درس خارج فقه آیت‌الله نوری

موضوع: ارث فرق مختلف اسلامی از همدیگر/وهابیت

بحثمان در این بود که وهابیت یکی از قدرت ها و فِرَقی است که با اسلام ناب در تنش و جنگ و برخورد می باشد، وهابیت سالانه چند میلیون کتاب بر علیه شیعه چاپ می کنند و بین افرادی که به مکه می روند پخش می کنند و با بذل پول و امکانات افرد مختلف را جذب می کنند و یکی از حربه های آنها ایجاد امثال داعش و کلاً تفکر تکفیری می باشد که استکبار جهانی نیز از این افراد به نفع خودشان استفاده می کنند.

به نظر بنده ریشه همه اینها مخالفت با اهل بیت علیهم السلام می باشد، آنها سعی می کنند قدرتی ایجاد نشود که طرفدار اهل بیت علیهم السلام باشد و این همان سیاست بنی امیه و بنی عباس است چراکه اگر قدرت در دست طرفداران اهل بیت علیهم السلام باشد هیچوقت حکومت ظالمین و جبارین و مستکبرین و مستبدین واقع نخواهد شد لذا از همان ابتدا با شمشیر و بعد با ایجاد فِرَق مختلف مثل وهابیت و صوفیه و اخباریین و امثال ذلک سعی کرده اند در مقابل اهل بیت علیهم السلام قرار بگیرند تا شیعه و طرفدارن اهل بیت علیهم السلام قدرت پیدا نکنند.

دیروز مقداری از کلام علامه امینی رحمة الله علیه در کتاب شریف الغدیر در مورد دو کتاب "العقد الفرید" تالیف شهاب الدین ابن عبد ربه و "منهاج السنة" تالیف ابن تیمیه را خواندیم که علامه کلامشان را نقل و بعد جواب دادند، امروز نیز بخش دیگری از کلام ایشان را می خوانیم که اینطور فرمودند:

مورد اول: «1: الرافضة يهود هذه الأمة يبغضون الاسلام كما يبغض اليهود النصرانية.

وقوله صلى اللّٰه عليه و آله : وسلم إذا كان يوم القيامة دعي الناس بأسمائهم وأسماء أمهاتم إلا هذا (يعني عليا) وشيعته فإنهم يدعون بأسمائهم وأسماء آبائهم لصحة ولادتهم.(علتش این است که ما طلاق را همانطور که اهل بیت علیهم السلام می گویند جاری می کنیم و بعد آن زن مطلقه می رود شوهر می کند و فرزند می آورد ولی آنها طلاق را طبق چیزی که خودشان درست کرده اند جاری می کنند که از نظر اهل بیت علیهم السلام طلاقشان باطل است و بعد همان زن مطلقه می رود شوهر می کند و فرزند می آورد لذا اسماء آنها را بنام مادرهایشان صدا می کنند).

وقوله صلى اللّٰه عليه و آله : أنا الشجرة وفاطمة فرعها وعلي لقاحها والحسن والحسين ثمرتها وشيعتنا ورقها وأصل الشجرة في جنة عدن وسائر ذلك في سائر الجنة...الی آخر کلامه الشریف»[1] .

علامه امینی روایات زیادی را در تعریف شیعه نقل کرده که همگی از کتب خود عامه می باشد لذا اینکه در عقد الفرید گفته شده شیعه ابن یهود هستند باطل می باشد.

مورد دوم: «2: قال : محبة الرافضة محبة اليهود قالت اليهود : لا يكون الملك إلا في آل داود. وقالت الرافضة : لا يكون الملك إلا في آل علي بن أبي طالب.

فقد خطب به الصادع بالحق على رؤس الاشهاد في ملاء من الصحابة تبلغ عدتهم مائة ألف أو يزيدون، وأنا في ذلك المحتشد الحافل عن خلافة آل بيته الطاهر و علي سيدهم وأبوهم... الی آخر کلامه الشریف.»[2] .

مورد سوم : «3: قال : اليهود يؤخرون صلاة المغرب حتى تشتبك النجوم وكذلك الرافضة.

ج : يجب أولا أن يحفى السؤال عن خبر هذه المسألة اليهود هل هم يعرفون شيئا منها ومن بقية المسائل المعزوة إليهم ؟ ! وليت شعري هل كتب الرجل هذه الكلمة بعد مراجعته لفقه الشيعة وأحاديث أئمتهم وفيها قول الصادق عليه السلام: من ترك صلاة المغرب عامدا إلى اشتباك النجوم فأنا منه برئ.»[3] .

علامه امینی چندین روایت نقل می کند در مورد نهی اهل بیت علیهم السلام از به تأخیر انداختن نماز مغرب برای فضیلت داشتن که مراجعه و مطالعه بفرمائید، البته فرقه منحرفی بنام خطابیه همچین اعتقادی داشتند منتهی امام صادق علیه السلام از آنها برائت جستند و فرمودند ما آنها را قبول نداریم.

مورد چهارم: «4: قال : اليهود لا ترى الطلاق الثلاث شيئا وكذا الرافضة.».

اهل سنت وقتی می خواهند زنی را سه طلاقه کنند مثلا سه حبه قند یا سه تا شن یا ریگ به طرف زن می اندازند و می گویند تورا سه طلاقه کردم حالا این را به شیعه نسبت داده لذا علامه امینی می فرماید اگر چنین مطلبی درست باشد مربوط به عامه است نه شیعه بلکه ما احکام خاصی در مورد سه طلاقه شدن داریم.

مورد پنجم: «5: قال : اليهود لا ترى على النساء عدة وكذلك الرافضة.».

مورد ششم: «6: قال : اليهود تستحل دم كل مسلم وكذلك الرافضة.».

مورد هفتم: «7: قال : اليهود حرفوا التوراة وكذلك الرافضة حرفت القرآن.».

مورد هشتم: «8: قال : اليهود تبغض جبرئيل وتقول : هو عدونا من الملائكة، وكذلك الرافضة تقول : غلط جبرئيل في الوحي إلى محمد بترك علي بن أبي طالب.».

مورد نهم: «9: قال : اليهود لا تأكل لحم الجزور وكذلك الرافضة. ج : إقرأ واضحك أو اقرأ وابك.».

مورد دهم: «اُضحوکة: 10: قال : قال أبو عثمان بحر الجاحظ : أخبرني رجل من رؤساء التجار قال : كان معنا في السفينة شيخ شرس الأخلاق طويل الإطراق وكان إذا ذكر له الشيعة غضب واربد وجهه، وزوى من حاجبيه فقلت له يوما : يرحمك الله ما الذي تكرهه من الشيعة ؟ ! فإني رأيتك إذا ذكروا غضبت وقبضت. قال : ما أكره منهم إلا هذه الشين في أول إسمهم فإني لم أجدها قط إلا في كل شر وشوم وشيطان وشغب وشقاء وشفار وشرر وشين وشوك وشكوى وشهرة وشتم رشح. قال أبو عثمان : فما ثبت لشيعي بعدها قائمة.

لكن الشيعة عقلاء حكماء لا يعتمدون على التافهات، ولا يخدشون العواطف بالسفاسف، ولا يشوهون سمعة أي مبدء بمثل هذه الخرافات.»[4] .

بقیه بحث بماند برای فردا... .