درس خارج فقه آیت‌الله نوری

موضوع: ارث فرق مختلف اسلامی از همدیگر/وهابیت

بحثمان با توفیق پروردگار متعال در شناخت فِرَق اسلامی و انحرافات آنها بود که بسیار مهم می باشد، به نظر بنده ریشه و علت اصلی ایجاد تمام این فرقه ها به کنار زدن اهل بیت علیهم السلام بر می گردد یعنی تمام فرقه ها سعی کرده اند اهل بیت علیهم السلام را کنار بزنند لذا برای خودشان به شکل خاصی امام و راهنما معین کرده اند مثلا صوفیه مردم را از اهل بیت علیهم السلام منحرف کرده و به طرف اقطاب خود کشیده اند و یا مثلا وهابیت مردم را به طرف صحابه کشیده اند خلاصه تمام اینها یک جایگزین و بدل برای اهل بیت علیهم السلام ساخته اند و رمز و راز تمام مصیبتهای عالم اسلام همین است که اهل بیت علیهم السلام را کنار زده اند و شاهد بر این مطلب ما فرمایش حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه می باشد که بسیار مفصل است و در آخر آن حضرت فرمودند آغاز همه فتنه ها از بنی امیه و معاویه می باشد که اهل بیت علیهم السلام را کنار زدند، آدرس خطبه را عرض می کنم تا خودتان مطالعه کنید؛ طبق شماره گذاری فیض الاسلام خطبه 92 نهج البلاغه و در شروح نهج البلاغه نیز به این ترتیب ذکر شده؛ در شرح خوئی جلد 7 صفحه 69 و شرح ابن أبی الحدید جلد 7 صفحه 44 و شرح فی ظلال جلد 2 صفحه 52 و شرح بحرانی جلد 2 صفحه 387.

آنها بعد از جایگزین کردن صحابه بجای اهل بیت علیهم السلام دو اصل درست کردند؛ اول اینکه "الصحابة کلهم مجتهدون" و دوم اینکه "الصحابة کلهم عدول"، یعنی اهل بیت علیهم السلام را برداشتند و بجای آنها صحابه را گذاشتند و با دو اصل مذکور برای آنها مشروعیت و قداست درست کردند که ما مقداری در این رابطه بحث کردیم.

امروز درباره معاویه بحث خواهیم کرد، آیت الله طباطبائی می فرماید جنابت کارترین آنها معاویه می باشد ولی آنها می گویند معاویه مجتهد است و هرچه کرده معذور و مأجور است! معاویه جنایتهای زیادی کرده و صفحه تاریخ را سیاه کرده و او همان کسی است که طبق گفته پیغمبر صلی الله علیه و آله رئیس فئة باغیة و قاتل عمار می باشد، ما از قول خودشان مطالبی را نقل کرده ایم که همگی در کتاب خمس بنده وجود دارد، مدارک زیادی بر علیه معاویه وجود دارد که یکی از کارهایش همین جنگ صفین بوده و اما کار دیگر او رسمی کردن سب و لعن حضرت امیر علیه السلام بوده، اگر سب صحابه طبق گفته آنها حرام و معصیت باشد خب حضرت امیر علیه السلام خودش از صحابه می باشد چطور ایشان را سب می کردند؟! حضرت امیر علیه السلام نیز در نهج البلاغه در مورد معاویه فرموده: ﴿أَمَا إِنَّهُ سَيَظْهَرُ عَلَيْكُمْ بَعْدِي رَجُلٌ رَحْبُ الْبُلْعُومِ، مُنْدَحِقُ الْبَطْنِ، يَأْكُلُ مَا يَجِدُ، وَيَطْلُبُ مَا لاَ يَجِدُ، فَاقْتُلُوهُ، وَلَنْ تَقْتُلُوهُ! أَلاَ وَإِنَّهُ سَيَأْمُرُكُمْ بِسَبِّي وَالْبَرَاءَةِ مِنِّي; فَأَمَّا السَّبُّ فَسُبُّونِي، فَإِنَّهُ لِي زَكَاةٌ، وَلَكُم نَجَاةٌ، وَأَمَّا الْبَرَاءَةُ فَلاَ تَتَبَرَّأُوا مِنِّي، فَإِنِّي وُلِدْتُ عَلَى الْفِطْرَةِ، وَسَبَقْتُ إِلَى الايمَانِ وَالْهِجْرَةِ.﴾[1] ، خب این چه اجتهادی است که لعن و سب امام علی علیه السلام در خطب جمعه و جماعت و منابر را تجویز می کند و هتک حرمت مکه و مدینه می کند.

در تاریخ طبری اینطور ذکر شده که پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمودند اگر کسی ببیند ابوسفیان سوار بر حمار می آید و معاویه نیز مهار آن حمار را در دست دارد و یزید نیز از پشت سر آن حمار را می راند "لعن الله القائد والراکب والسائق" خب حالا کسی که مورد لعن پیغمبر صلی الله علیه و آله قرار گرفته اینها می گویند مجتهد و عادل و معذور و مأجور است!.

عمرو عاص مجتهدٌ معذورٌ و یزید بن معاویه امامٌ مجتهدٌ معذورٌ و عایشه مجتهدةٌ مصیبةٌ مصابةٌ و قاتل عمار یاسر مجتهدٌ مأجورٌ و عبدالرحمن بن ملجم مجتهدٌ مأجورٌ و اما در مورد قتله عثمان و عمر گیر افتاده اند زیرا عثمان خودش صحابه و قاتلش هم صحابه و موافقینش هم صحابه بوده اند و همچنین عمر بن خطاب لذا درباره کشنده عثمان و عمر گفتند اینها استثناء هستند و قاتلین آنها مجتهد نیستند بلکه فاسق و ظالم و ملعون هستند! .

اول در تفسیر قران، ما در قران آیاتی در مورد اهل بیت علیهم السلام داریم که آنها تمام این آیات را بر خلاف و به نفع خودشان تفسیر و تأویل کرده اند مثلا ما می گوئیم در مباهله پیغمبر صلی الله علیه و آله حضرت امیر و فاطمه زهراء و حسنین علیهم السلام را با خود برای مباهله آورند و این یکی از فضائل و خصائص بسیار مهم اهل بیت علیهم اسلام می باشد ولی آنها در تفاسیرشان این را رد کرده اند و می گویند جاء عمر بولده! جاء ابوبکر بولده! جاء عثمان بولده! و بقیه آیات را نیز به همین صورت تفسیر و تأویل کرده اند.

دوم : در احادیث.

سوم: در تاریخ، در هر سه مورد شیعه را کوبیده اند زیرا اگر نکوبند دستشان رو می شود و بطلان و انحرافشان معلوم می شود.

خب و اما در مورد حدیث، امروز صحیح بخاری را مورد بررسی قرار می دهیم، آنها می گویند بعد از قران هیچ کتابی مانند صحیح بخاری محکم و معتبر نیست! بخاری معاصر امام صادق علیه السلام بوده خب حضرت با آن عظمت و با 4000 هزار شاگرد و با آن مکتب ولی در عین حال حتی یک حدیث از امام صادق علیه السلام در صحیح بخاری وجود ندارد! امام صادق علیه السلام فرمودند: "حَدِيثِي حَدِيثُ‌ أَبِي‌ وَ حَدِيثُ‌ أَبِي‌ حَدِيثُ‌ جَدِّي‌ وَ حَدِيثُ‌ جَدِّي‌ حَدِيثُ‌ اَلْحُسَيْنِ‌ وَ حَدِيثُ‌ اَلْحُسَيْنِ‌ حَدِيثُ‌ اَلْحَسَنِ‌ وَ حَدِيثُ‌ اَلْحَسَنِ‌ حَدِيثُ‌ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ وَ حَدِيثُ‌ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ‌ حَدِيثُ‌ رَسُولِ اَللَّهِ ص‌ وَ حَدِيثُ‌ رَسُولِ اَللَّهِ‌ قَوْلُ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ‌" ، با این اوصاف حتی یک حدیث از امام صادق علیه السلام در صحیح بخاری وجود ندارد! .

در صحیح بخاری 446 خبر از ابوهریره کذاب! و 242 حدیث از عایشه و 270 حدیث از عبدالله بن عمر و 60 حدیث از عمر بن خطاب و 29 حدیث از علی بن ابی طالب علیهما السلام! و 57 حدیث از ابوموسی أشعری و 14 حدیث از ابوذر و فقط 1 حدیث از فاطمه زهراء سلام الله علیها! خب بیشترین احادیث از ابوهریره کذاب معلوم الحال نقل شده! کسی که بعد از جنگ خیبر تازه اسلام آورد و به او شیخ حلوائی می گویند! یعنی آمد و گفت همینقدر که شکم من را سیر کنید اسلام آوردم و در خدمت شما هستم! و بعد از رحلت پیغمبر صلی الله علیه و آله شروع به جعل حدیث کرد، ابوهریره می گفت نماز خواندن خلف علی بن ابی طالب علیهما السلام أتم است ولی بساط و سفره معاویه چرب تر می باشد! علی أیِّ حال بخاری این همه احادیث از ابوهریره و دیگران نقل کرده ولی از علی به ابی طالب که بابُ علم النبی است فقط 29 حدیث و از فاطمه زهراء سلام الله علیها نیز فقط یک حدیث نقل کرده!.

بقیه بحث بماند برای فردا ... .