< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله نوری

97/10/02

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: ارث غَرقی و مهدوم علیهم.

صاحب وسائل رحمة الله علیه چند باب در مورد میراث غرقی و مهدوم علیهم منعقد کرده، باب اول این بود که:«باب 1 : أنه يرث كل واحد منهم من الاخر مع الاشتباه والقرابة ونحوها وعدم وارث أقرب ثم ينتقل ميراث كل منهم إلى وارثه»، و اما باب دوم این بود که:«باب 2 : أنه إذا كان لأحد الغريقين أو المهدوم عليهما مال دون الاخر فالمال للآخر ثم لوارثه دون وارث صاحب المال»، اینجا سوال پیش می آید که حکمت این موضوع چیست؟ خبر دوم باب را می خوانیم تا مطلب روشن شود، خبر این است:﴿وعن علي بن إبراهيم، عن محمد بن عيسى، عن يونس، عن عبد الرحمن بن الحجاج، وعن حميد بن زياد، عن ابن سماعة، عن محمد بن أبي حمزة، عن عبد الرحمن بن الحجاج، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: قلت له: رجل وامرأة سقط عليهما البيت فماتا قال: يورث الرجل من المرأة والمرأة من الرجل قلت: فان أبا حنيفة قد أدخل عليهم في هذا شيئا قال: وأي شئ أدخل عليهم؟قلت: رجلين أخوين أعجميين ليس لهما وارث إلا مواليهما أحدهما له مائة ألف درهم معروفة والآخر ليس له شئ ركبا سفينة فغرقا فأخرجت المائة ألف كيف يصنع بها؟ قال: تدفع إلى مولى الذي ليس له شئ، قال: فقال: ما أنكر ما أدخل فيها صدق وهو هكذا، ثم قال: يدفع المال إلى مولى الذي ليس له شئ ولم يكن للآخر مال يرثه موالي الاخر فلا شئ لورثته. ورواه الشيخ باسناده عن علي بن إبراهيم. أقول: وتقدم ما يدل على ذلك، ويأتي ما يدل عليه.﴾[1] .

صاحب جواهر فرموده بعضی از احکام پروردگار هستند که ما نمی توانیم حکمت و علت آن را بفهمیم و در واقع فلسفه و علت و حکمت آنها بر ما پوشیده است و اینطور نیست که ما تمام آنها را بفهمیم و بدانیم بلکه ما همینقدر می دانیم که قطعا پروردگار متعال بر اساس مصالح و مفاسدی احکام را جعل کرده.

خب واما در باب پنجم از ابواب میراث غرقی و مهدوم علیهم در خبری جریان ازدواج عمر با ام کلثوم ذکر شده، این یک مسئله بسیار مهمی می باشد، اهل تسنن در این مورد یک جنگ نرمی را در برابر ما آغاز کرده اند و با این کار می خواهند دو قضیه را از بین ببرند؛ اول جریان شهادت فاطمه زهراء سلام الله علیها که یکی از تکیه گاه های مهم ما در مسئله خلافت است و در نهج البلاغه نیز ذکر شده که یکی از حرفهای حضرت امیر علیه السلام بعد از دفن فاطمه زهراء سلام الله علیها این بود که پیغمبر صلوات الله علیه و آله از فاطمه زهراء سلام الله علیها بپرسد که بعد از او امت با دخترش چه کردند؟ و دوم مسئله خلافت امیرالمؤمنین علیه السلام است که آنها قصد داشتند آن را کم رنگ کنند و بگویند از اول علی بن ابی طالب علیه السلام خلافت آنها را پذیرفت و حتی دخترش را به آنها داد، علی أیِّ حال ما می خواهیم بگوئیم که این قضیه ازدواج عمر با ام کلثوم درست نیست و اشکال دارد منتهی آنها روی این مسئله خیلی کار کرده اند.

در کتب متعدد عامه این مسئله ازدواج ذکر شده و بعد اینطور نتیجه گرفته شده که با توجه به این ازدواج معلوم می شود که علی بن أبی طالب از اول با خلافت خلفاء مشکلی نداشته و در صلح و آرامش خلافتشان را پذیرفته و حتی دخترش را به خلیفه دوم داده و این جریانات و اختلافات و کینه و کدورت ها را شیعیان از خودشان درست کرده اند!.

خب واما بحث را آغاز می کنیم، مرحوم کلینی در جلد 5 فروع کافی در باب 23 از کتاب نکاح بابی را در این رابطه منعقد کرده و اخبار را نقل کرده:

خبر اول: «علي بن إبراهيم، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن هشام بن سالم، وحماد، عن زرارة، عن أبي عبد الله عليه السلام في تزويج أم كلثوم فقال: إن ذلك فرج غصبناه»[2] .

ما در مورد متن خبر حرف داریم ولی از نظر سند در اعلی درجه صحت قرار دارد.

خبر دوم: «محمد بن أبي عمير، عن هشام بن سالم، عن أبي عبد الله عليه السلام قال: لما خطب إليه، قال له أمير المؤمنين: إنها صبية قال: فلقى العباس فقال له: مالي أبي بأس؟ قال: وما ذاك؟ قال: خطبت إلى ابن أخيك فردني أما والله لاُغورن زمزم ولا أدع لكم مكرمة إلا هدمتها و لاُقيمن عليه(علی علیه السلام) شاهدين بأنه سرق ولأقطعن يمينه فأتاه العباس فأخبره وسأله أن يجعل الامر إليه فجعله إليه»[3] .

این خبر نیز صحیح است.

خب و اما بنده نوشته ام این بحث چون مربوط به عقیده و ایمان ماست یک بحث کلامی و تاریخی و روائی و فقهی و حدیثی می باشد.

فهرست مدارک:

در کامل ابن اثیر جلد 2 صفحه صفحه 526 و در تاریخ یعقوبی جلد 2 صفحه 149 و اعیان الشیعة سید محسن امین جلد 1 صفحه 327 و تلخیص الشافی جلد 2 صفحه 108 این جریان ازدواج ام کلثوم با عمر ذکر شده.

بنی العباس خیلی بر علیه ائمه علیهم السلام تبلیغات می کردند و آنها را مانع قدرت و حکومت خود می دانستند و یکی از تبلیغات سوء آنها در مورد امام حسن مجتبی علیه السلام بود که می گفتند حضرت 100 زن دارد!، صاحب وسائل در باب 9 از ابواب مهور اخباری را در این رابطه و همچنین درباره ازدواج عمر با ام کلثوم نقل کرده:

خبر اول: ﴿محمد بن الحسن في (المبسوط) على ما نقل عنه أنه روي أن عمر تزوج أم كلثوم بنت علي عليه السلام فأصدقها أربعين ألف درهم.﴾[4] .

خبر دوم: ﴿قال: وتزوج الحسن عليه السلام امرأة فأصدقها مائة جارية مع كل جارية ألف درهم.﴾[5] ، خب این خیلی عجیب است!

خبر سوم: ﴿محمد بن إدريس في (آخر السرائر) نقلا من رواية أبي القاسم بن قولويه، عن عيسى بن عبد الله الهاشمي قال: خطب عمر بن الخطاب وذلك قبل أن يتزوج أم كلثوم بيومين، فقال: أيها الناس لا تغالوا بصدقات النساء، فإنه لو كان الفضل فيها لكان رسول الله صلى الله عليه وآله يفعله، كان بينكم صلى الله عليه وآله يصدق المرأة من نسائه المحشوة وفراش الليف والخاتم والقدح الكثيف وما أشبهه، ثم نزل عن المنبر فما أقام إلا يومين أو ثلاثة حتى أرسل في صداق بنت علي بأربعين ألفا.[6] .

ابن أبی الحدید در شرح نهج البلاغه جلد 19 صفحه 351 و علامه مجلسی در جلد 42 بحارالانوار طبع جدید و شیخ مفید نیز در این رابطه مطالبی دارند، مثلا ابن أبی الحدید در مطلبی که خیلی عجیب است اینطور می گوید که امیرالمؤمنین علیه السلام از عطر تعریف کرد و عمر به پادشاه روم نامه نوشت و قاصدی فرستاد و برای ام کلثوم عطری خریداری کرد و به عنوان هدیه به ام کلثوم داد و بعد با او ازدواج کرد!.

قاضی نورالله تستری می گوید من به خداوند قسم می خورم که اگر هزار ضربه با شمشیر به جسد علی علیه السلام و شیعیانش بزنند این آسان تر از آن است که بشنویم امیرالمؤمنین علیه السلام دخترش را به عمر داده باشد عمری که با فاطمه زهراء سلام الله علیها آن طور کرد و در صوائق محرقه که از کتب سنی ها می باشد علاوه بر مطالب مذکور گفته شده که عمر قبل از اینکه با ام کلثوم ازدواج کند معاذ الله گفته که من باید ببینم و بپسندم! و بعد گفته "هذا کذب عظیم" و هر شیعه ای که این را بشنود ناراحت می شود.

بقیه بحث بماند برای فردا... .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo