< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله نوری

97/02/09

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: طبقات الارث/طبقه دوم/إخوه و اجداد/کلاله

بحثمان در طبقه دوم ارث یعنی إخوه و أجداد و در مورد کلاله بود، مشی فقهاء ما اینطور بوده که بعد از ذکر أدله و نقل اقوال کلیات و اصولی را معین می کردند و بعد فروعاتی را بر اساس آن اصول می نوشتند و اجتهاد نیز همین "تفریع الفروع علی الاصول أو رد الفروع الی الاصول" می باشد و هر مقدار ما در این مسئله مهارت بیشتری داشته باشیم دلیل بر اجتهاد کامل می باشد.

خب واما در طبقه دوم ابتدا در مورد إخوه یعنی همان کلاله أبوینی و أبی و اُمی بحث کرده اند و بعد به سراغ اجداد رفته اند.

اجداد اقسامی دارد، هر انسانی در مرحله اول چهار جد دارد؛ جد و جده أبی و جد و جده اُمی، حالا هرکدام از اینها پدر و مادری دارند که می شوند مرحله دوم و به همین ترتیب شمرده اند و مسائلی را برای آنها بیان کرده اند.

فصولی برای إخوه به تنهایی و فصولی برای جد به تنهایی و فصولی نیز برای جمع بین أب و جد ذکر شده است و اصول و فروعی نیز درباره إخوه و أجداد ذکر شده؛ أخ تنها، اُخت تنها، اُختان، أخوات، کلاله با هم، جد تنها، اجداد با هم.

خب واما اصول مباحث طبقه دوم ارث یعنی إخوه و أجداد در پنج فصل ذکر شده، فصل اول إخوه و أخوات بدون اجتماع با اجداد چون اجداد و إخوه هم طبقه هستند لذا گاهی تک تک در مورد آنها بحث شده و گاهی هر دو را با هم مورد بحث و بررسی قرار داده اند مثلا؛ الأخ وحده، الاُخت وحدها، الأخ المتعدد، الأخوات المتعدد و اجتماع الأخ والاُخت.

فصل دوم أجداد بدون اجتماع با إخوه و أخوات که این نیز تقسیماتی دارد؛ أجداد أربعه، جد و جده أبی، جد و جده اُمی.

فصل سوم إخوه و أخوات با هم.

دو مثال ذکر می کنیم تا بتوانیم مسائل را بهتر تحلیل کنیم و بفهمیم:

مثال اول: شخصی فوت کرده درحالی که پنج برادر أبوینی و پنج برادر اُمی دارد(هیچگاه إخوه أبی با إخوه أبوینی جمع نمی شود زیرا همیشه إخوه أبوینی بر إخوه أبی مقدم است)، در قران کریم إخوه أبوینی ثلثان و إخوه اُمی ثلث می برند، در اینجا ذاتاً در مرحله اول ترکه به سه قسمت تقسیم می شود چون دو مخرج 3 داریم که با هم متماثل هستند، وقتی ترکه قسمت شد دو حالت پیش می آید؛ گاهی بعد از تقسیم انکسار پیش نمی آید و سهم هر کس معین است و به او می دهیم ولی گاهی انکسار پیش می آید که در اینجا همینطور است چون دو سوم دادیم به إخوه أبوینی در حالی که آنها پنج نفر هستند و همچنین یک سوم دادیم به أخوه اُمی در حالی که آنها نیز پنج نفر هستند، خب در اینجا باید سهام را در نظر بگیریم که سهام برادران أبوینی 5 است و سهام برادران اُمی نیز 5 می باشد، عدد سهام اینها با هم متماثلین هستند لذا یکی از آنها را أخذ می کنیم و بعد در اصل فریضه یعنی 3 ضرب می کنیم حاصلش می شود 15 و حالا 10 سهم را به برادران أبوینی و 5 سهم را به برادران اُمی می دهیم.

مثال دوم: شخصی فوت کرده درحالی که دو پسر و سه دختر از کلاله أبوینی و همچنین دو پسر و سه دختر از کلاله اُمی دارد، در إخوه اُمی مذکر و مونث مساوی هستند ولی در إخوه أبوینی "للذکر مثل حظ الاُنثیین" می باشد، اصل فریضه به سه قسمت تقسیم می شود چون سهم اصلی إخوه أبوینی دو سوم و سهم اصلی إخوه اُمی یک سوم است که با هم متماثلین هستند لذا یکی را أخذ می کنیم، اما سهام إخوه أبوینی 7 است زیرا "للذکر مثل حظ الاُنثیین" می باشد و سهام إخوه اُمی 5 است زیرا مساوی سهم می برند، در هر دو مورد انکسار بوجود آمده زیرا إخوه أبوینی 5 نفرند و دو سوم سهم به آنها دادیم و إخوه اُمی نیز 5 نفرند و یک سوم به آنها دادیم، خب و اما به سراغ سهام می رویم که سهام إخوه أبوینی 7 و سهام إخوه اُمی 5 می باشد که با هم متباین هستند لذا أحدهما یضرب فی الآخر که حاصل ضرب می شود 35 ، حالا 35 را در فریضه اولیه یعنی 3 ضرب می کنیم که حاصلش می شود 105 و از این مقدار 70 سهم برای إخوه أبوینی است که به 7 قسمت تقسیم می شود و 35 سهم برای إخوه اُمی می باشد که به 5 قسمت تقسیم می شود.

خب و اما مطلبی که لازم است ذکر شود در مورد أجداد می باشد، در وسائل الشیعة ابوابی منعقد شده که در آنها ذکر شده که ارث إخوه و أجداد مساوی می باشد، اول باب 6 از ابواب فرائض و مواریث است که در صفحه 488 از جلد 17 وسائل 20 جلدی واقع شده است و عنوان باب این است که:«باب 6 : أن الجد مع الإخوة كالأخ والجدة كالأخت فيتساويان إذا اجتمعا وكذا إذا تعددوا، وان اختلفوا لأب أو أبوين فللذكر مثل حظ الأنثيين».

بقیه بحث بماند برای فردا... .

BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo