< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب الصوم

89/10/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حکم روزه ی مستحبی در مورد کسی که روزه ی واجب به گردن دارد.

 گفتیم شرط روزه ی مستحبی این است که روزه ی واجبی بر گردن انسان نباشد. از این رو اگر کسی قضای ماه رمضان، روزه ی نذری و یا روزه ی کفاره بر گردنش است نمی تواند روزه ی مندوب به جا آورد. در جلسه ی قبل روایات این حکم را خواندیم و بررسی کردیم.

 صاحب عروة در این مسئله می فرماید: مسألة يشترط في صحة الصوم المندوب مضافا إلى ما ذكر أن لا يكون عليه صوم واجب‌ من قضاء أو نذر أو كفارة أو نحوها مع التمكن من أدائه و أما مع عدم التمكن منه كما إذا كان مسافرا و قلنا بجواز الصوم المندوب في السفر أو كان في المدينة و أراد صيام ثلاثة أيام للحاجة فالأقوى صحته

 صاحب جواهر نیز در ج 17 ص 402 به تبع دروس و صاحب مدارک و بعد از آنکه حکم مزبور را نقل می کند می فرماید: هذا مع التمکن من ادائها

 یعنی این حکم در صورتی است که فرد، متمکن از ادای روزهای واجب باشد که در این صورت نمی تواند روزه ی مستحبی بگیرد.

 مثلا اگر کسی در حال مسافرت باشد نمی تواند روزه بگیرد مگر اینکه نذر کرده باشد که در سفر روزه ی مستحبی بگیرد. البته بعضی هم فتوا داده اند که صوم مندوب در سفر مطلقا جایز است ولی ما به آن قائل نیستیم. بنا بر قول به جواز مطلقا، فرد در سفر نمی تواند روزه ی واجب بگیرد ولی روزه ی مستحبی را می تواند بگیرد.

 مثال دوم اینکه فردی برای برآورده شدن حاجتی سه روز در مدینه اقامت می کند او هر چند در سفر است ولی می تواند آن سه روز را روزه بگیرد ولی روزه ی واجب را چون در حال سفر است نمی تواند انجام دهد. او چون متمکن از ادای روزه ی واجب نیست می تواند روزه ی مستحبی بگیرد.

به هر حال بحث در مزاحمت روزه ی واجب و مستحب به این بر می گردد که آیا این مزاحمت در امر فعلی است یا در امری شأنی. کسی که در سفر است امر به روزه ی واجب در ذمه ی او شأنی است نه فعلی زیرا او در سفر نمی تواند روزه ی واجب خود را به جا آورد.

 آیة الله خوانساری مانع را اشتغال ذمه می داند چه فعلی باشد یا شأنی از این رو حتی روزه ی مستحبی در سفر را جایز نمی داند و در تمام مثال های فوق خدشه کرده است و قائل است کسی که روزه ی واجب به ذمه دارد تا ادا نکند در هیچ حالی نمی تواند روزه ی مستحبی بگیرد. ولی صاحب عروة و آیة الله بروجردی و بعضی از محشین مانع را امر فعلی منجز می دانند.

نقول: باید دید که از روایات چه استفاده ای می کنیم آیا استفاده می کنیم که اصل اشتغال ذمه به فریضه مانع است و یا اشتغال فعلی و به نظر ما مانع امر فعلی منجز است.

 آیة الله خوئی در شرح عروة ج 1 ص 476 ادعا می کند که اخبار از کسی که متمکن از ادای واجب است انصراف دارد.

 صاحب مهذب الاحکام و مستمسک و مصباح الهدی هم سخن صاحب عروة را تقویت می کنند.

 سپس صاحب عروة مثال سومی می زند و می فرماید: و كذا إذا نسي الواجب و أتى بالمندوب فإن الأقوى صحته إذا تذكر بعد الفراغ و أما إذا تذكر في الأثناء قطع و يجوز تجديد النية حينئذ للواجب مع بقاء محلها كما إذا كان قبل الزوال.

این مثال در مورد کسی است که فراموش کرده است روزه ی واجب به ذمه اش است و روزه ی مستحبی گرفته است و بعد از تمام شدن روزه متوجه شد. او چون امر منجز فعلی به انجام روزه ی واجب ندارد زیرا فراموش کرده است روزه ی واجبی به گردن اوست از این رو روزه ی مستحبی او بلا اشکال است.

 بله اگر او در اثناء روزه متوجه شود که روزه ی واجبی به گردنش است او یا قبل از ظهر متوجه می شود یا بعد از ظهر اگر قبل از ظهر باشد نیت را می تواند به روزه ی واجب بر می گرداند ولی اگر بعد از ظهر باشد دیگر نمی تواند نیت را برگرداند و روزه اش هم صحیح است.

 بعد صاحب عروة می فرماید: و لو نذر التطوع على الإطلاق صح و إن كان عليه واجب فيجوز أن يأتي بالمنذور‌ قبله بعد ما صار واجبا

 این فرع در مورد کسی است که کسی برای گرفتن روزه ی مستحبی نذر کرده باشد در این حال هرچند بر ذمه اش روزه ی واجبی هم باشد می تواند روزه ی مستحب منذور را قبل از آن به جا آورد. علت آن هم این است که انجام این روزه ی مستحبی هم واجب می شود و این خود در حکم روزه ی فریضه است و می شود آن را به جا آورد.

 بعد صاحب عروة اضافه می کند: و كذا لو نذر أياما معينة يمكن إتيان الواجب قبلها

 این در مورد نذری است که فرد نذر معینی کرده است مثلا نذر کرده است از اول ماه ربیع الاول چند روز روزه بگیرد. به گردن او هم چند روز روزه ی کفاره است او می تواند اول روزه ی منذور را در وقت خودش به جا آورد و بعد به سراغ روزه ی کفاره برود و یا بر عکس به اینگونه که اول روزه ی کفاره را به جا آورد و بعد روزه ی منذور را.

 سپس صاحب عروة فرع دیگری را مطرح می کند: و أما لو نذر أياما معينة لا يمكن إتيان الواجب قبلها ففي صحته إشكال من أنه بعد النذر يصير واجبا و من أن التطوع قبل الفريضة غير جائز فلا يصح نذره

 این فرع در مورد کسی است که نذر کرده ایام معینی را روزه بگیرد ولی قبل از آن ایام دیگر فرصت ندارد روزه ی واجب خود را بگیرد در این صورت در صحت نذر اشکال است. علت آن این است که چند روز روزه ی واجب مانند روزه ی کفاره بر عهده ی شخص است و او باید دو ماه پی در پی روزه بگیرد. مثلا فردی در ماه رجب است و باید تا ماه رمضان همه ی شصت روز را روزه بگیرد او اگر نذر کند که در ماه شعبان روزه بگیرد دیگر نمی تواند شصت روز را تمام کند و لا اقل نمی تواند سی و یک روزه را متتابعا روزه بگیرد. در این صورت نذر او موجب از بین رفتن تتابع می شود.

 در این حال ممکن است بگوییم که نذر او صحیح است زیرا بعد از نذر، این روزه های مستحبی واجب می شوند و دیگر از مستحب بودن بیرون می آیند از این رو نذر صحیح است.

 ولی ممکن است نذر باطل باشد زیرا فرد در واقع نذر می کند که روزه ی مستحبی بگیرد و این همان تطوع قبل از فریضه است که جایز نمی باشد.

 ان شاء الله فردا این بحث را بیشتر توضیح می دهیم.

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo