< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت الله نوری

94/11/26

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: حکم ولی فقیه/ولایة الفقیه/کتاب البیع
یکی از مسائل مربوط به ولایت فقیه این است که احکامی که ولی فقیه صادر می کند حکم اولی هستند یا حکم ثانوی؟ ما باید توجه داشته باشیم که احکام به اعتبارات مختلف چند قسم هستند؛ اول حکم واقعی و حکم ظاهری، حکمی که روی موضوع خودش است و علم و جهل و شک در آن مأخوذ نیست حکم واقعی می باشد مثل "أقیموا الصلاة" اما حکمی که شارع مقدس در ظرف شک به واقع و یا به قید شک به واقع قرار داده حکم ظاهری می باشد، مفاد امارات از احکام ظاهریه هستند اما مفید ظن می باشند مانند جائی که شارع حکمی را در ظرف جهل به واقع جعل کرده ولی دلیل آن حکم مفید ظن است و به آن احکام ظاهریه گفته می شود مثل خبر واحد و یا ظواهر الفاظ که مفید ظن هستند اما گاهی ما شک در واقع داریم و شارع نیز اماره ای نصب نکرده که اینجا جای اصول عملیه یعنی استصحاب و برائت و اشتغال و تخییر می باشد البته مفاد اینها اگر حکم باشد حکم ظاهری است، و اما اینها در شبهات حکمیه هستند و در شبهات موضوعیه نیز اصولی مثل اصالة الصحة داریم خلاصه ما باید تقسیمات اصول و امارات را بدانیم اما مفاد اینها هرچه باشد حکم ظاهری است در مقابل حکم واقعی.
دوم تقسیم احکام به عناوین اولیه یعنی همان واقعیات مثل وجوب نماز و احکام به عناوین ثانویه مثل لاضرر و نذر و یمین، حالا در اینجا بحثی بوجود می آید که حکم فقیه اولیه است یا ثانویه؟ این مسئله در زمان امام رضوان الله علیه نیز مورد سوال قرار گرفت لذا به عنوان مقدمه و برای روشن شدن بحث مطلبی از ایشان در این مورد می خوانیم، ایشان در جلد 20 صحیفه نور در جواب آیت الله خامنه ای دامت برکاته که در آن زمان رئیس جمهور بودند اینطور فرموده اند:
« بسمه تعالى‌
جناب حجت‌الاسلام آقاى خامنه‌اى رئیس جمهور محترم جمهورى اسلامى دامت افاضاته‌
پس از اهداء سلام و تحیت، من میل نداشتم که در این موقع حساس به مناقشات پرداخته شود و عقیده دارم که در این مواقع، سکوت بهترین طریقه است. و البته نباید ماها گمان کنیم که هر چه مى‌گوییم و مى‌کنیم کسى را حق اشکال نیست. اشکال بلکه تخطئه یک هدیه الهى است براى رشد انسان‌ها، لکن صحیح ندانستم که جواب مرقوم شریف و تقاضایى که در آن شده بود را به سکوت برگزار کنم، لهذا آنچه را که در نظر دارم به طور فشرده عرض مى کنم.
از بیانات جناب عالى در نماز جمعه این طور ظاهر مى‌شود که شما حکومت را که به معناى ولایت مطلقه‌اى که از جانب خدا به نبى اکرم صلى الله علیه و آله و سلم واگذار شده و اهم احکام الهى است و بر جمیع احکام فرعیه الهیه تقدم دارد، صحیح نمى‌دانید و تعبیر به آن که این جانب گفته‌ام حکومت در چارچوب احکام الهى داراى اختیار است، بکلى بر خلاف گفته‌هاى این جانب است.
اگر اختیارات حکومت در چارچوب احکام فرعیه الهیه است، باید عرض حکومت الهیه و ولایت مطلقه مفوضه به نبى اسلام صلى‌الله علیه و آله و سلم یک پدیده بى‌معنى و محتوا باشد. اشاره مى‌کنم به پیامدهاى آن که هیچ کس نمى‌تواند ملتزم به آنها باشد. مثلاً خیابان‌کشى‌ها که مستلزم تصرف در منزلى است یا حریم آن است در چارچوب احکام فرعیه نیست، نظام وظیفه و اعزام الزامى به جبهه‌ها و جلوگیرى از ورود و خروج ارز و جلوگیرى از ورود یا خروج هر نحو کالا و منع احتکار در غیر دو سه مورد و گمرکات و مالیات و جلوگیرى از گران‌فروشى، قیمت‌گذارى و جلوگیرى از پخش مواد مخدر و منع اعتیاد به هر نحو غیر از مشروبات الکلى، حمل اسلحه به هر نوع که باشد و صدها امثال آن که از اختیارات دولت است بنابر تفسیر شما خارج است و صدها امثال اینها. باید عرض کنم حکومت که شعبه‌اى از ولایت مطلقه رسول‌الله صلى الله علیه و آله و سلم است، یکى از احکام اولیه اسلام است و مقدم بر تمام احکام فرعیه حتى نماز و روزه و حج است. حاکم مى‌تواند مسجد یا منزلى را که در مسیر خیابان است خراب کند و پول منزل را به صاحبش رد کند، حاکم مى‌تواند مساجد را در موقع لزوم تعطیل کند و مسجدى که ضرار باشد در صورتى که رفع بدون تخریب نشود، خراب کند. حکومت مى‌تواند قراردادهاى شرعى را که خود با مردم بسته است، در موقعى که آن قرارداد مخالف مصالح کشور و اسلام باشد یک جانبه لغو کند و مى‌تواند هر امرى را چه عبادى و یا غیر عبادى /است/ که جریان آن مخالف مصالح اسلام است، از آن، مادامى که چنین است جلوگیرى کند. حکومت مى‌تواند از حج که از فرایض مهم الهى است، در مواقعى که مخالف صلاح کشور اسلامى دانست موقتاً جلوگیرى کند.
آنچه گفته شده است تاکنون و یا گفته مى‌شود، ناشى از عدم شناخت ولایت مطلقه الهى است آنچه گفته شده است که شایع است مزارعه و مضاربه و امثال آنها را با آن اختیارات از بین خواهد رفت، صریحاً عرض مى‌کنم که فرضاً چنین باشد این از اختیارات حکومت است و بالاتر از آن هم مسائلى است که مزاحمت نمى‌کنم. انشاءالله تعالى خداوند امثال جناب عالى را که جز خدمت به اسلام نظرى ندارید، در پناه خود حفظ فرماید».
در واقع امام رضوان الله علیه می خواهند بفرمایند تمام احکامی که فقیه به عنوان حاکم اسلامی صادر می کند از احکام اولیه اسلام می باشد نه از احکام ثانویه و اینکه بگوئیم یک حکمی قبلا بوده و این حکم جدید ولی فقیه با آن حکم قبلی تعارض کرده و آن را برداشته و حکم جدید بجایش نشسته است یعنی از آن وقتی که خداوند متعال اسلام را آورده مثلا شرب تتن حلال نبوده بلکه وقتی رسیده به زمان میرزای شیرازی که حکم به حرمتش داده ما فهمیدیم که از همان اول شرب تتن در این ظرف حلال نبوده بلکه حرام بوده منتهی ما نمی دانستیم تا اینکه با حکم میرزای شیرازی واقع برای ما مشخص شده و یا اینکه فقیه حکم به حرمت حج می کند معنایش این است که امسال کلاً حج حرام است در واقع امام رضوان الله علیه می خواهند بفرمایند حکم ولی فقیه اینطور نیست که به ضرورتی حکمی را بردارد و بجایش حکمی دیگر بگذارد بلکه از اول در آن ظرف خلأ وجود داشته و ما نمی دانستیم نه اینکه مثلا حج طبق دلیلی واجب بوده و بعد با دلیل حرمت یعنی حکم ولی فقیه تعارض کرده و یکی بر دیگری مقدم شده بلکه از اول در این ظرف خلأ وجود داشته و مثلا ما با دیدن حکم حرمت حج فهمیدیم که اصلاً حج در چنین شرایطی واجب نبوده و این حکم اولی است و امام رضوان الله علیه نیز می خواهند بفرمایند حکمی که ولی فقیه در ظرف خودش صادر می کند حکم اولی است نه حکم ثانوی.
بحث ولایت فقیه تمام شد و إن شاء الله از فردا بحث جدیدی را آغاز خواهیم کرد... .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo