< فهرست دروس

درس خارج فقه آیت‌الله نوری

97/10/15

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع: اعمام و اخوال/طبقه سوم

تقسیمات طبقه سوم ارث یعنی اعمام و عمات که از طرف پدر با میت مرتبط هستند و اخوال و خالات که از طرف مادر با میت مرتبط هستند به این صورت می باشد:

1_ عم أبوینی، 2_ عم أبی، 3_ عم اُمی

4_ عمه أبوینی، 5_ عمه أبی، 6_ عمه اُمی

7_ دایی أبوینی، 8_ دایی أبی، 9_ دایی اُمی

10_ خاله أبوینی، 11_ خاله أبی، 12_ خاله اُمی.

فقهاء ما در اینجا بحثهای فراوانی کرده اند البته مسئله خیلی مبتلی به نیست چون ظاهرا خیلی کم پیدا می شود شخصی از دنیا رفته باشد و این 12 صورت را داشته باشد در عین حال چند نکته قابل ذکر است؛ اول در مورد چگونگی تقسیم بین اینها می باشد روایاتی خواندیم که بین اعمام و اخوال فرق گذاشته بود و گفته بود به طرف اعمام دو سوم و به طرف اخوال یک سوم داده شود و هچنین در اول سوره نساء در مورد کلاله اُمی خواندیم که اگر یک نفر بود سدس می برد و اگر بیشتر بودند مرد و زن "شرکاء فی الثلث" و در آخر سوره نساء نیز خواندیم که کلاله أبوینی "للذکر مثل حظ الاُنثیین" ارث می برند. دوم اینکه اصل اولیه در مالی که مورد اشتراک است آن است که بالسویه تقسیم شود إلا ما خرج بالدلیل و نوعاً فقهاء ما به همین اصل تکیه کرده و فرمودند باید بین مذکر و مؤنث بالسویه تقسیم شود. سوم اینکه در باب ارث بین زن و مرد فرق وجود دارد "للذکر مثل حظ الاُنثیین" لذا نمی شود بالسویه تقسیم کرد، چهارم اینکه در این مسئله اجماع وجود ندارد و اگر باشد اجماع مدرکی است که حجت نیست و اما صاحب جواهر به شهرت تکیه می کند منتهی در اینجا شهرت فتوائیه وجود دارد که حجت نیست، آیت الله خوئی می فرماید در تمام صور بالسویه تقسیم می شود ولی امام رضوان الله علیه فرق قائل شده و فرموده در جائی که أبوینی یا أبی باشند "للذکر مثل حظ الانثیین" است و اگر اُمی باشند بالسویه تقسیم می شود، علی أیِّ حال چون مسئله خیلی مبتلی به نیست لذا بیشتر از این مقدار نیاز به بحث ندارد.

خب و اما مسئله دیگری که در ارث وجود دارد بحث میراث مجوس می باشد، اهل بیت علیهم السلام فرمودند: "الزموهم بما الزموا به انفسهم" یعنی هر فرقه ای به شما مراجعه کردند باید به فرهنگ و اعتقادات آنها آگاه باشید و طبق همان قضاوت و حکم کنید.

محقق در شرایع در این رابطه اینطور فرموده:« الفصل الرابع في ميراث المجوسي:

المجوسي قد ينكح المحرمات بشبهة دينه فيحصل له النسب الصحيح و الفاسد و السبب الصحيح و الفاسد.

و نعني بالفاسد ما يكون عن نكاح محرم عندنا لا عندهم كما إذا نكح اُمه فأولدها ولدا فنسب الولد فاسد و سبب زوجيتها فاسد[1] .

خب واما در اینجا روایاتی داریم که اول باید آنها را بخوانیم و مورد توجه قرار بدهیم تا مطلب روشن شود، صاحب وسائل در صفحه 596 از جلد 17 وسائل 20 جلدی ابوابی را تحت عنوان ابواب میراث المجوس منعقد کرده که عنوان باب اول این است:«باب 1 : انهم يرثون بالسبب والنسب الصحيحين والفاسدين في الاسلام».

خبر اول: محمد بن الحسن باسناده عن محمد بن أحمد بن يحيى، عن بنان بن محمد عن أبيه، عن ابن المغيرة، عن السكوني، عن جعفر، عن أبيه عليهما السلام أنه كان يورث المجوسي إذا تزوج باُمه و بإبنته من وجهين: من وجه أنها اُمه، و وجه أنها زوجته.

ورواه الصدوق باسناده عن السكوني.[2] .

شیخ طوسی از طبقه 12 خبر را از کتاب محمد بن احمد بن یحیی که از طبقه 7 است نقل کرده و طریق شیخ به او صحیح می باشد، عن بنان بن محمد که نه تنها ثقه نیست بلکه مذموم است منتهی چون فقهاء ما به خبر عمل کرده اند حجت است و ما نیز عمل می کنیم، عن أبیه، عن ابن مغیره که عبد الله بن مغیره است و بسیار عالی مقام و جلیل القدر است و نجاشی و کشی در مورد او می گویند کوفیٌ ثقةٌ ثقةٌ لا یعدل به أحدٌ من جلالته و ورعه و دینه و 30 کتاب تالیف کرده و از فقهاء روات و از اصحاب امام کاظم و امام رضا علیهما السلام می باشد و آیت الله خوئی در معجم رجال حدیث و همچنین بنده در کتاب رجالی که دارم نوشته ام که نامش در 521 سند واقع شده است، عن سکونی که از عامه است ولی فقهاء ما به کتاب او عمل می کردند.

خبر دوم: ألا ترى إلى ما روي أن رجلا سب مجوسيا بحضرة أبي عبد الله عليه السلام فزبره ونهاه عن ذلك، فقال: إنه تزوج بأمه فقال: أما علمت أن ذلك عندهم النكاح.[3] .

خبر سوم: عبد الله بن جعفر في (قرب الإسناد) عن السندي بن محمد، عن أبي البختري، عن جعفر، عن أبيه، عن علي عليهم السلام أنه كان يورث المجوس إذا أسلموا من وجهين بالنسب ولا يورث على النكاح.[4] .

بقیه بحث بماند برای فردا... .


BaharSound

www.baharsound.ir, www.wikifeqh.ir, lib.eshia.ir

logo