< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله نوری

کتاب البیع

93/12/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: احادیث جهاد/ولایة الفقیه
برخی از فقهاء ما جهاد را محصور در برخورد مسلحانه کرده اند، برخورد خصمانه شکلهای مختلفی دارد گاهی تهاجم فرهنگی و گاهی تهاجم سیاسی و گاهی تهاجم اقتصادی می باشد، همچنین شکل برخورد نیز گاهی مطبوعاتی و گاهی رسانه ای می باشد خلاصه اینکه در زمان ما برخوردهای مغرضانه و خصمانه میان حق و باطل و میان اسلام و دنیای کفر خیلی وسعت پیدا کرده اما همان طور که عرض شد برخی از فقهاء ما جهاد را فقط محصور در برخورد مسلحانه کرده اند و از طرفی نیز جهاد را محصور در سه نوع کرده اند؛ اول جهاد ابتدائی برای دعوت کفار به اسلام، دوم جهاد دفاعی در مقابل هجوم دشمنان و سوم جهاد بغاة یعنی جهاد با کسانی که بر علیه امام معصوم شورش و قیام کرده اند، اما جهاد خیلی وسیع تر است و شکلها و انواع مختلفی دارد، لازمه آنچه که نوعاً فقهاء ما در مورد جهاد مطرح کرده اند(جهاد محصور در برخورد مسلحانه است)این است که فقط در زمان امام معصوم باشد و این یعنی اینکه در زمان غیبت جهاد با آن همه فلسفه و مزایایی که در روایات و قرآن ذکر شده تعطیل باشد لذا صاحب ریاض تصریح می کند که در زمان غیبت جهاد نداریم اما عرض کردیم صاحب جواهر کلام بسیار خوبی در این رابطه دارد که پایه و رکن و اساس بحث ما می باشد، ایشان در صفحه 13 و 14 از جلد 21 جواهر 43 جلدی اولاً فرموده جهاد لغتاً معنای عامی دارد و عبارت است از هر نوع تلاش و کوشش و حرکت برای اعلای کلمه اسلام و ثانیاً دو دلیل داریم که اگر با هم جمع کنیم نتیجه اش این می شود که فقیه باید در زمان غیبت امام عصر علیه السلام قیام به جهاد کند، از طرفی جهاد با آن همه مزایا و فلسفه و تعبیرات بلندی که در قرآن و روایات برایش ذکر شده نمی شود برای زمانٍ دون زمانٍ باشد و یا در زمان غیبت تعطیل باشد زیرا موجب ذلت و انحطاط و سقوط مسلمین می شود و الان نیز اگر ما می بینیم که در کشورهای اسلامی انحطاط و عقب ماندگی وجود دارد و زیر سلطه کفار قرار گرفته اند علتش همین است که جهاد تعطیل شده خلاصه اینکه ما نمی توانیم بگوئیم جهاد در زمان غیبت امام عصر علیه السلام تعطیل باشد و از طرفی أدله دالِّ بر ولایت فقیه که خواندیم دلالت دارند بر اینکه فقیه باید آن خلأهایی که در نبود امام عصر علیه السلام بوجود آمده را پر کند و در نتیجه جمع بین این دو دلیل اقتضاء می کند که فقیه در زمان غیبت جانشین امام عصر علیه السلام باشد و تمام آنچه را که اگر خود امام عصر علیه السلام در میان مردم بود عملی می ساخت عملی بکند، این کلام صاحب جواهر بود که به نظر بنده بسیار خوب و متین است و پایه بحث ما می باشد و وقتی اینطور باشد بحث خیلی آسان می شود زیرا در شکل و کیفیت و انواع و زمان و مکان جهاد و کلاً تمامی خصوصیات مربوط به جهاد وهمچنین تمام مسائل وخصوصیات مربوط به صلح نظر فقیه میزان می باشد.
جلسه قبل کمی درباره صلح صحبت کردیم که امروز کلاممان را تکمیل می کنیم، اسلام می خواهد همیشه مسلمانان در عزت و اقتدار باشند، در روایاتمان بابی داریم با این عنوان که:«باب من استأسر بغير جراحة مثقلة فليس منا» هرکس بدون وارد شدن جراحت و زخمهای سنگین تن به اسارت بدهد کار خلافی کرده زیرا همان اسیری که در جنگ بدست دشمن می افتد دچار نوعی ذلت می شود و اسلام می خواهد به هیچ شکلی مسلمان ذلت پیدا نکند، باب مذکور باب 78 از ابواب جهاد العدو است که در صفحه 64 از جلد 11 وسائل 20 جلدی واقع شده است و دو روایت نبوی و صادقی علیهما السلام در آن ذکر شده است.
عرض کردیم در قرآن کریم ابتدا در آیه شریفه گفته شده:﴿وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدْوَّ اللّهِ[1] و سپس در آیه بعد در مورد صلح گفته شده:﴿وإن جنحوا للسلم فاجنح لها وتوكل على الله[2]، که در جلد 4 تفسیر مجمع البیان و در جلد 9 تفسیر المیزان صفحه 116 مطالب فراوانی درباره این دو آیه ذکر شده که مراجعه کنید.
در نهج البلاغه در نامه 53 که حضرت امیر علیه السلام برای مالک اشتر نوشته اند ابتدا یکی از موضوعاتی که به عهده مالک گذاشته شده جهاد است:﴿جِبَايَةَ خَرَاجِهَا، وَجِهَادَ عَدُوِّهَا، وَاسْتِصْلاَحَ أَهْلِهَا، وَعِمَارَةَ بِلاَدِهَا[3]، و سپس حضرت در بین کلامشان در مورد صلح و شرایط و ضوابط آن می فرمایند:﴿وَلاَ تَدْفَعَنَّ صُلْحاً دَعَاكَ إِلَيْهِ عَدُوُّكَ وَلِلّهِ فِيهِ رِضًى، فَإِنَّ فِي الصُّلْحِ دَعَةً لِجُنُودِكَ، وَرَاحَةً مِنْ هُمُومِكَ، وَأَمْناً لِبِلاَدِكَ، وَلَكِنِ الْحَذَرَ كُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّكَ بَعْدَ صُلْحِهِ، فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِيَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ، وَاتَّهِمْ فِي ذلِكَ حُسْنَ الظَّنِّ[4]، بنابراین برای ما روشن شد که جهاد و صلح با تمام خصوصیات مربوط به آنها باید با نظر فقیه انجام شوند.
برخی از دوستان سوال کردند از اینکه پیغمبر صلوات الله علیه وآله فرموده "اُمرتُ" که من جهاد کنم "حتی یقول لا إله إلا الله" معلوم می شود حضرت مأمور بوده تا جهاد کند و جز با اسلام آوردن عقب نشینی نکند اما عرض می کنیم اینطور نیست و این خودش یک مطلب اجتهادی است و ما نیز گفتیم فقیه همه این مسائل را باید اجتهاد کند وآیات قرآن نیز در این رابطه فرق دارند و نمی گویند همه را بکشید لذا اگر ما آیات را دسته بندی کنیم یک دسته از آنها می گویند:﴿اُذن للذين يقاتلون بانهم ظلموا و إنّ الله علي نصرهم لقدير[5]، دسته دیگر از آیات قرآن مربوط به اهل کتاب یعنی یهود و نصاری و مجوس می باشد که در آنها گفته شده:﴿قَاتِلُواْ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَلاَ بِالْيَوْمِ الآخِرِ وَلاَ يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَلاَ يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواْ الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ[6] ودر شرح لمعه نیز کیفیت پرداخت جزیه توسط اهل کتاب ذکر شده است خلاصه قرآن عنایت دارد به اینکه برتری شما دربرابر کفر باید نمایان باشد، و اما دسته دیگر آیات مربوط به قتال با مشرکین و بت پرستها می باشد که در آنها گفته شده:﴿فَإِذَا انسَلَخَ الأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُواْ الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُواْ لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُواْ وَأَقَامُواْ الصَّلاَةَ وَآتَوُاْ الزَّكَاةَ فَخَلُّواْ سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ[7] و یا در آیه دیگر گفته شده:﴿وَقَاتِلُواْ الْمُشْرِكِينَ كَآفَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَآفَّةً[8]، اما بعضی از آیات اطلاق دارد و در مقام بیان از تمام جهات نیست مثل آیه شریفه:﴿يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ[9] این آیه در مقام تشریع اصل حکم جهاد می باشد، واما در آیات دیگر نیز درباره نحوه برخورد با کفار اینطور ذکر شده:﴿يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَ عَدُوَّکُمْ أَوْلِياءَ[10] وسپس در آیات بعدی گفته شده:﴿لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ(8) إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن يَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ(9) ﴾[11]، علی أیِّ حال باید این مطلب را بدانیم که قرآن کریم واسلام نمی گوید که با همه کفار بجنگید و آیه شریفه:﴿لا إکراه فی الدین قد تبیَّن الرشد من الغی[12]نیز همین را می خواهد بگوید چراکه اهل کتاب به اسلام تهمت زدند که با شمشیر پیشرفت کرده و هرکس مسلمان شده با شمشیر مسلمان شده است در حالی که اینطور نیست و آیات 8 و 9 از سوره ممتحنه که خواندیم نیز به همین مطلب اشاره دارند.
بقیه بحث بماند برای جلسه بعد إن شاء الله تعالی... .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo