی قلبا به آن اعتقاد نداشته باشد.

 در قرآن مجید در آیه ی 14 از سوره ی حجرات می خوانیم: (قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا وَ لَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمانُ فِي قُلُوبِكُمْ)

 مواریث، مناکح و یکسری احکام بر اساس اسلام انجام می شود هرچند ایمان حاصل نشده باشد.

 نکته ی دیگر در فرق بین آن دو بحثی است که در کتاب طهارت مطرح می شود. یکی از مطهرات اسلام است یعنی کافر اگر مسلمان شود پاک می شود. البته اگر شک داشتهب باشیم و یا اگر علم داشته باشیم که فرد که لفظا اسلام آورده است ولی قلبا منافق است در پاک شدن او بحث است.

 بنابراین روزه از کافر صحیح نیست. حال این بحث مطرح می شود که علت عدم صحت آیا برای این است که کفار مکلف به فروع نیستند؟ یعنی آیا آنها به دلیل اینکه کافر هستند مخاطب به امر به روزه نیستند؟

 مشهور قائل هستند که کفار به فروع مکلف می باشند (همان طور که مخاطب به اصول هم هستند. ولی بعضی مانند آیة الله خوئی در مستند قائل است که کفار مخاطب به فروع نیستند. به نظر ما کفار به فروع مکلف هستند و تکالیف الهی همه ی انسان ها را شامل می شود. (بله مطابق نظر آیة الله خویی هر چند کفار مکلف به فروع نیستند ولی معاقب هستند زیرا الامتناع بالاختیار لا ینافی الاختیار به این معنا که کفار با اختیار خود کفر را انتخاب کردند و در نتیجه از عبادیات محروم شدند.)

 به هر حال ما قائل هستیم که کفار مخاطب به اوامر هستند ولی انجام آن اعمال از آنها قبول نمی شود. مستند ما آیات متعددی است از جمله در آیه ی 39 سوره ی زمر می خوانیم: (لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُك‌) (این آیا کفار مشرک را شامل می شود این عده می گویند: غیر مشرک هم در حکم مانند مشرکین هستند زیرا در آیه ی دیگر می خوانیم که کسانی که کافر باشند و در کفر بمیرند همه ی اعمال خوبشان حبط می شود. زیرا در آیه ی 91 سوره ی آل عمران می خوانیم: (إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْ‌ءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى‌ بِهِ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرين‌)

 در جواب می گوییم این آیه سخن از عدم قبول دارد و این غیر از عدم صحت است.

 در مورد حبط بحث های متعددی وجود دارد از جمله اینکه عده ای قائلند هر عمل بدی، عمل خوب را از بین می برد. ولی صاحب تجرید قائل است که هر عملی در جای خود محفوظ است زیرا در قرآن می خوانیم: (فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَيْراً يَرَهُ وَ مَنْ يَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ) و عمل خوب و بد همدیگر را حبط نمی کنند مگر اینکه کسی مشرک و کفر شود و در حال کفر بمیرد.

 آیه ی دیگری که به آن تمسک شده است و از جمله آیة الله خوئی به آن اشاره می کند آیه ی 54 سوره ی توبه است: (وَ ما مَنَعَهُمْ أَنْ تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقاتُهُمْ إِلاَّ أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَ بِرَسُولِه‌)

 در جواب این آیه هم می گوییم که سخن از عدم صحت است ولی آیه ی مزبور عدم قبول را بیان می کند.

بحث دیگر این است که آیا کافر می تواند قصد قربت کند یا نه. جمعی گفته اند نمی تواند زیرا کافر مبغوض خداوند است و چنین کسی نمی تواند قصد قربت کند. جمعی قائلند که می تواند. آیة الله سبزواری در مهذب بین عبادت مالی و غیر مالی فرق گذاشته است و قائل است که کفار در عبادات مالیة مثیب هستند و ثواب در آنها به معنای تخفیف عذاب است.

 بعضا می بینیم که کفاری هستند که اختراعات بسیار بزرگی انجام داده اند مانند ادیسون که نور برق را بعد از زحمت بسیار کشف کرد. علامه شهید مطهری قائل است که اکثر اعمال آنها به نیتشان بر می گردد. اگر برای ریا و شهرت و جمع اموال این کار را کرده است ثوابی نمی برد و الا مثیب است.

 در مورد حاتم طایی هم روایت وارد شده است که به دلیل سخاوتمندی اش خداوند عذاب را از او مرتفع کرده است. بله کافر وارد بهشت نمی شود.

 به هر حال بعضی از علماء قائلند که بحث صحت و قبول بعدها در میان فقهاء و اصولیون مطرح شده است. در لسان قرآن عدم قبول مساوی با عدم صحت می باشد.

 صاحب جواهر در ج 17 ص 265 می فرماید: بل قد عرفت فيما سبق أن الايمان شرط في صحة العبادات التي منها الصوم فضلا عن الإسلام، فلا تصح عبادة المخالف و إن جاء بها جامعا للشرائط عندنا.

 صاحب مستند هم در ج 10 ص 344 این بحث را مطرح می کند و هکذا ریاض در ج 5 ص 393 و بعد از علامه در منتهی نقل می کند که مذهب علماء ما اجمع این است که کفار به فروع هم مکلف می باشند همانطور که به اصول مکلف هستند.

 بحث بعدی این است که اگر عمل اگر چه صحیح هم باشد ولی تا ولایت نباشد هیچ علی صحیح نمی باشد. صاحب وسائل در ابواب مقدمة العبادات ج 1 ص 90 باب 29 در باب بُطْلَانِ الْعِبَادَةِ بِدُونِ وَلَايَةِ الْأَئِمَّةِ ع وَ اعْتِقَادِ إِمَامَتِهِمْ در حدیث اول می فرماید: مُحَمَّدُ بْنُ يَعْقُوبَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِينٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع يَقُولُ كُلُّ مَنْ دَانَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِعِبَادَةٍ يُجْهِدُ فِيهَا نَفْسَهُ وَ لَا إِمَامَ لَهُ مِنَ اللَّهِ فَسَعْيُهُ غَيْرُ مَقْبُولٍ وَ هُوَ ضَالٌّ مُتَحَيِّرٌ وَ اللَّهُ شَانِئٌ لِأَعْمَالِهِ إِلَى أَنْ قَالَ وَ إِنْ مَاتَ عَلَى هَذِهِ الْحَالِ مَاتَ مِيتَةَ كُفْرٍ وَ نِفَاقٍ.

 این روایت صحیحه است.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo